به گزارش پدال نیوز، شوربختانه تحریمهای ظالمانه دول متخاصم غربی و در رأس آنها آمریکا
موجب شده که بسیاری از ممالک و کمپانیهایی که به قولی عامیانه نه سر
پیازند و نه ته پیاز! از ترس آنکه مبادا موجبات رنجش خاطر همپالکیهای
آمریکایی خود را فراهم نموده و یا بازار آن خطه را از دست دهند، از دادوستد
مستقیم و بیواسطه با کشورمان دوری جسته و حتی از ایجاد نمایندگی مستقیم و
رسمی جهت فروش محصولاتشان نیز خودداری ورزند، چه برسد به آنکه به امر مهمی
مثل تولید مبادرت نمایند و….. و البته این تحریمهای مضاعف از همان آغاز
انقلاب شکوهمند اسلامی و به بهانههای مختلف علیه میهن عزیزمان برقرار
بوده، و تنها در چند سال اخیر شدتی دوچندان یافته است.
همین
مسئله در جای خود، میدان عمل وسیعی را جهت جولان دهی دلالها و ممالک
واسطه فراهم نموده تا بلکه بتوانند حسابهای بانکی خود را سخت پروپیمان
سازند. از زمره ممالکی هم که طی چند دهه اخیر، از قبل تحریمهای ظالمانه
غرب توانسته عایدی فراوانی را روانه خزانههای خود کند، کشور امارات متحده
عربی بوده است. سرزمینی که دهههاست نقش واسطهگری کالا و خدمات را برای
ایرانزمین ایفاء مینماید.
همانطور
که خودتان بهتر آگاهید امروزه بخش اعظمی از کالاهای وارداتی و بهخصوص
خودرو، از مبدأ امارات وارد کشورمان میشود و ارز پرداختی برای آنها در
عرض یک سال، از چندین میلیارد دلار نیز تجاوز میکند. در اینجا، برای
آشنایی بیشتر شما خوانندگان عزیز، توضیحات مختصری را در مورد این کشور و
ساختار حقوقی آن ارائه میدهیم.
امارات
متحده عربی که در حاشیه جنوبی خلیجفارس واقع شده، یک کشور با ساختار
فدرالی میباشد که از اتحاد هفت امیرنشین به نامهای ابوظبی، دبی، شارجه،
عجمان، فجیره، رأس الخیمه و ام القوین به وجود آمده است. این رویداد هم در
سال 1971 میلادی به وقوع پیوست، یعنی حولوحوش چهل و پنج سال پیش. بر تکتک
این مناطق هفتگانه، یک امیر موروثی حکومت میکند. و هر یک از این
امیرنشینها هم در امور داخلی خود از استقلال زیادی برخوردارند ولی در امور
دفاعی و امنیتی و سیاست خارجی تابع دولت مرکزی خود میباشند. در میان این
امرای هفتگانه، یک تن نقش ریاست کشور را عهدهدار است و از زمان استقلال
تاکنون، این وظیفه را امرای ابوظبی بر عهده داشتهاند که آل نهیان نام
دارند. مساحت این کشور معادل 83,600 کیلومتر مربع و جمعیت آن بیش از 8
میلیون نفر است که در این میان، تنها 19 درصدشان از اهالی بومی این کشور
هستند. درآمد اصلی این کشور از نفت هست ولی در تمامی امیرنشینها چنین وضعی
برقرار نیست و درحالیکه عمده درآمد امیرنشین ابوظبی از فروش نفت حاصل
میشود، بیش از 90 درصد از درآمد امیرنشین دوبی از منطقه آزاد جبل علی،
فروش ملک به شهروندان خارجی و اعطای اقامت، توریست، صادرات مجدد کالا و
امور مالی و… تأمین میشود. یکی از مهمترین اقلامی که مجدداً از دوبی به
بازارهای منطقه صادر میشود «خودرو» میباشد.
درآمد
سرانه بالا و جمعیت اندک موجب شده که جامعه امارات و علیالخصوص
امیرنشینهای ابوظبی و دوبی به یکی از بزرگترین بازار مصرف خودروهای لوکس
در دنیا مبدل شوند. این وضع آنچنان در این مناطق رنگ افراط به خود گرفته
است که حتی ناظرین اروپایی و آمریکایی را نیز به حیرت واداشته است.
چند
سال پیش یک نویسنده آمریکایی به نام جیم کرین (JIM KRANE)، در بخشهایی از
کتاب جالبتوجه خود به نام «دوبی، سریعترین شهر دنیا» به گوشههایی از
این ماشین بازی! مسرفانه اهالی امارات پرداخته است که در اینجا بخشهایی از
آن را تقدیم شما عزیزان مینماییم.
مسابقات واکی (WACKY RACES)آیا
کارتون مسابقات واکی را در دهه 1960 به یاد دارید؟ همان کارتونی که در آن
اتومبیلهای تقویت شده و عجیب و غریب برای پیروزی در مسابقه اتومبیلرانی با
یکدیگر رقابت میکردند؟ دوبی، همهروزه، عرصه مسابقات واکی (
احمقانه/بامزه) است. احتمالاً هیچ نقطهای در کره خاکی وجود ندارد که این
همه ماشینهای جورواجور روی جادههایش در حرکت باشند.
جنرال موتور
این وضعیت را بهدقت بررسی کرده است. تری جانسون، مدیر خاورمیانه GM،
میگوید بیش از نود نوع مارک اتومبیل در جادههای دوبی حرکت میکنند – بیش
از دو برابر بیشتر کشورها.
شما یک بهشت مصرفکننده در اختیار دارید. هر نوع مارکی در این جا وجود دارد: چینی، هندی، اروپایی، آسیایی، و آمریکایی.
جانسون با لهجه اسکاندیناویاییاش اضافه میکند:
خیلی از بازارها میگویند که رقابتیاند. اما هیچ بازاری را سراغ ندارم که این همه اتومبیل جورواجور در آن وجود داشته باشد.
امارات
متحده عربی یکی از بزرگترین بازارهای لوکس در جهان است. این کشور کوچک،
مقصد گرانقیمتترین ماشین دنیاست: بوگاتی ویرون، که 1/5 میلیون دلار قیمت
دارد. تاکنون فقط سیصد عدد ویرون تولید شده است. رانندگان اماراتی، در
سالهای 2006 و 2007، بیست و هفت عدد ویرون نو خریدند. این سخن را استفانی
ویگیه (STEPHANIE VIGIER) میگوید، که تحلیلگر بازار اتومبیل است و در
پاریس برای شرکت تحقیقاتی ” شناخت جهان (GLOBAL INSIGHT)” کار میکند.
امارات متحده عربی، بعد از آمریکا؛ دومین بازار اتومبیل هامر است، و سومین
بازار فروش بنتلی. همچنین برای لامبورگینی، رنجروور، لیموزینهای شاهانه
مای باخ و پورشههای 95,000 دلاری بازاری حیاتی به حساب میآید. آنقدر
پورشه بر خیابانهای دوبی روان است که به حساب نمیآید. برای اتومبیلهای
گرانقیمت دیگر نیز تقاضای فراوان وجود دارد.
اتومبیلها
عملاً از نمایشگاههای اتومبیل خریداری شده و بلافاصله به راه میافتند.
فروش رولزرویس در ابوظبی بین سالهای 2006 و 2007 سه برابر شد. در همان
ایام، فروش فراری معادل 60 درصد افزایش یافت. بر فروش اتومبیلهای جدید همه
ساله حدود 20 درصد در امارات افزوده میشود. یک خانواده اماراتی ممکن است
10 – 12 وسیله نقلیه داشته باشد که از هرکدام از آنها برای منظوری خاص
استفاده میکند: رفتن به صحرا، بردن بچهها به مدرسه، خرید، و شبگردی در
کلوپهای شبانه.
در
آمریکا، که در سال 2008 قیمت بنزین به بیش از 4 دلار افزایش یافت، داشتن
اتومبیلهای بزرگ و پرمصرف GM اسباب دردسر بود. در امارات، بهای بنزین
یارانهای کمتر از هر گالن 2 دلار است. بنابراین بازار SUV ها داغ است، و
جنرالموتورز (GM) اتومبیلهایش را به همان سرعتی که وارد امارات میکند به
فروش میرساند. فروش شورولت های تاهو و اتومبیلهای مشابه آن سالانه 100
درصد افزایش مییابد. در ناحیه عربی خلیجفارس، مردم خواهان موتورهای هشت
سیلندر، تهویه مطبوع کامل، و حداکثر وسایل الکترونیکی در ماشینهای خود
هستند. وضعیت نابسامان مالی GM اگر به دلیل فروش خلیجفارس نبود، از این هم
که هست بدتر میشد.
جانسون میگوید:
بگویید
بنزین چهار دلاری، بگویید رقابتپذیری آمریکا. بگویید دلار ضعیف. هر چه
میخواهید بگویید. اما حواس ما از تمرکز فرصتهای موجود در این جا منحرف
نمیشود.
و بعد درحالیکه در دفترش در طبقات فوقانی مرکز تجارت جهانی نشسته است اضافه میکند:
شما قطعاً مایل به سرمایهگذاری در جایی هستید که بتوانید پول نقد بسازید.
جانسون
شبیه یک از افراد متعارف GM نیست. قیافه و حالت و لباسهایش به اروپاییها
میماند. او انتظار دارد که ظرف دهه آینده بازار اتومبیل در خلیجفارس
چنان گسترش یابد که بر طراحی اتومبیلهای آمریکایی اثر کند.
اگر به
استودیوهای طراحی اتومبیل در آمریکا سری بزنید، خواهید دید که فهرستی
بالابلند برای جوابگویی به خواستههای خریداران بازار خاورمیانه دارند.
تصادفها و سودآوریصبح
روز یازدهم ماه مارس سال 2008 میلادی، در پی یک تصادف مهیب در جاده ابوظبی
به دوبی، حدود 250 خودرو به هم برخورد کردند. طبق برآوردهای خبری اولیه که
به واقعیت نزدیکتر بود، بین بیست و پنج تا سی نفر کشته شده و حدود 350
نفر هم زخمی شدند و…
یکی از دلایلی که امارات به چنین بازار اتومبیل سودآوری تبدیل شده این است که رانندگی در آن جا بیاندازه بد است.
رایان
جاکوب (RAJAN JACOB) مدیر فروشگاه الطایر در دوبی است که نمایندگی فروش
اتومبیلهای فورد را دارد. الطایر دهمین فروشنده بزرگ فورد در دنیاست و
فورد موستانگ را بعد از آمریکا از همه جاهای دیگر بیشتر میفروشد. همچنین،
فروشنده اول جاگوار و لندروور، و پرفروشترین نمایندگی مازراتی نیز هست.
نمایشگاه الطایر که فراریها، مازراتی ها، رنجروورها، و جاگوارها از
پنجرههای شیشهای آن جلوه گری میکنند، از منظرههای چشمگیر جاده شیخ زاید
است. (خانواده الطایر «از قضا» پسر عموی قبیلهای مکتومهای حاکماند و
ریشه آنها به واحه لیوا برمیگردد).
توضیح: خاندان مکتوم در حال
حاضر بر امیرنشین دوبی حکومت میکنند و در همان حال، امیر دوبی مقام
نخستوزیری کشور امارات را هم بر عهده دارد.
تصادف 250 اتومبیل در
مارس 2008، که از آن سخن گفتیم، ممکن است برای قربانیان آن حادثه بد بود،
اما برای فروشندگان اتومبیل نعمتی غیرمترقبه محسوب میشد. بیشتر زخمیها،
به مجردی که از بیمارستان بیرون آمدند، به وسیله نقلیه تازه نیاز داشتند.
برخی از آنها به سراغ الطایر آمدند، و رایان جاکوب خوشوقت بود که به آنها
انواع ماشینهای خود را بفروشد.
جاکوب میگوید:
بسیاری
از افرادی که در آن حادثه سوار بر اتومبیلهای فورد بودند، دوباره سراغ ما
آمدند تا فورد بخرند، زیرا زخمی نشده بودند. خیلیها نیز که اتومبیل
ژاپنیشان داغان شده بود، فورد خریدند. آنها خواهان اتومبیلهای ایمنتر
بودند. ایمنی در این جا عامل مهمی است.
در موسسه رقیب فورد، یعنی
جنرالموتورز، تری جانسون مطالعهای در باب رابطه تصادفها با فروش اتومبیل
نکرده است، اما احساس میکند که چنین رابطهای وجود دارد:
این
تصادفها میزان فروش را بالا میبرد. باید چنین باشد. وقتی ماشین نو شد،
وسایل یدکی هم نو میشود. من نمیتوانم رقمی دقیق ارائه دهم. اما برای یک
فرد فروشنده میتواند تغییری فاحش باشد.
اتومبیل و هویتدر
غرب شناساندن هویتتان کار آسانی است. یا تیشرتی با یک شعار روی آن
میپوشید، یا موهای خود را بلند و آشفته میکنید، یا اساساً کله خود را طاس
میکنید. ممکن است که هیچ یک از این کارها نکنید، که خود گویای وضع شماست.
در
ناحیه خلیجفارس، مردان معمولاً ردای سرتاسری سفید میپوشند، با دستمال
سرهای بافتنی سفید، یا احتمالاً روسریهای قرمز، و یکی دو باند سیاه که
روسریها را روی سر محکم میکنند. بنابراین، چیز خاصی که مشخصکننده هویت
آنها باشد به چشم نمیخورد. خانمها معمولاً فرصت بیشتری برای نشان دادن
هویت خود دارند، روپوشهای آنها، بعضی اوقات مارک معروفی دارند. روسریهای
آنها نیز میتواند همیشه مشکی نباشد و به رنگ فیروزهای و یا ارغوانی
درآید.
بدین
ترتیب، بهخصوص برای مردان مشکل است که با لباسهای خود چیزی از وضعیتشان
را نشان دهند. گاهی میتوانید با نگاه کردن به کفشها یا صندلهای آنان، و
این که مثلاً ناخنهایشان مانیکور شده است یا نه، قلمی که از جیب آنها
نمایان است، یا ساعت آنان، تا حدودی پی به وضعیت آنها ببرید. در عین حال،
همه اینها در قیاس با وقتی که مردان بر اتومبیلهایشان سوار میشوند،
جزئیاتی بیاهمیتاند. آیا یک رنجروور سفید و اسپرت است؟ در این صورت، وضع
مالی خیلی درخشانی ندارند. فراری یا مازراتی قرمز رنگ است؟ این حالت، نشان
از نقدینگی فراوان دارد. یک بنتلی؟ خب، یعنی ثروتمندی قدیمی. مرسدس بنز G
4×4؟ در این صورت، با یکی ستایشکنندگان شیخ محمد (امیر وقت دبی) مواجهید.
مرسدس یا بامو سالن؟ خب، مردی میانهسال است که نمیخواهد خیلی جلب توجه
کند. تویوتا یا نیسان سالن؟ میگوید: «من فقیرم.»
تری
جانسون (مدیر خاورمیانهای GM)، درست بعد از ورودش در 2004، در سفارت
آمریکا درباره ترجیحات محلی آموزش دید. میشل سیسون، سفیر وقت ایالات متحده،
به او گفت که ملیتهای بانفوذ خلیجفارس، بهخصوص خانوادههای سلطنتی،
نسبت به سه چیز حساسیت دارند. «اول نفت و گاز، دوم هواپیما، و سوم اتومبیل»
جانسون میگوید:
بقیه چیزها در روابط تجاری و کسب و کار آنها طبعاً اهمیت دارد اما نسبت به آنها اینگونه حساسیتها وجود ندارد.