هر چند انواع مختلفی از این خودرو همچون نسل J40 (که در جنگ تحمیلی نیز یاور رزمندگان ایرانی بود)، سری70 (J70)، سری 60، سری 80 و دیگر نسلهای لندکروزر با برچسبهای قیمتی و امکانات متفاوت در بازار ایران حضور دارند و بازه قیمتی این خودرو از کمتر از 10 میلیون تومان تا چیزی در حدود نیم میلیارد تومان متغیر است اما اگر خواسته باشید یک لندکروزر مدرن و خوشقیمت سوار شوید، سری 100 این خودرو که از اواخر دهه 90 میلادی تا سال 2007 به تولید رسید، گزینهای مناسب به شمار میرود. اما با پرداخت همین بودجه، گزینهای نسبتا فول سایز از سوی کُرهایها پیش روی شما قرار میگیرد.
در واقع موهاوی که به صورت کاملا زیرکانه از روی لندکروزر الگوبرداری شده نیز در بازه قیمتی سری 100 لندکروزر قرار دارد. هر چند که این دو خودرو از حیث امکانات رفاهی، تکنولوژی طراحی فنی، استهلاک، قابلیتهای دینامیکی و امثال این موارد تفاوتهای زیادی دارند اما به واقع انتخاب کدام یک از این دو گزینه عاقلانهتر است؟
پیر و پیرتر!
کیا موتورز در اواخر سال 2008 میلادی از موهاوی رونمایی کرد و معرفی این
خودرو در حالی انجام شد که در آن زمان بازار آمریکا با رکود اقتصادی
بیسابقهای روبهرو بود.
هرچند که پیش از موهاوی، کیا موتورز تجربه
ساخت SUVهای بزرگ را نداشت اما با الگوبرداری هوشمندانه این خودروساز از
شاسیبلندهای فولسایز محبوب، توانست خودرویی باب میل بازار آمریکا و
کشورهای حاشیه خلیج فارس، اما با برچسب قیمت بسیار پایینتر تهیه کند.
در واقع به عقیده بسیاری از کارشناسان طراحی صنعتی، کیا موهاوی یک لندکروزر
کُرهای با ابعاد کوچکتر و قیمت مناسبتر است که البته در بازار ایران،
همقیمت با نسل گذشته تویوتا لندکروزر، یعنی اتاق 100 قرار میگیرد.
به بیانی دیگر، هرچند که با بودجه 120 تا200 میلیون تومان گزینههای
کُرهای، ژاپنی، آلمانی و... متفاوتی در کلاسها، سگمنتها و ابعاد مختلف
پیش روی شما قرار میگیرند، اگر به دنبال یک خودروی راحت با کلاس کار بالا
برای سفرهای آفرود یا آنرود باشید، موهاوی و لندکروزر اتاق 100 گزینههای
مناسبی برای شما به شمار میروند.
هرچند که این دو خودرو از نظر ابعادی
بسیار شبیه به یکدیگر هستند اما لندکروزر با توجه به ارتفاع بیشتر و
بدنهای حجیمتر، به خصوص در مواردی که با سپر بلند سفارشی به بازار عرضه
شدهاند، از موهاوی بزرگتر به نظر میرسد.
از آنجا که این نسل از تویوتا لندکروزر در حدود یک دهه روی خط تولید قرار داشت، قاعدتا انواع مختلفی از آن در بازار وجود دارد.
در واقع لندکروزرهای اتاق 100 را به طور کلی میتوان به نمونههای پیش از
فیسلیفت و فیسلیفت شده تقسیم کرد که تعداد بسیاری از نسخههای از قبل
فیسلیفت این خودرو از جمله مواردی هستند که پیشتر در ناوگان ارگانهای
دولتی حضور داشتهاند و عمدتا به صورت مزایدهای خریداری شدهاند.
این
دسته از لندکروزرهای اتاق 100 با کمترین میزان امکانات، سپرهای غیرهمرنگ
بدنه، زاپاس پشت (چراغ خطر عمودی روی گلگیرها) و چراغهای کاسهای کدر
شناخته میشوند و با توجه به این موارد از نمونههای فیسلیفت که با
چراغهای کریستالی جلو، پرژکتور داخل سپر، سپر همرنگ بدنه (کوتاه یا بلند
با وینچ فابریک)، چراغ خطرهای بزرگ عقب که تا روی درب صندوق ادامه پیدا
کردهاند و... متمایز میشوند.
این در حالی است که موهاوی تقریبا در
تمام نمونهها از ظاهری یکسان بهره میبرد و هرچند که فیسلیفت این خودرو
در سال 2014 توسط کیا موتورز معرفی شد، اما با توجه به ممنوعیت واردات
خودروهای با پیشرانه بالاتر از 2500 سیسی، شاهد عرضه نمونه فیسلیفت این
خودرو به بازار ایران نبودیم.
تمام نسخههای موهاوی با یک تریم فریم
مانند خاکستری رنگ در بخش پایینی بدنه تولید شدهاند اما برخی
مصرفکنندگان برای زیبایی بیشتر، اقدام به همرنگسازی این بخش خاکستری با
بدنه خودرو میکنند که البته با توجه به رنگپذیر نبودن این تریم، پس از
مدتی شاهد لکهشدن یا کندهشدن بخشی از رنگهای پاشیده شده خواهیم بود.
این دو غول، جعبه تکنولوژی نیستند!
شاید یکی از دلایلی که موهاوی نسبت به خواهر ناتنیاش، وراکروز/IX55 بازار
فروش ضعیفتری دارد، کیفیت ساخت و نحوه طراحی و چیدمان داخلی این خودروست
که در نهایت سادگی و با متریالی نهچندان مرغوب شکل گرفته و تنها امکانات
رفاهی آنها در سطحی یکسان قرار میگیرد.
اما با توجه به اختلاف دوران
10ساله لندکروزر و کیا موهاوی، نباید توقع رقابت تنگاتنگی در بحث امکانات
رفاهی این دو خودرو داشته باشیم. کابین لندکروزر اتاق 100 همچون هر محصول
تویوتای دیگری در کمال سادگی و با ارگونومی بسیار خوب شکل گرفتهاست که
البته شاید در نگاه اول کسلکننده به نظر برسد، اما با توجه به فضای کابین
راحت و جاداری که تویوتا برای این خودرو در نظر گرفته، کمبود امکانات
لندکروزر اتاق 100 چندان به چشم نمیخورد.
در واقع اگر خواسته باشیم دقیقتر به موضوع نگاه کنیم، لندکروزر سری 100 از سال 2002 به بازار ایران رسید و همانطور که بالاتر گفته شد، انواع مختلفی از این خودرو در خیابانهای کشور حضور دارد. لندکروزر سری 100 در فولترین حالت خود از تودوزی چرم، تنظیم برقی صندلیهای جلو، گرمکن صندلیهای جلو، غربیلک 4 شاخه به همراه اینترفیس و دکمههای کنترل سیستم صوتی از روی فرمان، سیستم تهویه مطبوع با تنظیم دمای کابین خودکار، سانروف برقی، تنظیم برقی آینههای جانبی به همراه گرمکن، نمایشگر سیستم صوتی سفارشی به همراه ناوبری ماهوارهای (که در زمان عرضه در حدود 3 هزار دلار قیمت داشت!)، سیستم صوتی فابریک با قابلیت پخش رادیو و سیدی، سیستم ورود و استارت بدون سوئیچ، تنظیم تلسکوپی فرمان، سیستم هشدار باد تایرها، سنسور دنده عقب سفارشی و... بهره میبرد که البته در مقابل موهاوی فول آپشن با امکاناتی از جمله آینه الکتروکرومیک داخلی، تودوزی چرم به همراه تنظیم برقی صندلیهای ردیف جلو (مجهز به حافظه) و گرمکن، درب صندوق عقب برقی، کروز کنترل اتوماتیک، سیستم ورود و استارت بدون کلید (سوئیچ هوشمند)، سیستم روشنایی خودکار چراغها، سیستم برفپاککن خودکار (سنسور باران)، آینههای تاشوی برقی به همراه تنظیم الکترونیکی و گرمکن، سیستم مدیریت پیمایش (کامپیوتر سفری)، سیستم صوتی با قابلیت اتصال بلوتوثی با تلفن همراه، سانروف برقی دوحالته، سیستم تهویه مطبوع خودکار به همراه ایرکاندیشن مجزا برای سرنشینان عقب و... هرچند که کمی ضعیف به نظر میرسد اما اگر خواسته باشیم از اختلاف قیمت با شرایط مساوی (که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت) بگذریم، لندکروزر فول آپشن به نسبت سن و سال خود از میزان امکانات مناسبی برخوردار است و این در حالی است که شما با بازه قیمتی موهاوی نیز میتوانید یک گزینه فول آپشن پیدا کنید اما در مورد لندکروزر اینگونه نیست.
به غیر از این، عمده موهاویها بعد از کارکرد 100 هزار کیلومتر با سر و صدای کابین و البته آثار سایش و استهلاک قطعات داخلی (بهویژه طرح روی دکمهها و گوشههای صندلیها) دست و پنجه نرم میکنند ولی هر چند که عمده لندکروزرهای اتاق 100 موجود در بازار کارکردی بیش از 150 هزار کیلومتر دارند، در این محصول تویوتا آثار فرسایش به آن شدتی که در موهاوی میبینیم دیده نمیشود.