پدال نیوز: خودروهای آمریکایی دهه 60 با موتورهای 8 سیلندر و بدنه زیبای کشتی مانند رویای جوانی خیلی ها بوده است. به همین جهت تصمیم گرفته ایم با یک پونتیاک کاستوم زیبا حال و روز گذشته های شیرین را به یاد آوریم.
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، خودروهای آمریکایی دهه 60 با موتورهای 8 سیلندر و بدنه زیبای کشتی مانند رویای جوانی خیلی ها بوده است. به همین جهت تصمیم گرفته ایم با یک پونتیاک کاستوم زیبا حال و روز گذشته های شیرین را به یاد آوریم.
بیایید اینبار دست خیالمان را بگیریم و به دهه 60 میلادی ببریم. خیابانهای پهن و خلوت. خودروهای 8 سیلندر کشتیمانند با چند صد اسببخار قدرت. جای پارک فراوان. همراه با طرحهای اغراق شده و مستحکم. با خود میگویید اینکه تکراری بود؟ خب دیگر چه میخواهید؟ اصلا مگر چیزی هم میماند؟ آدم دلش میخواهد از بالای برج امروز یکراست شیرجه بزند به آبهای آزاد دیروز. اقیانوس آبی دهه 60. مخصوصا اگر بداند وقتی چشمانش را زیر آب اقیانوس باز کرد، یک پونتیاک بونویل مدل 1960 در انتظار اوست. آنهم نه یک نمونه معمولی. بلکه از آن پونتیاکهایی که هنر یک نقاش چیرهدست ارزشاش را تا 10 برابر بالا برده. یک افسون بنفش که گویی سوار بر دنیای خیال باشگاه تیونینگ و کاستوم کِیدَدی تا هر کجا دلش خواسته رفته و دیگر جایی برای خیالپردازی بیشتر باقی نگذاشته. پس خودتان را خسته نکنید. این پونتیاک هیچ چیزی کم ندارد. فقط باید آنرا کشف کنید. مکاشفهای با نهایت جذابیت!
کالیفرنیا، مهد کاستومها یکی از موضوعاتی که دائم ما را به کالیفرنیا میکشاند، قرارهای متعددی است که توسط باشگاههای تیونینگ و طراحی خودروهای کلاسیک تنظیم میشود. ترافیک نمایشگاههای خیابانی با کمترین تشریفات در این نقطه از جهان آنقدر شلوغ و در هم گره خورده است که اصلا نمیدانیم از کجا باید شروع کرد.
زمانی هم که به یکی از این نمایشگاهها پا میگذارید با یک ضیافت تمام و کمال از رنگ و تاریخ روبهرو میشوید. گوشه و کنار خیابانی که نمایشگاه در آن برگزار شده پر میشود از شاهکارهای دوران با یک آرایش غلیظ و دوپینگی درست و حسابی. اما خب، گاهی هم بعضی خودروها آنقدر نسبت به سایرین زیبا و خوشسابقه هستند که بیاختیار ذات خیالانگیز انسان دست او را میگیرد و میبرد نزدیک آن خودرو. پونتیاک 66 ساله ما نیز یکی از همین ستارههاست که نسبت به سایر خودروها پرفروغتر است.
تضاد سخت وقتی به این مدل از پونتیاک با دقت بنگرید کاملا با ما همعقیده خواهید شد که بهترین انتخاب در نمایش سبک طراحی خودروهای همنسل است. بدنهای تا نهایت عریض و پهن که با یک تصمیم بینظیر پهنتر از نمونههای معمول بدون سقف به نظر میرسد. نصب این سقف سنگین روی چنین خودرویی حقیقتا کار سختی است. به سختی ترکیب خشونت و ظرافت.
این تضاد سخت زمانی تکمیل میشود که ارتفاع خودرو تا سطح زمین پایین بیاید و چشمها به نظاره لاستیکهای دورسفید و رینگهای درهمتنیده براقی مشغول شوند که گویی شاخههای درخت مو (انگور) را الگو طرح خود قرار دادهاند.
تابلو نقاشی متحرک باور کنید هرچه سعی میکنیم خودمان را قانع کنیم که این یک خودرو بوده که رویش نقاشی کردهاند به جایی نمیرسیم. این یک تابلو نقاشی است که بعدها خودرو شده. یعنی چطور بگوییم این اول یک پونتیاک بونویل 1960 بود که از ابتدا روی پیشانیاش نوشته بودند: «تو قرار است یک شاهکار هنری بشوی! حالا اگر دلت میخواهد یک ماشین باشی عیبی ندارد اما زندگی اصلی تو از وقتی آغاز میشود که به دست این باشگاه کالیفرنیایی بیافتی و بدنهات بستری بشود برای یک طرح مرموز و اساطیری!»
حاضریم قسم بخوریم که عکسها تنها میتوانند 10 درصد از زیبایی خیرهکننده این طراحی را به نمایش بگذارند. فقط 10 درصد! کلمات هم که مثل همیشه در توصیف توانی ندارند. بنفش خوشرنگ، طرحهای حلزونی و نقشهایی که هم مدرناند، هم اساطیری. طرح بدنه این خودرو او (که دیگر در نظرمان شخصیتی اختصاصی پیدا کرده) را چون یک فیلسوف مدرن نشان میدهند که سوار بر ایدههای گذشته به دنیای حال رسیده.
عصر فضا حالا بد نیست در خودرو را باز کنیم و قدم به داخل آن بگذاریم. اینجا دیگر خبری از حفظ سنتهای گذشتگان نیست. اینجا عصر فضاست. همه آن داشبورد رویایی قدیمی را برداشتهاند و به جایش یک ایده فضایی گذاشتهاند که البته با نقشونگار روی بدنه حسابی خوانایی دارد. اما راستش را بخواهید ما آنقدر جذب غربیلک فرمان با آن رنگ کبود مرکز و دایره خوشنقش و ظریف بیرونیاش شدیم که سایر المانهای کابین اصلا به نظرمان هم نیامدند. با این خودرو چه باید بکنیم وقتی هر بخش از طراحیاش یک ستاره پرفروغ است؟ شاید این پونتیاک برخلاف سایر خودروهای حاضر در نمایشگاه که ستاره هستند، یک کهکشان باشد. کسی چه میداند.
ظاهر زیبا، باطن زیبا
از اینکه مشخصات فنی این اعجوبه تا چه حد دستخوش تغییر قرار گرفته چندان خبری نداریم اما میدانیم بهطور طبیعی زیر کاپوت کهکشان بنفشرنگ ما یک پیشرانه 8 سیلندر به حجم 389 اینچمکعب آرمیده که با تکیه بر یک کاربراتور چهاردهنه از برند کارتر میتواند 281 اسب سرپا و قبراق را به فرش جاده بفرستد. چه شده؟ چرا چهرهتان درهم رفت؟ کم است؟ غرولند نکنید خود کارخانه در آن دوران یک راه پیش پای خریداران گذاشته. با استفاده از هیدرا-ماتیک که بهصورت آپشنال عرضه میشد، میتوانستند قدرت این افسون بنفش را به 303 اسب برسانند. خدا کند اسبهای نهفته در دل پونتیاک داستان ما کهربایی باشند که حسابی به ظاهرش میآیند.
بونویل، جلوتر از زمان بود
واقعا راست میگوییم. این پونتیاک از همان اولش هم سودای آینده در سر داشت. اصلا کاری به گذشته و حال نداشت. دلش میخواست در آینده هم قهرمان باشد. همین هم شد. برایتان حتما جالب است بدانید که این خودرو در آن دوران مجهز به کروزکنترل بود، چراغ سوم ترمز برایش درنظر گرفته بودند و آینهاش حالت روز و شب داشت!
دلمان نمیخواهد از این پونتیاک جادویی جدا شویم. این خودرو هم اساطیری است هم واقعگرا. هم مدرن است و هم کلاسیک. نمیدانیم چه باید بگوییم. به نظر شما چه عنوانی برایش مناسب است؟ ما که وقتی چشممان به درخشش بینظیر قطعات فلزی درخشان موجود در رنگ این خودرو میافتد فقط میتوانیم یک عنوان پرطمطراق ادبی برایش درنظر بگیریم: «رئالیسم جادوئی!»