به گزارش پدال نیوز، رقابت شدیدی که در این کلاس بین خودروسازان در جریان است رقابت شدیدی را در ارائه راحتی و کیفیت صندلیها به وجود آورده تا خریداران بتوانند با هزینه منطقی به بهترین سطح راحتی دست پیدا کنند.
سایون Xb از سال 2003 در این کلاس حضور خودش را آغاز کرده، اما کیا با سول در سال 2009 بزرگترین شوک را به این بخش از بازار وارد کرد. کیا توانست نزدیک به 100 هزار دستگاه از این محصول را در یک سال به فروش برساند و حالا برای سال 2014 یک سول جدید را طراحی کرده که به همان اندازه مدل قبلی خیرهکننده است، اما حتی به اندازه یک پنل بدنه هم با آن اشتراک ندارد. در این تست بالاترین رده تجهیزاتی سول انتخاب شد که با رنگ سبز موسوم به "آلین 2"رنگآمیزی شده و به آپشنهای عمدهای چون صندلیهای جلوی گرمشونده و تهویهشونده، گرمکن عقب و فرمان گرمشونده مجهز شده است. تجهیزاتی که در نهایت قیمت تمامشده سول را از 15495 دلار پایه، به 26195 دلار میرسانند.
اما فیات 500L پای خود را از سال 2014 به بازار آمریکا گذاشت. با این که از لحاظ نام و نشانی که روی بدنهاش نصب شده با بقیه مدلهای عرضهشده در آمریکا تفاوتی ندارد، اما به جای مکزیک یا ایتالیا در سایت فیات صربستان ساخته شده و بر روی پلتفرم متفاوتی که به "کوچک-پهن" معروفشده (که دست کم بهتر است از "کوتاه-چاق!) جاگرفته. همینطور نباید فراموش کرد که یک پیشرانه توربوشارژردار 1.4 لیتری مولتیایر چهار سیلندر از برادر قویتر خود 500 آبارث به امانت گرفته است. شروع قیمت خودرو از رده تجهیزاتی پاپ با 19995 دلار است، اما در این تست رده تجهیزاتی "راحت" انتخاب شد تا با سفارش دادن چند آپشن خردهریزه مثل سانروف و سیستم صوتی بیتز استودیو، نهایتا قیمتش به 28245 دلار برسد.
در این مقایسه عمدا سایون Xb را فراموش کردیم. سایون از سال 2008 و با طراحی دوبارهاش برای ما مُرد. چون تمام اصول قبلی را رها کرد. همینطور هیچ بعید نیست که نیسان کیوب هم در آینده نزدیک به این سرنوشت دچار شود. مینی کانتریمن هم رقیب قابلی است، ولی کارخانه آنحتی یک نمونه دیفرانسیل جلو از آن را نساخته، پس ما میمانیم و این دو کوچولوی شهری.
رتبه دوم: فیات 500L
مشتریهایی که این دو خودرو را میخرند دنبال دو چیزند: فضا و احساس مالکیت. 500L هر دو اینها را بیشتر از سول داراست. با این که میتوانیم در هر دو خودرو میز قهوه، عسلی و وسایل سرگرمکننده تلویزیونی یک نشیمن را جاسازی کنیم، ولی برای این کار با فیات راحتتریم. از دیدگاه دینامیک هم که نگاه کنیم، فرمان تُند و تیز و پیشرانه از آبارث به عاریت گرفتهشده این خودرو، به ما یادآوری میکند در حالی که کیا و هیوندای مشغول شراکت با شرکتهای کشتیسازیاند فیات مالک شرکتی چون فراری است.
اما چرا رتبه دوم؟ 500L احساس مالکیت زیادی به صاحبش میبخشد، اما همهاش دلچسب نیست. فضای داخلی آن جادارتر ولی ناراحتتر است. صندلیهای جلو دقیقا کاری را انجام میدهند که نباید. هم صاف است، هم سفت و هم در بالشتک پایینی کوتاه، طوری که انگار صندلی متمایل به جلو است. همینطور با پرداخت 28245 دلار ما توقع داشتیم دست کم صندلی راننده به شکل برقی قابل تنظیم باشد، اما از این آپشن هم خبری نیست. حتی صندلیهای عقب به مراتب ناراحتتر از سول است، چرا که انحنای سقف از فضای سر سرنشینان کاسته است.
حتی از لحاظ تواناییهای حرکتی هم 500L یک مجموعه ناتمام است. با این که مرکز ثقل آن پایینتر ازسول است، بازی بدنه ( بادی رول) بیشتری از خودش نشان میدهد که به خاطر موقعیت نامناسب صندلی راننده این احساس تشدید هم میشود. اما فرمان برای چنین خودرویی بیش از اندازه خوب است. آن وقت که تعلیق و ترمزها جوری هماهنگ میشوند تا بشود یک رانندگی هیجانانگیز و سریع را تجربه کرد، بقیه اجزا خودرو تمایل به آرامش از خودشان نشان میدهند و این وسط تنها فرمان است که کماکان مقاومت میکند. 500L بیشتر شبیه سگ پیری است که در اتاق نشیمن راه میافتد و مدام ادای تولهسگها را در میآورد. چیزی که اصلا جالب نیست.
بی شک فیات امیدوار است 500 با استایلش بتواند دل مشتریها را ببرد، اما بر روی ما این مسئله هم تاثیری ندارد. شیشههای سرتاسری وسیع و صندلیهایی که در موقعیت مرتفعی نصب شدهاند، قاعدتا باید دید کامل و جالبی را به وجود بیاورند، اما برای ما دید رو به جلو آن هم از لای شکاف ستونهای A فقط عجیب و غریب است. ما نمیتوانیم تصور کنیم واقعا برنامه و هدف یک طراح این باشد که شکل و شمایل مینیون DustBuster اوایل دهه 90 جنرال موتورز را بردارد و آن را بر روی تناسبات یک مینیون باربر سوار کند.
مسئله آزاردهنده دیگر کیفیت ساخت بدنه 500l است. صبحهای بسیاری بود که با روشنکردن خودرو چراغهای نشاندهنده وضعیت دندهها شروع به چشمکزدن کردند. این مشکل تنها با اختلال چراغها محدود نشد چون با این که چراغها روشن بودند، ما نمیتوانستیم خودرو را از حالت پارک خارج کنیم. بعدها مشکلات دیگری هم در جارفتن دندهها به وجود آمد که بعضی وقتها خطرناک هم میشد. این تنها مشکلات کیفی فیات نیست. کیفیت دستگیره درها ناخوشایند است و درها هم با کمی لقی بسته میشوند. کیفیت پایین دکمههای سیستم سرگرمکننده هم ما را یاد خودروهای چینی میاندازد. واقعا وقتی که شما 30 سال پیش بازار آمریکا را با تحقیر ترک کردهاید، نباید حالا که برگشتهاید در مورد جزئیات ساخت خودروهایتان دقت به خرج بدهید تا دوباره رسوایی تکرار نشود؟
رتبه اول:کیا سول
به گزارش ماهنامه نسل برتر، سول را باید به خاطر انتخاب هوشمندانه تجهیزات و امکانات برنده دانست. سول از آن خودروهایی نیست که عملکردش خیرهکننده باشد، اما قطعا تاثیرگذار است و توجه خوبی که به جزئیات در آن نشان دادهشده، طراحی آن را یک سر و گردن بالاتر از 500L قرار میدهد. در بیرون هم نیمرخ جذاب، جلوپنجره خشن و گلگیرهای برجسته و چراغهای عقبی که در پسزمینه مشکی فرورفتهاند، شاخصههای اصلی طرح سول را تشکیل میدهد. در داخل تِمِ دایرهای که خودش را بر روی رودریها، سردنده کُروی و اسپیکر دایرهای که بالای دریچههای کولر مثل منجنیقهای باستانی از داشبورد بیرون زده به طور مشخص نسبت به طرح نیسان کیوب زنندهتر است، اما این زنندگی در بازار فروش تاثیر معکوس دارد: فروش سول نسبت به کیوب 15 برابر بیشتر است. کمی پیش کیا مدیرطراحی آئودی پیتر شریر را به خدمت گرفت. اینطور که گفته میشود آن زمان شریر گروهی را مسئول طراحی دکمهها و ادوات کرده بود تا این بخش از محصولات آئودی چهره منحصر بهفردی پیدا کنند. حالا گویا همین رویه در کیا هم ادامه دارد و برای همین است که دکمهها و دستهدندههای سول چنان کیفیتی دارند که مشابهش را در خودروهای غیرلوکس و به خصوص در این کلاس نمیشود پیدا کرد.
ای کاش شریر چند مهندس شاسی هم از آئودی به همراه خود به کیا میآورد! مثل فیات، کیا هم به هیچوجه در جادههای بادی جذاب نیست. کیا نام مدل 2014 را Flexsteer ( فرمانپذیر نرم) گذاشته که به نظر منظورش استفاده از سُستی شاسی برای تغییر مسیر خودرو بوده. اما در واقعیت این یک سیستم کنترلکننده سفتی فرمان است که بین سه حالت راحت، معمولی و اسپرت تنظیم میشود. هرچند که در هر سه حالت چیزی که تغییر میکند سفتی است و فقدان احساس هنوز هم وجود دارد. کنترل بدنه کیا خیلی بهتر از فیات است و تنظیمات کلی آن به شکل شگفتآوری خنثی است. اگر شما میتوانستید فرمان فیات را روی شاسی کیا بگذارید آنوقت خیلی بیشتر از وضعیت فعلی دو خودرو از رانندگیتان لذت میبردید. پدال ترمزهای هر دو خودرو شل و وارفته است ولی دست کمبرای کیا به شکل مداوم و پیشرفتهای شل و وارفته است. در فیات اصلا هیچ حسی در مورد پدال ترمز وجود ندارد و فقط وقتی میفهمید ترمز گرفتهاید که با سر رفتهاید تویِ فرمان! بهعلاوه کیا سول با ثبت رکورد 52.5 متر برای توقف از سرعت 110 کیلومتر بر ساعت حداقل از فورد فوکوس ST عملکرد بهتری از خودش نشان میدهد. بر روی کاغذ ما پیشرانه توربو 1.4 لیتری تُند و تیز فیات را بالاتر از 2 لیتری زودخشمِ کیا در نظر گرفتیم، حتی اگر سول شتابگیری سریعتر و مصرف سوخت بهتری را در آزمایش از خودش به نمایش گذاشته باشد.
کیا سول گل سرسبد این کلاس است چرا که کارِ درست را به خوبی انجام داده. سول جادار و راحت است و گرانتر از چیزی که واقعا هست به نظر میرسد و استایل واقعی و قابل احترامی را برای مردمی با هر نوع بودجه پیشنهاد میکند.
| فیات 500 2014L Lounge | کیا سول 2014 |
قیمت پایه(دلار) | 25195 | 21095 |
قیمت نمونه آزمایششده(دلار) | 28245 | 26195 |
طول×عرض×ارتفاع(Cm) | 425×177×169 | 414×180×160 |
فاصله بین دو محور | 261 | 257 |
حجم فضای داخلی (L) | جلو: 1530 عقب: 1246 | جلو: 1472 عقب: 1387 |
نوع موتور | توربوشارژردار، SOHC، 16 سوپاپ، 4سیلندر خطی | DOHC، 16 سوپاپ، 4سیلندر خطی |
حجم موتور(CC) | 1368 | 1999 |
قدرت (Hp/RPM) | 5500/160 | 6200/164 |
گشتاور (Nm/RPM) | 2500/250 | 4000/204 |
گیربکس | 6 سرعته دوکلاچه اتوماتیک | 6 سرعته اتوماتیک |
شتاب صفر تا 96 کیلومتر بر ساعت(S) | 8.9 | 8.1 |
زمان طی 400 متر | 16.9 ثانیه با سرعت 138 کیلومتر بر ساعت | 16.4 با سرعت 137 کیلومتر بر ساعت |
حداکثر سرعت | 202 کیلومتر بر ساعت ( محدودشده به خاطر مسائل آیرودینامیکی) | 188 کیلومتر بر ساعت ( محدودشده به خاطر مسائل آیرودینامیکی) |
حداکثر شتاب جانبی قابل تحمل در طی دایرهای به قطر 100 متر | 0.82 جی | 0.82 جی |
ظرفیت باک(L) | 50 | 53.8 |
مصرف سوخت در شهر/جاده(L) | 9.8/ 7.2 | 10.2/ 7.6 |
میانگین مصرف سوخت در زمان آزمایش(L) | 11.2 | 10.2 |