به گزارش شرق ،
این در حالی است که احمد حاتمی، مدیرعامل اسبق بانک صادرات، در گفتوگویی
از لزوم تحقیق و بررسیهای زمانبر برای شروع همکاری بانکهای ایرانی و
خارجی خبر میدهد و میگوید بانکهای خارجی ترازنامه و چارت سازمانی
بانکهای ایرانی را میگیرند تا رتبه اعتباری، سوابق مطالبات معوق، عملیات
ارزی و مجوزها را بررسی کنند و پس از این بررسیهاست که بانک خارجی تصمیم
میگیرد با بانک ایرانی کار کند و مقدمات برقراری سوییفت مهیا میشود. او
این بوروکراسی را حداقل یکماهه برآورد میکند. همچنین به دلیل محتاط و
محافظهکاربودن بانکها، احتمال مذاکرات قبل از لغو تحریم را نیز رد
میکند و در نظرش بعید است در همان روز لغو تحریم، هزار السی باز شود.
فایننشیالتایمز نیز در گزارشی که همسو با گفتههای احمد حاتمییزد است،
نوشته: بسیاری از مؤسسات مالی اروپایی هنوز جریمه سنگین رگولاتورهای
آمریکایی بابت نقض قوانین تحریمهای قدیمی را از یاد نبردهاند؛ به همین
دلیل همچنان نگران نقضشدن تحریمهای آمریکایی هستند که هنوز پابرجا
ماندهاند.
این نگرانی باعث عدمرغبت بانکهای
اروپایی برای انجام مبادلات مربوط به ایران شده و ممکن است اجرای توافق
هستهای را پیچیده کند و منبع احتمالی اختلاف با ایران و همچنین میان
اروپا و آمریکا شود.
یکی از مدیران ارشد بزرگترین بانکهای اروپا دراینباره به این روزنامه
انگلیسی گفته: بانکهای بزرگ برای مدتی از ایران فاصله خواهند گرفت. هنوز
ابهاماتی درباره فعالیتهای مالی و اقتصادی با ایران وجود دارد و بانکهای
بزرگ در انتظار شفافیت بیشتر که ممکن است سالها یا حداقل چند ماه پس از
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به طول بینجامد، از انجام مبادلات مربوط به
ایران خودداری خواهند کرد.
گفتوگو با احمد حاتمییزد، مدیرعامل اسبق بانک صادرات، در ادامه جزئیات
بیشتری را از سوییفت و نحوه همکاری بانکهای خارجی با شبکه بانکی ایران
روشن میکند.
تحریم سوییفت برداشته شد و حالا
این امکان برای بانکهای ایرانی مهیا شده تا برای نقل و انتقال پول، با
بانکهای خارجی همکاری کنند. به نظر شما بانکهای ایرانی آمادگی اتصال به
سوییفت را دارند؟
بانکهای ایرانی آمادگی این کار را دارند اما معلوم نیست بانکهای خارجی این آمادگی را داشته باشند.
از چه نظر آمادگی داشته باشند؟
فرایند کارکردن دو بانک با یکدیگر را میتوان به جلسات خواستگاری تشبیه
کرد. دو طرف باید برای همکاری اظهار تمایل کنند و بعد از این، طرفین به
تحقیق و بررسی میپردازند. مثلا اگر بانک «الف» ایران قصد همکاری با بانک
«ب» خارجی را داشته باشد، بانک خارجی از بانک ایرانی میخواهد ترازنامه و
چارت سازمانی خود را بفرستد تا رتبه اعتباری، سوابق مطالبات معوق، عملیات
ارزی و مجوزها را بررسی کند. پس از این بررسیهاست که بانک خارجی تصمیم
میگیرد که اولا با این بانک ایرانی کار کند یا نه و دوما اگر تصمیم به
همکاری گرفت، تا چه حدی با آن کار کند. یعنی حد و سقف اعتباری برای بانک در
نظر میگیرند و در همین حد، همکاری میکنند. بعد از این، باید صاحبان
امضای مجاز بانکها به هم معرفی شوند تا مشخص شود مدیری که اجازه ایجاد
تعهد دارد، کیست تا این اطمینان بهوجود آید که افراد غیرمسئولی رمز و
پیام سوییفتی را نمیفرستند. این مراحل یک بوروکراسی دارد که از بررسی
اعتبار تا آمادهشدن زمینه همکاری، حدود یک ماه بهطول میانجامد. بعد از
این است که بانکها با هم همکاری میکنند.
این بوروکراسی یکماهه، ناگزیر و اجباری است؟
باید مقدمات همکاری فراهم شود. تازه وقتی همکاری آغاز شد، بانکهای خارجی
از مقامات دولتی کشور خود هم اظهارنظر میگیرند. فرضا اگر بانک ایرانی
بخواهد با یک بانک آلمانی کار کند، نظر بانک مرکزی آلمان یا نظر مؤسسات
بیمه اعتباری آلمانی مانند هرمس، روی همکاری دو بانک تأثیر دارد. این مؤسسه
بیمه دیر یا زود باید تصمیم بگیرد که تا چه حد برای بانکهای ایرانی پوشش
بیمهای قائل شود. احتمالا در مرحله اول بگویند ما فقط السیهای نقد را
تأیید میکنیم. ممکن است با گذشت زمان تا ١٨٠ روز را نیز بپذیرند و زمان
بیشتری که گذشت، اعتبارات اسنادی یکساله را نیز پوشش دهند. روابط ما با
بانکهای خارجی بهتدریج توسعه پیدا میکند. اینکه یک نفر بگوید همین
امروز هزار السی باز شده، این حرف کسی است که با فرایند بانکهای کارگزار
آشنایی ندارد.
یعنی این هزار السی که روز یکشنبه خبر آن منتشر شد، باز نشده؟
بسیار بعید است که این اتفاق افتاده باشد.
احتمال دارد که پیش از تحریم، مذاکرات انجام و آن بوروکراسی یکماهه سپری شده باشد و حالا رابطه آغاز شود؟
نه؛ بانکها موجودات بسیار محافظهکاری هستند و تا همهچیز سر جای خود قرار
نگیرد، برای امضا قلم روی کاغذ نمیبرند. شرکتهای تجاری زود بررسی
میکنند و برای فروش تصمیم میگیرند اما تا وقتی بانک، اعتبار اسنادی اینها
را نپذیرد، خرید و فروشی انجام نمیشود. بانکها هم بسیار محافظهکار و
محتاط هستند و تا فرایند بوروکراسی کامل نشود، قطعا همکاری را آغاز
نمیکنند و این حرف هم که دو روز پیش گفتند هزار السی باز شده، از روی
بیاطلاعی است.
ما استانداردها و مقررات کمیته بال ٢ را رعایت نمیکنیم. این مسئله تأثیری بر همکاری بانکهای ما و بانکهای خارجی ندارد؟
هیچکدام از بانکهای ما تاکنون اهمیتی برای کمیته بال قائل نشدهاند و حتی
میتوانم بگویم کمتر کسانی را در هیأتمدیره بانکها پیدا میکنید که
مقررات کمیته بال را یک بار خوانده باشد. مقررات کمیته بال، که مخصوصا
مدیران امور بینالملل و مدیران اعتباری بانکها باید با آن آشنا باشند، به
آموزش عمیق و گستردهای نیاز دارد البته مقررات بانک مرکزی کشور هم باید
اصلاح شود تا بانکها بتوانند در این مسیر گام بردارند.
حالا که ما این استانداردها را نداریم، آیا بانکهای خارجی به همکاری با ما رضایت میدهند؟
درعینحال که ما این مقررات را نداریم، در یک محدودهای با ما کار میکنند.
محدودهای که ریسک کمی را بپذیرند؛ مثلا وقتی بخواهند با یک بانک ضعیف
کار کنند و ریسکی را نپذیرند، فقط در حدی که بانک ضعیف بتواند نزد آنها
سپردهگذاری کند، همکاری میکنند. اگر مقداری بیشتر اعتماد کنند؛ مثلا ٥٠
درصد تعهدی که ایجاد میشود را به صورت نقد میگیرند. اگر اعتماد بالاتر
برود، این مبلغ کمتر میشود و شاید به ١٠ درصد برسد.
پیش از تحریمها، بانکهای طراز اول دنیا هم با ایران همکاری
میکردند. برای شروع مجدد همکاری این بانکها با ما هم باید آن بوروکراسی و
اعتبارسنجی انجام شود؟
بله؛ باید دوباره بررسی کنند چراکه شرایط بانکهای ما تغییر کرده است. هم
مدیران بانکها و ترازنامه بانکها عوض شده و هم نرخ ارز تغییر کرده است.
این مسائل، دوباره این الزام را به وجود میآورد که اعتبار بانکهای ایرانی
از نو بررسی و سنجیده شود. بانکهای خارجی پس از این اعتبارسنجی است که
تصمیم میگیرند با کدام بانک ایرانی و تا چه حدی کار کنند.
در دوره تحریم، جایگزینهایی برای این بانکها و سوییفت داشتیم. هزینه روشهای جایگزین و روش معمول سوییفت چقدر تفاوت دارد؟
بهشدت تفاوت دارد. روشهایی که تاکنون از زمان تحریم انجام میدادیم،
غیرمتعارف، مخفی و گاه غیرقانونی بود و هزینه بسیار زیادی داشت. بهره
اعتباراتی که حالا در اروپا و آمریکا بین بانکها مبادله میشود، کمتر از
یک درصد است اما ما بدون اینکه اعتبار و تسهیلاتی بگیریم، فقط برای اینکه
پول خود را سپردهگذاری کنیم و با آن پرداخت واردات را انجام دهیم، گاهی
بیش از ١٠ درصد از پول را بهعنوان هزینه میدادیم. اگر سوییفت شروع شود،
دیگر این هزینه نیست.
هزینه سوییفت چقدر است؟
بسیار ناچیز؛ شاید کمتر از نیمدرصد.
مسیرهای جایگزین سوییفت در دوره تحریم، بهخصوص صرافیها چه سرنوشتی پیدا میکنند؟
این صرافیها دیگر باید بروند و در حوزههای خودشان فعالیت کنند. اینها هم
بعد از این برای نقلوانتقال پول از سوییفت بانکها استفاده میکنند نه
از روشهای چمدانی و حمل پول با قایقها و ....
حالا که سوییفت آزاد شده، چه بانکهایی با ما همکاری خواهند کرد؟
احتمالا در ابتدا از هر کشور فقط یک بانک را تعیین میکنند تا برای پوشش
فعالیت اقتصادی آن کشور با ایران کار کند و همه بانکها اشتیاق نشان
نمیدهند. البته ایران هم در برخی از کشورها بانک دارد که با ضوابط بانک
مرکزی آن کشورها فعالیت میکند و ریسک همکاری با آن نسبت به بانکهای موجود
در ایران بسیار کمتر است. این بانکهای ایرانی مستقر در خارج، میتوانند
بین بانکهای ایرانی و بانکهای آن کشورها واسطه شوند. بانکهای خارجی
نمیتوانند ریسک کار با بانکهای ایرانی را ارزیابی کنند چراکه اطلاعات
بانکهای ما برای آنها قابلاتکا نیست و اعتماد نمیکنند.
یعنی در شرایطی که اکثر کشورها مشتاق همکاری اقتصادی با ایران هستند، بانکهای آنها اشتیاقی ندارند؟
اشتیاق دارند اما احتیاط میکنند چراکه هنوز برای همکاری با ایران ریسک
زیادی قائل هستند. بانکها بسیار محافظهکار و محتاط هستند و صرفا برای سود
خود را به آب و آتش نمیزنند. محاسبه ریسک میکنند و در این کار هم بسیار
سختگیر هستند. نهایتا چیزی که آنها را راضی به همکاری با یک کشور میکند
این است که مؤسسات بیمه اعتباری دولتی آن کشور، آنها را پوشش دهد. در
همه کشورها مؤسسات بیمه اعتباری وجود دارد، مثل هرمس در آلمان و ساچه در
ایتالیا. اگر این مؤسسات به بانکهای کشورشان بگویند همکاری با فلان کشور
را بیمه میکنیم، بانکها وارد عمل میشوند اما این بیمههای دولتی هنوز
اعلام موضع نکردهاند.
بعد از اعتبارسنجی، آیا بانکهای درجه یک خارجی با ما همکاری میکنند یا بانکهایی در سطح بانکهای خودمان وارد عمل میشوند.
بانکهای درجه یک هم برای کسبوکارهای درجه یک همکاری میکنند. مثلا
مشتریان خرید نفت، شرکتهای بزرگی هستند که با بانکهای بزرگ همکاری
میکنند. بنابراین بانکهای بزرگ و معتبر باید برای شرکت نفت ایران السی
باز کنند تا بتوانند نفت بخرند و السی بازکردن برای یک محموله
دومیلیونبشکهای، کار بانکهای کوچک و درجه سه نیست. در کارهای دیگر ممکن
است بانکهای درجه دو و سه هم وارد کار شوند اما برای نفت فقط بانکهای
درجه یک جلو میآیند.