مشکل نه از جانب ایران، بلکه از ناحیه خزانهداری آمریکا است، چه آنکه این وزارتخانه حضور خودروسازان آمریکایی را در ایران ممنوع اعلام کرده و با این حساب، جنرال موتورز و کرایسلر و فورد و تسلا به عنوان چهار غول صنعت خودرو ایالاتمتحده، فعلا امکان حضور در ایران را ندارند. این محدودیت البته صرفا به خودروسازان مستقر در آمریکا مربوط میشود و تجارت زیرشاخههای آنها با ایران ممنوع نیست. بنابر گزارش رویترز، شعب جهانی صنایع آمریکا تا سال 2012 محدودیتی برای فعالیت در ایران نداشته اند، اما بعد از این سال بهدلیل قوانین سختگیرانه کنگره و وزارت خزانهداری این کشور، فعالیت آنها در ایران ممنوع اعلام شد و حالا با توجه به لغو تحریمها، ایالاتمتحده دوباره این ممنوعیت را برداشت. با این حساب، شعب خودروسازان آمریکایی از این پس میتوانند فعالیت و مشارکت خود با خودروسازان ایرانی را استارت زده و در بازار ایران حضور یابند.
در حال حاضر جنرال موتورز شاخهای اروپایی در آلمان به نام اوپل دارد و کرایسلر نیز با فیات ایتالیا شریک شده و فورد نیز در اروپا و به طور مستقل مشغول فعالیت است؛ بنابراین در شرایطی که خودروسازان آمریکایی در حال حاضر امکان حضور در بازار ایران را ندارند، اما زیرشاخههای آنها محدودیتی برای آمدن به این بازار بزرگ را نداشته و با توجه به لغو تحریمها میتوانند سهمی از آن را برای خود بردازند. در حوزه واردات نیز هرچند آمریکاییها نمیتوانند به طور مستقیم خودرو به ایران صادر کنند، اما شعب جهانی آنها ممنوعیتی در این مورد نداشته و حتی به تازگی یکی از برندهای معتبر خودروسازی ایالاتمتحده، مجوز ورود به بازار خودرو کشور را کسب کرده است. این در شرایطی است که اگر وزارت خزانهداری ایالاتمتحده همچنان بر ممنوعیت حضور خودروسازان خود در ایران اصرار بورزد، غولهای صنعت خودرو این کشور چندان جایی در بازار ایران نخواهند داشت و نهایتا میتوانند بهواسطه واردات، سهمی ناچیز را از این بازار برای خود دست و پا کنند. در واقع با این شرایط، کنار رفتن تحریمها تنها به نفع اروپاییها و آسیاییها تمام میشود و خودروسازان آمریکایی بهنوعی سرشان بیکلاه خواهد ماند. نه اینکه بازار خودرو ایران برای آمریکاییها خیلی بزرگ باشد و نیامدن به این بازار، خیلی برای آنها گران تمام شود، اما به هر حال آنقدر جذابیت دارد که امثال جنرال موتورز و فورد و... چشم روی آن نبندند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بازار خودرو ایران از دو جنبه بسیار اهمیت داشته و جذاب است؛ اول به لحاظ حجم تقاضا و دوم از حیث موقعیت استراتژیک منطقهای. در مورد جنبه اول، همین بس که پیشبینیها از تقاضای دو میلیون دستگاهی در چند سال آینده خبر میدهند و این عدد اگرچه در مقایسه با بازارهای بزرگ دنیا چندان بزرگ نیست، اما به حدی هست که خودروسازان آمریکایی بهدنبال گرفتن سهمی از آن باشند. علاوهبر این، برخی پیشبینیها از تقاضای بیش از سه میلیون دستگاهی بازار خودرو ایران طی سالهای آینده و به شرط بهبود اوضاع اقتصادی و افزایش شدید قدرت خرید مشتریان و... حکایت دارد که اگر این اتفاق رخ بدهد، انگیزه آمریکاییها برای حضور در این بازار بیشتر و بیشتر نیز خواهد شد. در حال حاضر بخش اعظم خیابانها و جادههای ایران را خودروهایی قدیمی، از رده خارج، کمکیفیت و گران پر کردهاند که جایگزین شدن آنها با محصولات جدید و روز دنیا، میتواند هم به نفع مشتریان ایرانی تمام شود و هم خودروسازان خارجی. از همین رو است که شرکتهای بزرگ خودروسازی جهان برای آمدن به ایران ابراز تمایل کردهاند و طبعا آمریکاییها نیز بدشان نمیآید از آینده این بازار سهمی را برای خود دست و پا کرده و حتی به خودروسازی ایران نیز نفوذ کند.
اما اهمیت و جذابیت دوم بازار خودرو ایران به صنعتی بودن و موقعیت استراتژیک کشور در منطقه مربوط میشود که این نیز برای آمریکاییها و البته سایر خودروسازان دنیا بسیار مهم است. ایران به لحاظ جغرافیایی بهنوعی در قلب خاورمیانه قرار گرفته و دور و بر آن پر است از بازارهایی بکر. در واقع ازآنجاکه ایران جزو معدود کشورهای صنعتی منطقه بهشمار میرود، شرایط لازم برای تبدیل شدن بههاب صادرات خودرو را دارد و خودروسازان آمریکایی (البته نه همه آنها) میتوانند از این پایگاه استراتژیک، محصولات خود را به کشورهای منطقه ارسال کنند. اتفاقا از همین حالا رنوی فرانسه خود را برای تبدیل کردن ایران به پایگاه صادراتیاش در خاورمیانه آماده کرده و این نشان میدهد خودروسازان معتبر اروپا بهخوبی مزیت بازار ایران را درک و برای حضور در آن عجله دارند. هرچه هست،با توجه به دو مزیت بزرگ بازار خودرو ایران، آمریکاییها نیز میل به حضور در آن داشته و خوب میدانند اگر دست به کار نشوند، رقبای اروپایی و آسیاییشان رفته رفته قطعات پازل بازار را پر کرده و دیگر جایی برای آنها باقی نخواهد ماند. در این شرایط باید منتظر ماند و دید غولهای دیترویت میتوانند دولت آمریکا را برای حضور در این بازار بزرگ مجاب کنند یا اینکه همچنان پشت چراغ قرمز ایران باقی خواهند ماند؟