بررسی میانگین قیمت دلاری چهار خودروی پرتیراژ داخلی نشان از فاصله دو برابری «قیمت بازار» و «قیمت دستوری» یا همان قیمت درب کارخانه دارد. علاوه بر تاثیرگذاری سیاست قیمتگذاری دستوری روی شکاف قیمت خودرو در بازار و کارخانه، بخشی از این فاصله قیمتی ناشی از نوسانات نرخ ارز اتفاق میافتد. عایدی این گسل قیمتی به جیب سفتهبازها رفتهاست.
به گزارش پدال نیوز؛ اصرار سیاستگذار خودرویی بر حضور در فرآیند قیمتگذاری محصولات تولیدی
شرکتهای خودروساز طی یکدهه اخیر، از عوامل اصلی تولید با زیان
خودروسازان عنوان میشود؛ با این حال، برخی عوامل مانند نوسانات نرخ ارز
باعث تشدید انباشت زیان در صنعت خودروی کشور شده است. بررسیهای یک نهاد
پژوهشی نشان میدهد نوسانات نرخ ارز به رشد هزینه نهادههای تولید منجر
شده، این در شرایطی است که تعیین قیمت از سوی برخی مراجع، مانع قیمتگذاری
خودرو با توجه به رشد هزینه تولید شده است.
دنیای اقتصاد نوشت: در
سال 90 که نرخ ارز حدود 1100تومان بود، قیمت خودرو در کارخانه و بازار
نهتنها همسانی داشت، بلکه در ماههایی قیمت برخی خودروها در بازار
ارزانتر از قیمت کارخانهای همان خودروها بود. اما با توجه به اعمال
تحریمها و به موازات آن، رشد نرخ ارز در یکدهه گذشته شاهد هستیم که گسل
قیمتی بازار و کارخانه عمیقتر شده است. بررسی نرخ ارز طی یکدهه اخیر
گویای این نکته است که هرگاه ثبات بر بازار ارز حاکم بوده، فاصله قیمت میان
کارخانه و بازار چندان زیاد نبوده؛ اما شروع نوسانات ارزی بهسرعت تاثیر
خود را روی وضعیت شرکتهای خودروساز و بازار نشان داده و باعث عمیقتر شدن
فاصله قیمتی میان کارخانه و بازار شده است.
البته نوسان نرخ ارز خود
تحتتاثیر عوامل سیاسی- اقتصادی قرار دارد. به تعبیر دیگر، نرخ ارز به
کوچکترین تغییر ایجادشده در فضای سیاسی- اقتصادی واکنش نشان داده و نمودار
آن روند صعودی یا نزولی به خود گرفته است. نمونه بارز این مساله را
میتوان در دوران تحریم بهوضوح دید. در بازه 10ساله، اقتصاد کشور دوبار
سایه تحریمها را بر سر خود دیده است و در هر دو مقطع، شاهد جهش نرخ ارز
بودیم. در تحریمهای اولیه نرخ ارز جهش حدود سهبرابری را تجربه کرد؛ اما
نوسانات ارزی در دوره دوم تحریمها تکانههای شدیدتری داشت. بر این اساس،
طی چهارسالی که از بازگشت تحریمهای اقتصادی میگذرد، نرخ ارز طی یک حرکت
خزنده از حدود 3هزار تومان تا حوالی 30هزار تومان رفت و این روزها در
کانال 28هزار تومانی لنگر انداخته است. رشد حدود 10برابری نرخ ارز باعث
عمیقتر شدن شکاف قیمتی کارخانه و بازار شد.
بر این اساس، افزایش
نرخ ارز از یکطرف دست زنجیره خودروساز را برای تهیه مواد اولیه و قطعات در
پوست گردو گذاشته و از طرف دیگر باعث شده است تا فعالان بازار، قیمت
خودروها را با نرخ ارز منطبق کنند و قیمت خودرو همپای نرخ ارز رشد کند.
بنابراین
نرخ ارز بر قیمت تمامشده خودروسازان تاثیر منفی گذاشته و سیاست
قیمتگذاری دستوری نیز مانند دستاندازی در مسیر قیمتگذاری خودرو در مبدا
عمل کرده و اجازه نداده است تا قیمت محصولات تولیدی خودروسازان با سرعت نرخ
ارز حرکت کند. فعالان بازار نیز در این شرایط با تغییر زاویه دید خود دیگر
به خودرو به چشم کالای مصرفی نگاه نمیکنند و آن را در دسته کالاهای
سرمایهای قرار میدهند. دارندگان خودرو برای اینکه بتوانند سرمایه خود را
حفظ کنند، متغیر نرخ ارز را بهعنوان شاخصی برای تعیین قیمت خودروی در
اختیار خود در نظر میگیرند و قیمتها را با نوسانات بازار ارز هماهنگ
میکنند. چنانچه سیاستگذار خودرویی اجازه میداد تا شرکتهای خودروساز قیمت
محصولات تولیدی خود را براساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین کنند، این مساله
میتوانست به نوعی به ضربهگیر نرخ ارز بر خطوط تولید آنها تبدیل شود. در
واقع، خودروسازان به کمک ابزار تعیین قیمت در حاشیه بازار نهتنها
میتوانستند جلوی تولید با زیان خود را بگیرند، بلکه دیگر شاهد عمیقتر شدن
شکاف میان قیمتهای کارخانه و بازار نبودیم.
سنجش گسلمقایسه
روند قیمت مصوب و بازار خودرو با دلار (طبق نمودار ارائهشده) بیانگر آن
است که تولیدکننده خودرو نیز همچون واسطهگر بازار میتوانسته از طریق
صادرات، از رشد نرخ ارز بهره کافی ببرد، حال آنکه به دلیل توقف واردات،
کاهش تولید و به دنبال آن عدمپاسخگویی به نیاز بازار نهتنها سودی از این
بازار نبرده، بلکه به واسطه قیمتگذاری دستوری، هر سال به زیان انباشته و
زیان تولید شرکتهای خودروساز اضافه شده است. از آن سو اما واسطهگران به
واسطه قیمتهای غیرواقعی خودرو که توسط مراجع قیمتگذار تعیین شده، با رشد
نرخ ارز بیشترین بهره را از معاملات خودرویی بردهاند. آنچه مشخص است،
تفاوت قیمت بازار نسبت به قیمت مصوب بهخصوص از سال 97 باعث شکلگیری حاشیه
بازار شده، بهطوری که این حاشیه سرمایههای سرگردان زیادی را جذب خود
کرده است.طبق آخرین گزارشی که انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان
کشور منتشر کرده، در بازار خودرو دستکم 55هزار میلیارد تومان رانت حاصل
از اعمال قیمت دستوری در دوره 6ماهه از ابتدای سال گذشته (خرداد تا انتهای
آبان 1400) توزیع شده است. همچنین تا پایان سال 99 رقم این رانت 120هزار
میلیارد تومان بود و جمع رانت شکاف بازار تا پایان 6ماه اول سال 1400 به
رقم 175هزار میلیارد تومان بالغ میشود. این درحالی است که خودروسازان
کشور حدود 70هزار میلیارد تومان بدهی به زنجیره تامین را در کارنامه خود
ثبت کردند. به این ترتیب در شرایطی تولیدکننده و مصرفکننده خودروی کشور به
واسطه سیاستگذاری غلط و قیمتگذاری دستوری، زیان هنگفتی را متحمل شدند که
دلالان و واسطهگران، سودهای نجومی از بازار کسب کردند.استمرار سیاستهای
غلط، به توزیع رانت با ارقام نجومی در بازار خودرو منجر شده و روزبهروز
سرمایههای سرگردان بیشتری جذب این بازار میشود. اما همانطور که عنوان
شد، همراه با زیان انباشته و زیان تولید خودروسازان، مشتریانی که در لاتاری
خودرو شرکت و برنده قرعهکشی شدند، از سودهای میلیونی بهره بردند. در
پژوهشی که انجمن صنایع همگن انجام داده، خریداران خودرو در 11ماه سال گذشته
به صورت میانگین با کسب 30درصد سود حاصل از شکاف بازار بیش از همه
سرمایهگذاران در دیگر بازارها سود کردهاند.دادههای آماری نشان میدهد
سطح عمومی قیمت خودروهای پروفروش در بازارهای داخلی در سال گذشته حدود
30درصد افزایش یافته که این میزان بیشتر از بازدهی سایر بازارها از جمله
طلا، ارز و... بوده است. به این ترتیب، خریدارانی که سال گذشته محصولات
داخلی را به قیمت کارخانه خریده و در بازار آزاد فروختند، بیش از هر
سرمایهگذار دیگری در همه بازارها سود کردهاند. طبق نمودار ارائهشده، گسل
خودرو در سالهای اخیر عمیقتر شده است، بنابراین اگر در سالجاری تمهیدی
برای قیمتگذاری خودرو اندیشیده نشود، باید در انتظار فاجعهای در
خودروسازی کشور باشیم.
بررسی روند قیمت کارخانه و بازاربررسی
فاصله قیمتی میان قیمتهای کارخانه و بازار خودرو در بازه 10ساله از 1390
تا 1400 نشان میدهد، فاصله قیمت دلاری خودرو به نوعی از فاصله قیمت ریالی
آن تبعیت کرده است. به همین منظور قیمت چهار خودروی پرتیراژ را در بازه
زمانی ذکرشده در سه مقطع بررسی میکنیم تا بهخوبی تاثیر نرخ ارز بر قیمت
کارخانهای، قیمت بازار و همچنین نقش نرخ ارز در ایجاد شکاف قیمتی میان آن
دو را تحلیل کنیم. نرخ ارز در فروردینماه 90 حدود هزار و 100تومان بوده،
اما در فروردینماه سال 1400 نرخ ارز معادل 27هزار تومان در نظر گرفته شده
است.
از پژو 405 شروع میکنیم. تولید این خودرو در سال 99 متوقف
شد. در این سال قیمت این خودرو در مبدا براساس نرخ ارز حدود 2هزار و
670دلار بود. این در حالی است که قیمت همین خودرو در سال مذکور در بازار
حدود 7هزار و 900دلار بوده است. بنابراین شاهد فاصله قیمتی حدود 197درصدی
میان قیمت بازار و کارخانه هستیم. دلیل این فاصله قیمتی را می توان در
زیان بیش از پیش ایرانخودرو در تولید پژو 405 و همچنین تقاضای هیجانی برای
آن به دلیل توقف تولید جستوجو کرد. اما همین روند در سال 95 با فاصله
کمتری دنبال شد.
در آن سال، قیمت کارخانهای پژو405 حدود8هزار و
150دلار بوده است اما همین خودرو در آن زمان در بازار با قیمتی معادل حدود
8هزار و 460دلار معامله میشد. بنابراین شکاف قیمتی این خودرو در آن زمان
حدود 4درصد بوده است. اما قیمت این خودرو در سال 90 روند متفاوتی را طی
کرد. در حالی که قیمت پژو 405 در سال 90 در بازار حدود 12هزار دلار بوده،
در کارخانه با قیمتی حدود 12هزار و 75دلار عرضه میشده است. بنابراین شاهد
بودیم که قیمت کارخانه به نسبت قیمت بازار حدود یکدرصد بیشتر بوده است.
همین
بررسی را در خصوص قیمت پژو206 انجام میدهیم. پژو206 در سال 90 در کارخانه
حدود 12هزار و 300دلار قیمت داشته اما همان زمان این خودرو در بازار با
پرداخت معادل ریالی حدود 12هزار و 850دلار قابل خرید بوده است. شاهد هستیم
که فاصله قیمتی میان بازار و کارخانه در آن مقطع زمانی حدود 5/ 4درصد
بوده است. سال 95 فاصله قیمتی میان بازار و کارخانه نسبت به سال 90 افت را
به خود دید. در آن سال قیمت پژو206 در مبدا حدود 9هزار و 200دلار بوده اما
متقاضیان در آن زمان در بازار باید معادل ریالی حدود 9هزار و 470دلار را
برای در اختیار گرفتن این خودرو هزینه میکردند. بنابراین فاصله قیمتی میان
بازار و کارخانه حدود 3درصد بود. اما در سال گذشته این شکاف قیمتی
عمیقتر شد. در حالی که معادل ریالی قیمت پژو206 در مبدا حدود 5هزار و
530دلار بود، این خودرو در بازار با قیمت حدود 9هزار و 700دلار حضور داشت.
بنابراین شاهد فاصله قیمتی بیش از 75درصدی هستیم.بررسی قیمت پژوپارس نیز
از یکی بودن قیمت این خودرو در مبدا و بازار در سال 90 حکایت دارد. اما
همین خودرو در سال 95 با فاصله قیمتی در بازار و کارخانه مواجه شد. معادل
ریالی قیمت پژوپارس در مبدا در سال 95 حدود 10هزار دلار بود اما قیمت همین
خودرو در بازار حدود 560دلار بیشتر بود. بنابراین شکاف قیمتی آن بیش از
5درصد بوده است. اما در سال 1400 شاهد رشد فاصله قیمتی میان بازار و
کارخانه به میزان 60درصد بودهایم. در سال گذشته قیمت پژوپارس در مبدا
حدود 6هزار و 270دلار بود اما خریداران در بازار باید برای این خودرو حدود
10هزار و 100دلار پرداخت میکردند.قیمت سمند EF7 در بازار و کارخانه نیز
از همین قاعده پیروی کرده است. سمند EF7 در سال 90 با قیمت ریالی معادل
13هزار و 230دلار در کارخانه حاضر بوده است اما همین خودرو در بازار با
قیمت حدود 13هزار دلار دادوستد میشد. سال 95 فاصله قیمتی میان بازار و
کارخانه حدود 7درصد بود. این فاصله قیمتی در سال 1400 به حدود 63درصد
برای این خودرو رسیده است. در این سال قیمت کارخانهای سمند EF7 حدود
5هزار و 900دلار بود اما متقاضیان در بازار باید معادل ریالی حدود 9هزار و
600دلار را برای آن پرداخت میکردند.