جالب است که یک خانم دیگر به نام شارلوت بریجوود، در سال 1913 این اختراع را تکمیل کرد، برفپاککن او خودکار و الکتریکی بود و به جای غلطک از تیغههای پلاستیکی به سبک امروزی استفاده میکرد.
از سال 1923 استفاده از برفپاککنهای رایج شد، اما متأسفانه خانم بریجوود سود یا شهرت خاصی برای اختراع خود پیدا نکرد و از نظر تجاری، شکست خورد.
همین خانم شارلوت بریجوود، دختری داشت به نام فلورانس لورنس. این دختر، بسیار مشهور بود، چون ستاره فیلمهای صامت آن روزگار بود. البته در آن روزگاران بیشتر ستارههای سینما، شهرت ستارههای امروزی را نداشتند و مردم با اینکه چهره ستارههای را میشناختند، در بسیاری از موارد نام و مشخصات ستارهها را پیگیری نمیکردند، به خصوص اینکه در عنوانبندی ابتدایی و انتهایی فیلمها، مرسوم نبود که نام تکتک هنرپیشهها حتما به نمایش گذاشته شود.خانم فلورانس لورنس، گه در سال 1907 وارد دنیای سینما شده بود، سه سال بعد، به کارهای هنری دیگر علاقهمند شد و با حقوق قابل توجه هزار دلار در هفته، به استخدام یک کارگاه هنری درآمد. او همچنین در آگهیهای بازرگانی شرکت میکرد.
با حضورهای سینمایی و فعالیتهای جنبی او دیگر توانسته بود، یکی از نخستین ستارههای زن دنیای سینما شود، طوری که با او لقب «نخستین ستاره سینما» هم داده شده است.
او از ثروت خود برای تهیه یک دستگاه خودرو استفاده کرد. اما از انجا که ذهن خلاقی داشت، خیلی زود متوجه یکی از مشکلات رانندگی شد. جالب است بدانید که تا آن زمان، خبری از چراغهای راهنما نبود. به همین خاطر او در سال 1914، یک بازوی اخطاردهنده روی گلگیر عقب خودرو طراحی و نصب کرد که با فشار یک دکمه، جهتی را که راننده قصد چرخش به آن سو را داشت، به راننده پشت سر، نشان میداد.
اما باز هم مثل اختراع مادرش، اختراع او هم مورد توجه قرار نگرفت، به علاوه او اختراع خود را ثبت نکرده بود. در سال 1938، فلورانس فوت کرد و تازه یک سال بعد از فت او بود که استفاده از چراغ راهنما، مرسوم و همگانی شد. علت مرگ او، خودکشی بود.