پدال نیوز: مساله حذف قیمت خودرو از سایتهای اینترنتی حالا مدتهاست که به علامت سوالی بزرگ تبدیل شده است.
به گزارش پدال نیوز، سوال اینجا است که هدف از حذف قیمت خودروها از سایتها چه بود و آیا سیاستگذاران این عرصه با حذف این قیمتها موفق به کسب نتیجه مدنظرشان شدند یا نه؟ با نگاهی به قیمت خودرو در یک سال اخیر و به خصوص بعد از حذف قیمت خودروها به سادگی میتوان به این سوال پاسخ منفی داد. اگرچه در ابتدا قیمت خودروها را به بهانه کنترل قیمت از سایتها حذف کردند اما شاهد بودیم که رشد قیمت خودروها ادامه داشت و حتی با شدت بیشتری روند افزایشی را طی کرد. نکته اما اینجا است که چطور مدیران، با وجود تاکید چندین باره کارشناسان عرصه خودرو بر اینکه حذف قیمتهانه تنها به کنترل قیمتها کمک نمیکند که به آشفتگی بازار کمک میکند، از تصمیم اشتباه خود عقب نشینی نمیکنند؟ نگاهی به کارنامه یکساله حذف قیمت خودرو از سایتها نشان میدهد که در نبود قیمت خودرو در سایتهایی که میتوان با کنترل و نظارت بر آنها، قیمت حبابی خودرو را تا حدی کنترل کرد، سیاستهای غلط در مدیریت صنعت خودروی کشور یک تنه موجب افزایش قیمت میشود و این وسط تنها هزینههای حذف قیمت خودرو از سایتها بر دوش مردم سنگینی بیشتری وارد میکند. در شماره اول آگاهی نو به بهانه حذف قیمت خودرو و مشکلاتی که این موضوع برای مردم به وجود آورده است، گفت و گویی با امیرحسین کاکایی، کارشناس صنعت خودرو و عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت صورت گرفته که به بررسی ابعاد حذف و کنترل قیمتها و مزایا و معایب این طرح پرداخته شده است.
مدتهاست به بهانه کنترل قیمت خودرو، قیمتها را از سایتها حذف کردهاند. به نظر شما این تصمیم با چه استدلالی گرفته شده است؟ به نظر شما این تصمیم درست بود یا غلط و چه تبعاتی دارد؟
واقعیت این است که ما همان موقع هم گفتیم که هیچکدام از این روشها جواب نمیدهد، چون اصلا این هیجان قیمتها معلول هستند و این وسط یک عده هم سوء استفاده میکنند. البته نمیتوان گفت سوء استفاده، در واقع استفاده میکنند. کار تاجر یا دلال استفاده کردن از این شرایط است. آنها کار غلطی نمیکنند. کار دولتمردان این است که با سیاستگذاریهای درست تولید و تقاضا را متعادل کنند. متاسفانه ما در کشوری هستیم که سالها است با مکانیزمهایی که من بلد نیستم در آن پول تولید و چاپ میشود و ظاهرا پشتوانه لازمه را ندارد و تقاضاهایی که مبتنی بر کار و تلاش نیست، ایجاد میشود و از آن طرف تولید به همان اندازه بالا نمیرود. در سالهایی که ما ثروتمند هستیم و نفت را خوب میفروشیم همه راحت هستیم و خوش میگذارنیم و بعد همه فکر میکنیم که کار درستی کردهایم و با همین کاری که میکنیم باید ماشین خوبی هم سوار شویم. در سالهایی که فروش نفت کم میشود همه مشکل پیدا میکنیم و همه ناراحت میشویم که چرا نمی توانیم خودرو یا بهترین لوازم خانگی را بخریم. در این سالهای سختی سیاستمداران پوپولیست به جای اینکه مشکل اصلی که تولید است را حل کنند، به دنبال کنترل بازار میروند و جالب اینجا است که همه میخواهند بگویند که ما طرفدار مردم هستیم لذا بدون هیچگونه پشتوانه اقتصادی صحبت از کاهش قیمت میکنند. آنها بیشتر پشتوانه انتظامی دارند، یعنی قانون بگذاریم، مردم را بگیریم، زندان کنیم، تعزیرات بگذاریم و جریمه کنیم و… . در این فضا همه چیز از جمله کارکرد واقعی سایتها بهم میخورد. سایت اینترنتی که خودش تنش ایجاد نمیکند، سایت اینترنتی اطلاع رسانی میکند. اگر شما اطلاعات درست بدهید هیچکس اطلاعات دروغین را باور نمیکند و برعکس اگر ظاهر اطلاعات خوب اما دروغ باشد، گند آن بیرون میزند.
پس شما فکر میکنید حذف قیمت خودرو از سایت اینترنتی اشتباه بوده است؟
کلا غلط است. مسئله عرضه و تقاضا است. شما فرض کنید یک عدهای شلوغ میکنند و میگویند پراید ۱۰۰ میلیون تومان ولی همزمان ارزش این پراید ۵۰ میلیون تومان است، مطمئن باشید خود به خود در چنین وضعیتی عدهای در همان فضای مجازی پیدا میشوند که با ۵۰ میلیون تومان خودرو را بفروشند و به محض اینکه این واقعیت داشته باشد خود به خود قیمت آن از ۱۰۰ تومان پایین میآید، حتی اگر آنها بخواهند قیمتسازی کنند. چرا نمیتوانیم این کار را انجام دهیم؟ چون پراید واقعا ۱۰۰ تومان میارزد. من از نظر مکانیزم عرضه و تقاضای اقتصادی عرض میکنم. در یک مقاطعی در حد ۲ الی ۳ روز یک دفعه یک هیجان ناگهانی وحشتناکی پیش میآید، در بورس هم این اتفاق میافتد، در این شرایط بورس را تعطیل میکنند تا مسئولین بررسی کنند و این خوب است ولی این که بگویند در سایتها قیمت گذاشته نشود، چه میشود؟ فکر میکنید مشکل اصلی حل میشود؟ اتفاقا وضع بدتر میشود. مردم بیشتر به شایعات توجه می کنند. در این ۳ الی ۴ روز خیلی از خبرنگاران به من زنگ زدند و گفتند به ما بگویید که چرا پراید ۱۰۰ میلیون شده است؟ یکی زنگ زد و پرسید چرا ۱۰۴ تومان شده است؟ من پرسیدم که از کجا فهمیدید؟ میگویند که چند خبرگزاری این را نوشتهاند، سؤال من این است که خبرگزاریها از کجا فهمیدهاند؟ وقتی سیستم اطلاعاتی شما بسته باشد هر اطلاعاتی که میدهید اطلاعات درستی نیست؛ چه وقتی قیمتها بالا میرود و چه وقتی پایین میآید. لذا میخواهم بگویم که این کار نه تنها در دراز مدت فایدهای ندارد بلکه به حال بازار ضرر هم دارد. یعنی شما بازار شایعات را داغ میکنید و اتفاقا آنهایی که فضای مجازی خاکستری را کنترل میکنند، کنترل افکار عمومی را در دست میگیرند.
گروهی از کارشناسان معتقد هستند که درج قیمت در سایتهای خرید و فروش میتوانست به کنترل قیمت بازار کمک کند، یعنی میگویند که اگر قیمتها در سایتها بود، شاید میتوانستیم قیمت را کنترل کنیم، شما چقدر با این موافق هستید و نظرتان درباره این موضوع چیست؟
دقیقا همینطور است که میفرمایید. من تاکید میکنم که یک روزهایی یک عدهای شیطنت میکنند که باید دید چه کسانی هستند. وقتی همه دارند شیطنت میکنند، دیگر شیطنت نیست و یک اتفاق واقعی است. زمانی که یک قانونی وضع میشود که همه را شامل میشود، این قانون به درد نمیخورد چرا که شما قانون را میگذارید تا مردم راحتی داشته باشند، پس اگر عدهای دارند شیطنت میکنند، باید فقط جلوی آنها را بگیریم. این همه پلیس فتا و چنین راههایی داریم که جلوی آنها را بگیرد چرا از این راه اقدام میکنید؟ اصل قیمت را درج کردن، یک اصل است. مثل این است که بگوییم چرا سوپرمارکت قیمت را درج کرده است؟ این خیلی مسخره است که بگویند قیمت را بردار چون بقیه میبینند و قیمت بالا میرود، این که راهش نیست. میخواهم بگویم که اتفاقا درج قیمتها در سایتها به تعادل بازار و به آگاهی رسانی به مردم و سیاستمداران کمک میکند. مثل آینه میماند، اگر آینه را بشکنیم، اتفاقی نمیافتد جز اینکه دسترسی به اطلاعات کمتر میشود، شفافیت از بین میرود، ابهام بیشتر میشود و مردم بیشتر به دردسر میافتند. این اتفاقی است که دارد نه تنها درباره خودرو بلکه درباره همه چیز میافتد.
پس فکر می کنید که الان وقت آن رسیده است که قیمتها روی سایت برگردند؟
بله. به نظر من الان اطلاعات همه مردم و حتی دولت درست نیست. چون مثلا شما میگویید پراید ۱۰۴ میلیون تومان شده است، شما اصلا نمیدانید که چند نفر این را خریدهاند و فروختهاند. یا مثلا الان دارند طرحی را مطرح میکنند که قیمت ماکزیمم در بازار بگذاریم. با این کار چه اتفاقی میافتد؟ مگر ما این را قبلا تجربه نکردهایم؟ مردم قیمت واقعی را اعلام نمیکنند ولی با هم معامله میکنند. مگر شما میتوانید جلوی اکثریت مردم را بگیرید؟ اتفاقا برعکس است؛ اگر از فضای مجازی درست استفاده شود، یعنی نه دولت میتواند در فضای مجازی دروغ بگوید و نه دیگران. اگر شما به دروغ به مردم بگویید که قیمت پایین است این دروغ مشخص میشود و دیگر کسی حرفتان را باور نمیکند، برعکس هم است یعنی حتی اگر قیمت را بالاتر از حد معمول بگذارید هم باز مردم میفهمند. چرا ما فکر میکنیم که مردم نفهم هستند؟ این یک مشکل بزرگی است. ابزارهای نوینی آمده است و ما به جای اینکه از اینها حداکثر بهرهبرداری را برای توسعه جامعه بکنیم، هرچند وقت یکبار سر این ابزارهای نوین بازی در میآوریم.
چند روز پیش یک جُکی آمده بود که یک بچه میگوید یک زمانی شما میگفتید که نباید موبایل را به مدرسه برد الان مدرسه به موبایل آمده است. این طنز برای خودش نکته جالبی دارد. ما نمیتوانیم اینترنت و فضای مجازی و جامعه به این بزرگی و آگاه را کتمان کنیم، پس بیاییم و برعکس عمل کنیم یعنی اجازه دهیم که این آگاهی، درست و تمیز و شفاف باشد. ما الان بدترین کار ممکن را میکنیم، یعنی از یک طرف فضای مجازی داریم که در آن خود به خود فضای خاکستری و فضای سیاه به وجود میآید، بعد آن بخشی که سایتهای رسمی هستند و پتانسیل کنترلپذیری دارند را هم میبندیم. مثلا سایتهایی مثل دیوار یا باما، یک صاحبی دارند و میتوانیم آنها را کنترل کنیم ولی زمانی که آن را میبندند دیگر نمیشود آن را کنترل کرد و اسم آن بازار سیاه است که اتفاقا خیلی بدتر است و کل کنترل را از دست در میآورد. باور کنید خیلی از این قیمتهایی را که الان میگویند، قیمتهای الکی است و من بعید میدانم کسی با این قیمتها خرید و فروش کند. یعنی یک رکود تورمی کامل جا افتاده است و کلا قفل کرده است چون بعضی از قیمتها واقعا پرت است و کسی نمیداند درست است یا غلط. اصلا شما چگونه میخواهید قیمت را چک کنید؟ با یک زنگ زدن به بنگاه که نمیشود قیمت را چک کرد. حتی رسانههای رسمی کشور هم وضعیتشان به این صورت است. زمانی که سایتها درست نیستند چگونه میخواهند قیمت را بفهمند؟
چند روز پیش یک عکسی از یکی از شهرهای شمالی منتشر شد که نشان میداد تعداد بسیار زیادی خودرو آنجا دپو شدهاند و ارائه نمیشوند. ما با این مساله هم مواجه هستیم.
مشکل اینجا است که الان من و شما نسبت به اطلاعرسانیهای رسمی باورمان را از دست دادهایم. زمانی که سایتها را می بندید و اجازه نمیدهید آدمها با هم گفت و گوی درست داشته باشند، همه نسبت به هم بیاعتماد میشوند. ایران خودرو جوابیه داده است به این خبر اما من ندید به شما میگویم که ما الان چند وقت است بالای ۱۰۰ هزار خودروی ناقص در ۲ خودروسازی داریم، یعنی خودروهایی داریم که ظاهر آنها آماده است و شما میتوانید تصویر هوایی آن را ببینید ولی یک قطعه مهم ندارند و نمیتوانند آن را به شما تحویل دهند. فرض شما این است که خودروساز، خودرو را از عمد تولید نمیکند؟ شما میدانید که چند هزارتا از این خودروها را قبلا فروختهاند؟ زمانی که اطلاعات ناقص است فضای شایعهپراکنی زیاد است و آدمها به هم اعتماد نمی کنند.
مشکل خودروساز الان خیلی ساده است و هیچ کسی آن را حل نمیکند. قیمتها غلط است، ما مشکل ارزی و گمرکی و سرمایهگذاری داریم و هیچکسی اینها را حل نمیکند و کمک نمیکند. بعد می گویم که خودروساز خودت انجام بده اما انقدر زیان دیده است که پولی ندارد بخواهد این مشکلات را حل کند. بعد ما خودروساز را وسط میکشیم که بیا و جواب بده که جریان اینها چیست؟ در حالی که مشکل اصلا این نیست. الان به نظر شما سایتها مقصر افزایش قیمت هستند؟
خیر.
اما سایتها را بستهاند. خیلیها زندگیشان را از همین سایتها می گذرانند. شما مردم را به دردسر انداختهاید و این کار غلط است.
به جز مشکلی که برای سایتها به وجود آمده است مشکلی دیگر این است که مردم عادی اگر بخواهند خودرویشان را بفروشند دسترسی به قیمت درست ندارند.
دقیقا حرف من هم همین است. با یک استدلال غلط میگویند که سایتها قیمتها را بالا بردهاند و بعد سایت را میبندند. بعد میبینیم که این کار نه تنها منافعی نداشته است که جز ضرر هیچی نداشته است. پس این چه کاری است؟ ولی من به شما میگویم که چرا دارند این کار را می کنند؛ برای اینکه یک عده به جای اینکه مسئولیت اصلیشان که خیلی کار سنگینی است را به عهده بگیرند ما را جایی میاندازند که اصلا آنجا مسئله قابل حل نیست. ۲ سال و نیم است که انواع روش کنترل قیمت در بازار اجرا شده است. مگر چند وقت پیش نیامدند و قرعهکشی را مطرح کردند؟ آیا قرعه کشی مشکلی را حل کرد؟ پس چرا آن مسئولین الان جوابی نمیدهند؟ مسئولینی که الان ۳ ماه است وقت مردم را گرفتهاند. به جای این کار باید بروند و سؤال کنند که چرا آن خودروها دپو شدهاند و هیچ کس نمیرود آن دپوها را حل کند؟ حتی ما در همین سوال هم، سوال غلط میپرسیم؛ سوال میکنیم که خودروساز دپو کرده چون میخواهد قیمت بالا برود و با این استدلال تمام نظام و آدمهای گمرکات و بانکها، همه به عنوان دشمن به خودروساز نگاه میکنند. حالا اگر برعکس سؤال کنیم و بپرسیم مشکل خودروساز چیست یعنی با این دید سؤال کنیم که میخواهیم مشکل خودروساز برطرف شود و بپرسیم چرا خودروساز مشکل دارد و این را دپو کرده است؟ به ما میگوید که مدتی است که ارز من گیر کرده است یا فلان چیز آمده و در گمرک مشکل پیدا کرده است. پس باید مشکلش را حل کنیم.
به نظر شما ادامه این تصمیم که قیمت خودروها در سایت نماند چه تبعاتی را در ادامه به دنبال دارد؟ یعنی آیا می تواند وضعیت را در ادامه بدتر کند یا خیر دیگر بدتر از این نمیشود؟
در بازار بدتر از این نمیشود. اصلا فرض کنیم که سایت نداریم، مردم بالاخره راه خودشان را پیدا میکنند؛ سایت و فضای مجازی وضعیت را بهبود میدهند، پس دیگر از این بدتر نمیشود چرا که قیمتها برای خوش بالا می رود و پایین میآید و ربطی هم به کار آقایان ندارد. بستن سایتها فایدهای ندارد ولی میتوانم ادعا کنم که اگر باز شوند فایدههایی دارند از جمله اینکه میشود یواش یواش اطلاعات درستی جمع کرد و مردم از این سردرگمی خارج میشوند و یکسری اطلاعات درست را با هم مقایسه میکنند. شما فقط به عنوان خریدار به ماجرا نگاه نکن؛ فرض کنید که خودرویی دارید و میخواهید آن را بفروشید و میخواهید آن را به بالاترین قیمت بازار بفروشید، مثلا پول لازم دارید و میخواهید کاری را انجام دهید، شما نمیدانید که به چه قیمتی باید بفروشید. این است که به نظر من باید سایتهای اصلی و معتبر باز شوند و ما باید این اجازه را به آنها بدهیم که حقایق را منتشر کنند. البته همیشه در پشت پرده، دولتها، اینجور سایتها را کنترل میکنند که یک وقت چیزی را دستکاری نکنند و این سایتها همیشه با مکانیسمهایی چک میشوند و اگر اطلاعات دروغین را منتشر کنند، تنبیه میشوند. ما اگر میخواهیم کشور توسعه یافتهای باشیم باید اجازه دهیم که اطلاعات درست تبادل شود و آمار دقیق و درست داشته باشیم و به مردم ارائه دهیم و متوسط گیریهای درستی انجام دهیم، لذا باید قیمت میانگین را درست بگوییم و ماکزیمم و مینیمم را بگوییم و اطلاعات درست به مردم دهیم؛ از آن طرف میگوییم اینکه باعث نمی شود قیمتها پایین بیاید، درست است! این چیزها هیچکدام باعث پایین آمدن قیمتها نمیشود اما باعث شفافیت میشود و از آن طرف مسئولین باید قیمتها را ول کنند و به کار اصلی خود که حمایت از تولید است، بپردازند.