پدال نیوز: اقتصاددانان در تلاش برای درک توسعه رکود اقتصادی در آینده هستند. آیا رکود به شکل وی یا یو خواهد بود یا به شکل ال شباهت خواهد داشت؟
به گزارش پدال نیوز؛ خط بازار و به نقل از سایت برینک نیوز، نویسنده مقاله با بیان اینکه تحلیلگران در حال بررسی اتفاقات پس از بحران هستند، نوشت: من پیشنهاد می کنم که باید به زمان جنگ جهانی دوم و الگوهای جایگزین برای توسعه اقتصاد پس از بحران توجه کرد.
در آستانه جنگ جهانی دوم، اروپا و ایالات متحده آمریکا تقریبا یک دهه را صرف اجرای اقدامات ریاضتی کردند زیرا در تلاش بودند که پس از بحران های سال ۱۹۲۹، ترازنامه های بانکی را دوباره ایجاد کنند و نتایج آن چیزی نبود جز رشد کم، افزایش بیکاری، انزوا و افزایش جزر و مد پوپولیستی.
کشورهای درگیر جنگ جهانی اول، آسیب های جبران ناپذیری دیدند. درحالیکه این قیاس کامل نیست اما اختلافات در اینجا مشخص است. در سال ۲۰۰۸ نیز همین اتفاقات افتاد، اقدامات ریاضتی اقتصادی باعث کاهش رشد شد و پوپولیسم بار دیگر در حال افزایش بود.
ظهور جنگ جهانی دوم به معنای پایان ناگهانی این ریاضت اقتصادی بود که دولت ها مجبور شدند تمام سرمایه خود را صرف تلاش های جنگ کنند. اتفاقی که هم اکنون در حال رخ دادن است به طوریکه بسیاری از کشورها با کاهش رشد تولید ناخالص داخلی روبرو هستند.
در این مرحله است که قیاس صرفا آموزنده است. پس از جنگ جهانی دوم، متحدین به رهبری آمریکا، از الگوی جبران خسارتهای پس از جنگ جهانی اول استفاده و تصمیم به برنامه بازسازی اقتصادی در مقیاسی تاریخی کردند. این برنامه شامل برنامه مارشال توسط آمریکا برای بازسازی در اروپا و ژاپن و توافق نامه تجاری برتون وودز و نتیجه آن یک دوره پایدار رشد اقتصادی بود.
تاریخ تکرار نمی شود اما غالباً هم قافیه است. امروزه دولت ها در سراسر جهان شرایط فعلی را با جنگ مقایسه می کنند. نحوه پاسخگویی اقتصاد پس از بحران کرونا، به اقدامات دولت ها در دوره بهبودی بستگی خواهد داشت.
با توجه به این واقعیت حالا دولت ها باید در مورد برخی گزینه ها تصمیمات سختی بگیرند.
•سناریو اول: دولت ها مانند سال های بعد از ۲۰۰۸، ریاضت اقتصادی را انتخاب می کنند. در این سناریو، آنها بر بازسازی ترازنامه های بانکی و دولتی از طریق تنگنای مالی و نرخ بهره بلند مدت و یا حتی منفی تمرکز می کنند. بانک ها شیوه های وام دهی محافظه کارانه را اتخاذ و درآمد شرکت ها برای مدت زمانی پایین باقی خواهد ماند.
•سناریو دوم: دولت ها کسب درآمد را انتخاب می کنند. کشورها می توانند پس از طوفان شدید دوره فعلی، دور گسترده ای از محرک های مالی را آغاز کنند. این امر هم در اقتصاد واقعی و هم در تقویت ترازنامه های بانکی انجام می شود تا آنها را قادر به تامین بودجه برای رشد کنند. همه این موارد توسط بانک های مرکزی تسهیل می شود که نرخ بهره را صفر نگه دارند و مقدار زیادی بدهی قبل از بحران را برای صاف کردن ترازنامه های دولت خریدای کنند. سرمایه گذاران در تورم بعدی پولهای خود را از دست می دهند که می تواند بعنوان راهی عادلانه برای پرداخت بحران و بهبود تلقی شود.
•سناریو سوم: طرح مجدد ژئوپلتیک. کشورهای در حال توسعه و کشورهای فقیر اروپایی که در شرایط ناامیدی و نیاز به بازسازی هستند، مجددا قوانین تجارت جهانی و تامین اعتبار برای بازسازی را تنظیم کنند مشابه طرح انجام شده پس از جنگ جهانی دوم. این امر باعث می شود که چین قدم بزرگی برای جاده ابریشم بردارد. گزینه های دیگر، ایالت متحده امریکا یا اتحادیه اروپا به رهبری آلمان می توان توانند اقتصاد جهانی را به شکل توانند اقتصاد جهانی را به شکل یو// دوباره تجدید کنند. آینده ناتو و اتحادیه اروپا هر دو در این سناریو قرار دارد. سناریوهای دیگر با صعود قیمت نفت افزایش می یابد و در این راستا بودجه های کشور هایی از جمله روسیه و عربستان سعودی در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
•سناریو چهارم: موجی از کوتاهی دولتها. قادر به بدست آوردن پول برای بدهی های خود نیستیم، کشورهای چندگانه مجبور به کوتاهی می شوند و این مساله منجر به فقر چشمگیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بسیاری از کشورهای اروپایی می شود مخصوصا در خصوص توانایی سازمان های چند ملیتی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول. این به نوبه خود از طریق سیستم مالی موج می زند و منجر به یک رکود جهانی عمیق و طولانی مدت خواهد شد.
تشخیص اینکه کدام سناریو یا سناریوها اتفاق بیفتند، قابل پیش بینی نیست، درسهای بحران های مالی نشان می دهند که ریاضت اقتصادی روز به روز پیروز خواهد شد اما این امر مستلزم ادامه مجموعه ای از سیاست هایی است که کشورهای غربی مدتهاست که اشتهای خود را از دست داده اند و عجله ای برای تکرار ندارند. هر گزینه دیگر مستلزم ایجاد تغییر چشمگیر در سیاست است و شکل آن پاسخ می تواند به طور چشمگیری نظم اقتصادی جهان را تغییر دهد.