504: مونتاژ، هرگز!
همه ما با 504 به قدر کافی آشنایی داریم و به مدد واردات گسترده آن به ایران، هنوز هم تعداد قابل توجهی از آنها در خیابانها تردد دارند. 504 خودرویی مستحکم، سختجان و کمدردسر بود که به لطف همین ویژگیها در کشورهای اروپایی، آفریقایی و خاورمیانه شهرت قابل قبولی کسب کرد. هیچگاه حضور این مدل در ایران به ورطه مونتاژ نرسید، اما از متعلقات فنی آن برای بهبود پیکان استفاده شد. از نظر فنی، ابعاد و مشخصات 504 شباهتهایی به پیکان دارد. همین شباهتها سبب میشود تا بتوان فرض کرد اگر 504 به جای پیکان به ایران میآمد، میتوانست همانند آن و یا حتی بیشتر دوام بیاورد! علاوه بر این به دلیل مشترکاتی که 504 با سایر پژوها دارد و این نکته که پژو برخلاف گروه Rootes (مالک طرح پیکان) هنوز هم فعال است، احتمالا بهروزرسانی و گسترش پلتفرم آن سادهتر صورت میگرفت.
304: هووی پیکان
داستان حضور 304 در ایران را در دو مطلب جداگانه برای شما بازگو کردیم و دیدیم که قرار بود تا 304 برای مدتی در کنار پیکان تولید شده، سپس احتمالا نقش جانشین آن را ایفا کند. همانطور که قبلا گفتیم 304 از پیکان بزرگتر نبود، اما جادارتر و اندکی مدرنتر بود. علاوه بر این احتمالا بهروزرسانی آن سادهتر از پیکان صورت میگرفت علاوه بر این همانند بیشتر سدانهای خانوادگی کوچک و اقتصادی مدرن، 304 دیفرانسیل جلو بود و احتمالا همین سبب میشد تا بتواند تا حدی بهتر از پیکان در بازار دوام بیاورد و ترکیب آن با پلتفرمهای مدرن پژو سادهتر انجام میگرفت؛ اتفاقی که برای ترکیب پیکان و 405 با زحماتی بسیار رخ داد و در نهایت محصول نهایی یعنی خانواده RD مشکلات عدیدهای داشت که سبب شد بسیاری از کیفیت ساخت و سواری آن چندان راضی نباشند.
505: پدر 405
پس از 504، پژو 505 را راهی بازار کرد که تعداد محدودی از آن از طرق مختلف به ایران وارد شد و تعداد اندکی از آن نیز باقی مانده است. 505 ظاهری خشنتر و اسپرتتر از سلف خویش داشت و در حقیقت سرآغاز مسیر جذاب و جوانپسندشدن پژو در دهه 80 بود. علاوه بر این، 505 یکی از آخرین پژوهای دیفرانسیل عقب بود و همین نیز آن را به یکی از لذتبخشترین پژوهای تاریخ از نظر سواری بدل کرده است. در صورتی که 505 به ایران میآمد و تولید آن محقق میشد، احتمالا همانند 405 تولید آن مدت زیادی به طول نمیانجامید. شاید سادهترین علت آن همین دیفرانسیل عقب بودن آن، قدیمیتر بودن پلتفرم و دشواری بهروزرسانی آن است. با این حال اگرهم تولید آن ادامه مییافت، باید شاهد ظهور نمونههای بومی آن بودیم، هرچند احتمالا تولد خودرو ملی از بطن آن بهسادگی 405 نبود. قطعا مدلهای سری اول 505 در صورت تولید در ایران امروزه طرفداران خاص خود را داشتند.
305: فرزند جانشین نیامده پیکان
پس از 304 اما نوبت به 305 رسید که در حقیقت 505 کوچک شدهای بود که
پلتفرم آن براساس پلتفرم دیفرانسیل جلو 304 شکل گرفته بود. ظاهر 305 از
304 بسیار مدرنتر و زیباتر بود و متعلقات فنی آن نیز بهروزرسانی شده بود
و پیشرانههایی با انژکتورهای بوش برای آن قابل سفارش بودند.
305 با
آنکه از 405 کوچکتر و اقتصادیتر بود، اما میتوانست تا حد خوبی نقش برادر
کوچک آن را در ایران ایفا کند. به مدد مدرنبودن نسبی ساختار و تا حدودی
شکل و شمایل خودرو، بهروزرسانی آن نیز میتوانست به خوبی انجام گیرد و از
همه مهمتر ساخت نمونههای جدید و خودروهایی برپایه آن سادهتر از پژوهای
قدیمیتر صورت میگرفت؛ اما با توجه به طبع سادهتر اقتصادی آن ممکن بود
نتواند به خوبی 405 اقشار متوسط (البته در ابتدا اقشار مرفه) جامعه را جذب
کند.
205: پدر 206
205 برای مدتی کوتاه به ایران آمد، اما نتوانست موفقیتهای کافی را کسب کند.
شاید بتوان علل اصلی این اتفاق را در عدم بازاریابی و تبلیغات مناسب و حتی
زمان نامناسب عرضه عنوان کرد. اگر نمونههای متفاوتی از 205 در زمانی
مناسبتر (در واقع زودتر) با قیمتی مناسب برای اقشار متوسط و نیمهمرفه
جامعه عرضه میشد، ممکن بود این خودرو نیز همانند 206 بتواند در بازار
ایران به موفقیتهایی دست یابد. اما نکته قابل توجه دیگر این است که 205
برخلاف 206 برای عرضه گسترده در بازارهای جهانی طراحی نشده بود و همین نبود
برنامهای مدون ممکن بود سبب شود بهروزرسانی و ایجاد خودروهایی جدید
براساس پلتفرم آن دشوار و پرهزینهتر از 206 باشد.
با این حال میتوانست 205 پس از عرضه 206 برادر ارزانتر و قدیمیتر آن باشد.
605: 405 بزرگ و لوکس
605 نیز برای ما ایرانیان چندان ناشناخته نیست. تعداد محدودی از این سدان
بزرگ نیمه لوکس در دهه 70 شمسی توسط نهادهای دولتی و حتی ایران خودرو به
ایران وارد شدند تا در مراسم خاص و در برخی نهادها خدمت کنند. علاوه بر این
تعدادی 605 نیز به عنوان خودرو سفارتی به ایران وارد شده است.
نهایتا
برخی از 605های وارد شده نیز به دست مردم عادی رسیدند. از نظر ظاهری 605
دارای شباهتهای غیرقابل انکاری با 405 است و حتی میتوان از دور و در نگاه
اول این دو را با یکدیگر اشتباه گرفت. با این حال ابهت بیشتر 605 آن را از
برادر کوچکترش متمایز میکند. 605 اگر به ایران میآمد قطعا بازاری
محدودتر از 405 را در اختیار میگرفت، اما میتوانست پایه و اساس محصولات
ایرانی و لوکس باشد. با این حال 605 میتوانست راه عرضه مدل لوکسی براساس
405 (نقشی که پارس یا همان پرشیا دارد) را تنگتر کند.
406: شبح پارس
پژو پارس در حقیقت برای بهروزرسانی و ایجاد یک نمونه لوکستر از 405 راهی بازار ایران شد. این خودرو اما علاوه بر آنکه یک 405 بهروز شده است، یک مدل بینابینی نیز تلقی میشود. با آنکه متعلقات فنی پارس تماما براساس 405 شکل گرفته بود، اما ظاهر آن به گونهای طراحی شد تا تداعیگر مدل جدیدتر پژو یعنی 406 نیز باشد. این بدان معناست که هرگز بحثی از ورود 406 به ایران و جایگزینشدن مطرح نشده و طرحی برای آن نیز وجود نداشته است. با این حال 406 میتوانست در اواخر دهه70 و دقیقا قبل از اتمام تولید آن به ایران برسد؛ اتفاقی که دقیقا برای 405 نیز افتاد. 406 از 405 بهمراتب مدرنتر است و به دلیل وجود متعلقات مشترک با سیتروئن زانتیا، میتوانست کمکی برای زانتیا نیز باشد. با این حال احتمالا به سبک تمامی جانشینیها در ایران، 405 نیز در انواع متفاوت و در رده قیمتی پایینتر به حیات خویش ادامه میداد. پس در حقیقت ممکن بود دو خودرو با هدف و روندی یکسان در کنار بمانند. 406 نیز میتوانست پایه و اساس خودروهای ملی باشد.
106: کوچکتر از استانداردهای ایران
در اواسط دهه 90 میلادی 106 کوچکترین محصول پژو بود و به عنوان یک خودرو جمعوجور و جوانپسند در سرتاسر اروپا به یکی از اصلیترین رقبای میدان بدل شد. در کشورمان بهتازگی و با ایجاد تغییراتی در بازار خودرو، هاچبکهای بسیار کوچک توانستهاند برای خود جایی دست و پا کنند. با این حال تا مدتها چنین خودروهایی به دلیل ابعاد بسیار کوچک و عدم تطابق با سلایق خانوادگی ایرانیان نمیتوانستند به جایگاهی درخور دست یابند. در صورتی که 106 نیز به ایران میآمد قطعا چنین وضعیتی برای آن متصور بود. با این حال در صورت بازاریابی مناسب و عرضه نمونههای کامل آن، میتوانستیم برای 106 آیندهای بهتر ترسیم کنیم.
306: برادر جسور 206
206 که به ایران آمد به نحوی بازار خودروهای کوچک زیر و رو شد. تا آن روز تنها رنو 5 و کیا پراید توانسته بودند در بازار سوپرمینیها به خوبی فعالیت کنند و این محصول تازهوارد توانست عرصه را بسیار مدرنتر کند. با این حال شاید 306 که قبل از 206 عرضه شده بود، میتوانست همان نقش را در حیطهای متفاوت و زمانی زودتر ایفا کند. در اواخر دهه 70 شمسی خودروهایی همانند اپل کورسا توانسته بودند با اقبال جوانها و خانمهایی از طبقات متوسط رو به بالای جامعه مواجه شوند و حضور یک خودرو شبیه به 206 میتوانست در همان دوره این وضع را تکرار کند. در آن سالها 306 اما تفنگدار اصلی پژو در عرصه سوپرمینیها بود. با این حال به دلیل نبود برنامهای برای عرضه 306 در مقیاسی وسیع و در جای جای جهان، ممکن بود ایجاد محصولاتی بومی براساس آن اندکی دشوار باشد.
307: یک 206 بالغتر
307 قرار بود به ایران بیاید تا در کنار 206 (و بعدها407) پژوهای مدرن بازار ایران باشند. حتی حضور چندین باره این خودرو در نمایشگاه بینالمللی خودرو کشور در غرفه ایران خودرو نیز به این احتمال قوت بخشید؛ اما در نهایت تنها چند نمونه سفارتی و وارداتی آن در کشور ماندند. 307 اما از بسیار جهات بسیار شبیه به 206 بود. این شباهتها از ظاهر و فرم کلی آن آغاز شده، به انبوهی از متعلقات فنی و حتی تجهیزات تزئینات کابین ختم میشد. همین نکته در کنار برنامه گسترده تولید این خودرو در عرصه جهانی (برای مثال چین) به حضور گسترده آن در ایران کمک شایان ذکری میکرد. قطعا با استفاده از تجارب بینالمللی و آنچه ایران از تولید 206 و بومیسازی آن (و حتی ساخت رانا و نمونه سدان 206) آموخته بود، 307 میتوانست به یک 206 بزرگتر بدل شود. با این حال ممکن بود همان معضلاتی که برای 206 به دلیل تحریمهای ظالمانه غرب رخ داد، برای 307 نیز پدید بیاید. 307 میتوانست رقیبی برای امثال مزدا3 و پایه یک خودرو ملی بزرگ و مدرنتر از سمند باشد.