فیلرگیری و شیمگیری:
سوپاپها بر اساس نوع طراحی موتور، اگرچه برای بستهشدن از فنر روی ساق خود استفاده میکنند امابرای باز شدن باید نیرویی از اسبک و یا خود بادامک میل سوپاپ دریافت کنند. گاهی مواقع فاصله لقی بین اسبک یا بادامک با ساق سوپاپ خارج از استاندارد میشود و به این ترتیب، بازدهی تنفسی موتور افت میکند؛ چراکه سوپاپ یا به قدر کافی باز نمیشود و یا باز شدن آن بیش از اندازه شده و در کارکردش مشکل پیش میآید. تنظیم این فاصله در خودروهایی که اسبک به آن ضربه وارد میکند، فیلرگیری میگویند. اما در برخی نمونهها که بادامک به کاسه تایپیت بالای سوپاپ ضربه میزند تا سوپاپ باز شود، این تنظیم فاصله را شیمگیری میگویند. چرا که در بین کاسه تایپیت و بالای ساق سوپاپ، یک قرص فلزی به نام شیم قرار دارد که به مرور زمان خورده و ساییده میشود و فاصله بین استکانی با بادامک بیش از اندازه استانداردش میشود.
فنر زدن:
گاهی مواقع حین تعمیر قطعه و باز و بسته
کردن پیچها، پیش میآید که پیچ و یا محل رزوه شدن آن اصطلاحا هرز شده و
رزوهها از بین میروند. این اتفاق اگر برای پیچ یا مهره باشد، با تعویض آن
برطرف خواهد شد اما اگر محل رزوه در داخل پوسته قطعهای باشد، برای رفع
این عیب دو راه بیشتر وجود ندارد؛ رزوه کردن یا فنر زدن. رزوه کردن یا همان
قلاویز مشکلات خاص خودش را دارد چرا که باید بتوان داخل سوراخ را مته زده و
دوباره یک شماره بزرگتر از پیچ استاندارد را درون آن قلاویز کنیم اما راه
راحتتر و سریعتر آن، فنر زدن است.
در این روش از یک فنر مخصوص
استفاده میشود. فنر را در داخل سوراخ هرز شده با استفاده از ابزار مخصوص
آن میپیچانیم. در واقع لایههای فنر، محل بسته شدن پیچ جدید خواهند بود.
این کار توسط تراشکار انجام میشود و نتیجه کار با حالت استاندارد آن هیچ
تفاوتی از نظر استحکام و کارایی نخواهد داشت.
بادگیری فنر:
بادگیری فنر در فنرهای تخت انجام میشود. فنرهای تخت به مرور زمان و پس
از دریافت مدتها انرژی ضربه از سطح مسیر و تایرها، حالت خمیدگی خود را از
دست میدهند. به این ترتیب هم ارتفاع خودرو کاهش مییابد و هم چون فنرها
به صورت صاف در میآیند، کارایی و دریافت ضربه کمتری پیدا میکنند.
با
باز کردن فنرها و برگرداندن حالت آن به کمان قبلی و پیدا کردن خمیدگی
بیشتر، هم توان بارگیری و دریافت ضربه از سمت آنها بالاتر میرود و هم
خودرو نرمتر میشود. ضمن اینکه چون فنر بازتر شده، ارتفاع خودرو نیز بیشتر
میشود.
این کار توسط پتک و ضربه زدن و یا با کمک دستگاه صورت میگیرد
و در طی آن، طول فنر و یا ارتفاع تاج آن از کف زمین متر زده میشود. به کل
این فرآیند، بادگیری فنر میگویند.
کفتراشی سرسیلندر:
زمانی که واشر سرسیلندر میسوزد و یا به هر دلیلی نیاز به تعویض پیدا میکند، کف سرسیلندر باید تراشیده شود. این الزام به تراشخوردن را میتوان با روشهای زیادی مثل استفاده از شیه و یک کاغذ سنباده برای سایه انداختن کف سرسیلندر و یا ساعت زدن آن فهمید. سر سیلندر در زیر دستگاه بسته میشود و به میزان بسیار ناچیزی از روی آن تراشیده میشود تا اگر تابیدگی و اختلاف ارتفاع در کف آن ایجاد شده است، از بین برود. چرا که کمترین عیب در کف آن، به راحتی منجر به واشرسوزی دوباره خواهد شد. کفتراشی هرچند که روی سرسیلندر صورت میگیرد اما ممکن است گاهی مواقع برای کف بلوک موتور نیز لازم و ضروری شود.
پورت و پولیش:
سوپاپهای خودرو بعد از مدتی کارکرد دچار دودهزدگی و خرابی میشوند و این اتفاق با چسبیدن دودهها و آلودگیها به نعلبکی و مسیر ورود هوا و یا خروج دود، منجر به کاهش بازده تنفسی پیشرانه میشود. همچنین درون سیلندر نیز خط و خشهایی از کارکردن پیستون و برخورد رینگ به وجود میآید که این خطوط باعث فرار گازهای پر فشار ناشی از انفجار میشود و منجر به ایجاد کمپرس درون روغن و کاهش کمپرس موتور خواهد شد. رفع عیوب سوپاپها و تمیزکردن و صیقلی شدن آنها و همچنین مسیرهای ورود سوخت و هوا و خروج دود را پورت و پولیش میگویند. همچنین رفع خط و خشهای درون سیلندر را نیز به همین اسم مینامند. کل این عملیات باعث افزایش تنفس موتور و کاهش فرار کمپرس در داخل سیلندر میشود.
واشرگیری دیفرانسیل:
کرانویل و پینیون درون دیفرانسیل به مرور زمان دارای ساییدگی میشوند و این ساییدگی باعث میشود تا فاصلهای بین این دو قطعه ایجاد شود. این فاصله باعث ایجاد صدا در حین کارکرد دیفرانسیل شده و همچنین فرسودگی این دو قطعه را بالا میبرد. در برخی دیفرانسیلها، رفع این فاصله و تنظیم دوباره کرانویل و پینیون و قرار دادن آنها در موقعیت صحیح با کمک پیچهای تعبیه شده انجام میشود. اما اگر دیفرانسیل از این امکان بی بهره باشد، با کمک واشرهای نازک فلزی و قرار دادن در یک طرف کرانویل و یا زیر پینیون، آنها را در موقعیت مناسب خود قرار میدهند. به این کار واشرگیری میگویند.