پدال نیوز- صنعت خودرو گرفتار سیاستزدگی شده است. این جملهای است که این روزها زیاد از زبان کارشناسان میشنویم. همان سالهایی که نفت ایران به بالاترین قیمتها فروخته میشد و بهترین دوره برای رشد و شکوفایی کشور بود، محمود احمدینژاد قطعنامههای شورای امنیت را کاغذپاره خطاب میکرد و وزرایش، با تصمیمات سیاسی، صنایع ایران را به سمت کشورهای دوستی هدایت میکردند که منافع ایران در بازار آنها تأمین نمیشد.
به گزارش پدال نیوز به نقل از شرق ، در دولتهای نهم و دهم، ایرانخودرو بهعنوان یکی از صنایع مادر کشور در چندین کشور دوست (به عقیده دولت وقت) سرمایهگذاری کرد. امیرحسن کاکایی، دانشیار دانشگاه علم و صنعت، به «شرق» میگوید در آن سالها ایرانخودرو خطوط تولید خود را به ونزوئلا، سنگال، روسیه، سوریه و جمهوری آذربایجان صادر کرده است؛ اما اکثر این سرمایهگذاریها که ناشی از تصمیمات سیاسی بود، با شکست مواجه شده است. تبعات تصمیمات غلطی که در آن مقطع برای صنعت خودرو گرفته شد، هنوز هم ادامه دارد و آنطور که علی شکوهی، کارشناس خودرو، اعلام میکند: تعمیر و نگهداری دستگاهها، حقوق پرسنل کارخانه و مهندسان ایرانی که در این کشورها هستند، هنوز از جیب ملت پرداخت میشود.
صنعت خودروی ایران در پی تصمیمات سیاسی به بازارهای دور رانده شد. بازارهایی که هزینه حمل محصول با هواپیما به آنها گران بود و به نظر میرسید اصلا در تصمیمسازی برای حضور در این بازارها مطالعه دقیقی انجام نشده است. ارقامی که ایرانخودرو ناگزیر شد در بازارهای هدفی که گویا سیاسیون برایش تعیین کردهاند، سرمایهگذاری کند، حالا از جیب ملت پرداخت میشود. در منابع مختلف اعدادی که برای سرمایهگذاری در خطوط تولید کشورهای هدف ایران صرف شده، مشخص نیست. گفته میشود در سوریه 20 میلیون دلار سرمایهگذاری کردهایم تا تعرفه واردات خودرو به این کشور را از 250 درصد به 40 درصد برسانیم. در سنگال هم راهاندازی خطوط تولید، 90 میلیون دلار برای کشور آب خورده است. در 18 مهر 95، علی میرزایی، معاون صادرات ایرانخودرو خواستار دریافت تشویقی برای صادرات به کشورهای دور میشود. البته او به این نکته هم اشاره میکند که با دعوت دولت به سمت این بازارها رفتهاند و تداوم سیاست صادرات به کشورهای دور، زیاندهی برای صنعت خواهد داشت.
مهمترین محورهای این گزارش را به طور اختصار می خوانید
سرمایهگذاری ایران در 5 کشور
آیا حضور ایران در خارج از مرزها تصمیمی منطقی بوده است؟ امیرحسن کاکایی، دانشیار دانشگاه علم و صنعت، در گفتوگو با «شرق» عنوان میکند: گویا مطالعات نشان میداده که طرحها اقتصادی بوده است و این کشورها پتانسیلهای بالایی برای سرمایهگذاری داشتهاند؛ بنابراین تصور میشد که این فرایند سودآور باشد.
به گفته کاکایی ایران در ونزوئلا، سنگال، سوریه، روسیه و جمهوری آذربایجان برای انتقال خطوط تولید سرمایهگذاری کرده است. گویا تنها سایت سودآور، سایت کشور سوریه بود. او اضافه میکند: ونزوئلا خیلی کارگران تنبلی دارد و بهرهوری در این کشور خیلی پایین بود؛ در نتیجه هزینههای کارگری خیلی بالاست و سرمایهگذاری در این کشور صرفه اقتصادی ندارد؛ ضمن آنکه دولت ونزوئلا هم به تعهدات خود در قبال ایران تاکنون عمل نکرده است.
دانشیار دانشگاه علم و صنعت ادامه میدهد: تاجاییکه میدانم، همه طرحهای سرمایهگذاری ایران در خارج شکست خورده است. خط تولید سنگال اصلا راه نیفتاد؛ زیرا برق شهر توان روشنکردن دستگاههای کارخانه را نداشت. به گفته او حضور در بازارهای دیگر کشورها اقدام درستی است؛ زیرا باید صنعت خودروی ایران بینالمللی بشود و صادرات داشته باشد. بسیاری از کشورهایی که با ما کار میکنند، شرایط میگذارند و اجازه نمیدهند بیش از یک اندازه به آنها صادرات داشته باشیم و میگویند باید کارخانه بزنید؛ اما برای صادرات دائما باید نوآوری داشته باشیم؛ ضمن آنکه اگر در سیاست خود شکست خوردیم، باید بهموقع عقبنشینی کنیم....
سیاسیون تعیینکننده بازارهای هدف
علی شکوهی، کارشناس خودرو نیز در گفتوگو با «شرق» بخش بزرگی از تصمیمات برای سرمایهگذاری در بازار خارجی را ناشی از سیاستهای وزارت صنعت، معدن و تجارت معرفی میکند. او میگوید: ایرانخودرو برای اینکه بحث صادرات از طرف ایران شکل بگیرد، مجبور بود که خطوط تولید را راهاندازی کند. بخش بزرگی از مسائل مربوط به حضور ایران در بازارهای بینالمللی، به ایرانخودرو ربطی ندارد و از طرف دولت ابلاغ میشود.
به گفته شکوهی، بازارهای صادراتی ایران بهواسطه نوع ارتباطات سیاسی انتخاب میشدند. هرچه روابط سیاسی دو کشور بهتر بود، شانس انتخاب این کشور بهعنوان بازار هدف و راهاندازی خطوط تولید افزایش مییافت. این مسئله مختص تولید خودرو نیست و حتی درباره صنایع دیگر مثل ساختمانسازی و کارخانههای دیگر هم همین مسئله دیده میشود....
ضرر مضاعف در برخی کشورها
یک منبع مطلع نیز بر لزوم درنظرگرفتن هزینه و فایده برای اجرای هر طرح اقتصادی تأکید میکند. او میگوید: اگر بر اساس مباحث سیاسی سرمایهگذاری کنیم، این هزینهها را باید جای دیگری جبران کنیم. به گفته این منبع مطلع، هزینهکردن بدون درنظرگرفتن فایده آن جز چالش و دردسر خروجی دیگری ندارد. بنابراین در سرمایهگذاریها حتما باید منافع آتی و مدت زمان لازم برای برگشت پول را در نظر گرفت. در غیر این صورت سرمایهگذاری جز ضرر و هزینه آتی، نتیجه دیگری برای ما نخواهد داشت.
او بیان میکند: در تصمیمسازی برای اجرای یک پروژه دائما باید ارزیابی انجام شود. شاید به مرور زمان بر اساس بحثهای سیاسی، اقتصادی و... نتایج مطالعات تغییر کند. در نتیجه باید سیاستها در لحظه تغییر کند. اگر این اتفاق رخ ندهد، منجر به زیاندهی میشود....