تحریم ورود قطعات خودرو، عدم تداوم همکاری شرکتهای اروپایی و نارساییها درخصوص مبادلات بانکی از جمله مواردی است که منجر به ضعف در تولید و به تبع آن متضرر شدن این شرکتها شده است. با این وجود، بسیاری از کارشناسان، صورتهای مالی شرکتهای خودروسازی در 6 ماه نخست سال جاری را زنگ خطری برای این شرکتها میدانند. به گزارش دنیای اقتصاد ، صورتهای مالی ضعیفی که حتی در صورت رفع تحریمها و اثرات مثبت آن نیز به زودی قابل بازیابی نیستند. در همین زمینه در گفتوگویی با علی دهدشتی نژاد، مدیرعامل سرمایهگذاری پارند به بررسی سیر تحولات این صنعت میپردازد. دهدشتی با طرح دو سناریو «خروج از زیان و رسیدن به نقطه سودآوری» و «رسیدن به وضعیت خوشبینانه»، طرحهای رسیدن به سودآوری سهام شرکتهای خودروسازی در آینده را ترسیم میکند. بر اساس این سناریوها خودروسازان برای بهبود وضعیت به بیش از یک سال زمان نیاز دارند.
خودرو تا پایان سال به کجا میرود؟
شاخص صنعت خودرو از ابتدای سال با افت حدود 24 درصد مواجه بوده است، این در حالی است که این صنعت از سال گذشته نیز شرایط خوبی را در بورس تهران پشت سر نگذاشته و زیان دهی مکرر را رقم زده است. در این بین بررسیها نشان میدهد رشد این صنعت در پارهای از اوقات سال، بیش از آنکه دلیل بنیادی داشته، تحت تاثیر تحرکات روانی بوده است. حال با توجه به تحولات اخیر در زمینه تسهیلات پرداختی در این صنعت، همچنین نزدیکی به روزهای اجرای عملی برجام و احتمال ورود سرمایهگذار خارجی، بسیاری خروج از رکود عمیق در آینده را برای این صنعت محتملتر میدانند. طبق نظرسنجی اخیر از دو جامعه آماری کارشناسان و معاملهگران خرد بازار این نتیجه به دست آمد که معاملهگران حقیقی بسیار خوشبین به رشد این صنعت در یکسال آینده هستند. این در حالی است که کارشناسان در نظری متفاوت دید چندان مثبتی به آینده این صنعت ندارند. در همین زمینه در گفتوگویی با علی دهدشتی نژاد به واکاوی آینده این صنعت پرداخته شده است.
وی در این زمینه میگوید: تغییرات قیمت سهام در بازههای کوتاه مدت تحت تاثیر جو روانی است، به این معنا که افزایش یا کاهش قیمت در کوتاه مدت الزاما مطابقت با وضعیت واقعی و بنیادین شرکت ندارد. اما در بازههای میانمدت تا بلندمدت سهام براساس واقعیت عملکرد و به طرف ارزش ذاتی خود حرکت میکند. بنابراین سهام گروه خودرویی نیز از این امر مستثنی نیستند. وی در ادامه بیان کرد: سهام این گروه اخیرا تحت تاثیر جو خبری مثبت، روند صعودی به خود گرفت، ولی این به آن معنا نیست که در بلندمدت نیز روند صعودی میتواند حتما ادامه یابد. خبر همکاری شرکتهای این گروه با خارجیها قطعا خبر مثبتی است که تحت تاثیر جو روانی و هیجانی به خوبی میتواند روند افزایشی در کوتاه مدت ایجاد کند، ولی از آنجا که شرکتهای این گروه از وضعیت بنیادی خوبی برخوردار نیستند ادامه روند صعودی قیمت سهام در میان مدت با کمی شک و تردید همراه است.
دهدشتی همچنین درخصوص سهام این شرکتها بیان کرد: علاوه بر وضعیت نامطلوب بنیادی، نسبتهای ارزیابی سهام در این گروه نیز اعداد و ارقام خوبی را نشان نمیدهند. به این معنا که در بعضی اوقات وضعیت بنیادی شرکتی مناسب نیست، ولی قیمت سهام آن نسبت به وضعیت نامطلوب هنوز ارزنده است اما درخصوص این گروه قیمت سهام از ارزندگی مناسبی در این لحظه تبعیت نمیکند.کاهش مقدار تولید حدود 10 درصد و کاهش مقدار فروش حدود 20 درصد در کنار رشد هزینههای عملیاتی و هزینههای مالی در 6 ماه اول سال جاری از اصلیترین دلایل عدم سودآوری مناسب در این صنعت است. برهمین اساس، کاهش فروش از یک طرف و افزایش هزینهها از طرف دیگر، بهصورت اهرم دوجانبه وضعیت نامطلوب این صنعت را دوچندان میکند که این امر باعث شده نرخ رشد سودآوری صنعت بهطور میانگین منفی 15 درصد در سال شود.
وی در ادامه افزود: بنابراین، اگر روند قیمت سهام این صنعت را به سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم کنیم باید اینطور عنوان کنیم که در کوتاه مدت قیمت سهام تحت تاثیر جو روانی ناشی از خبر همکاری میتواند صعودی حرکت کند اما در میان مدت به علت وضعیت نامطلوب مالی صنعت انتظار رشد سهام کاهش مییابد و در بازه بلندمدت چنانچه خبر همکاری شرکتهای خارجی صحت پیدا کند و به واسطه این همکاری تولید و فروش خودروسازان داخلی افزایش یابد یا با سرمایهگذاری خارجی یا دریافت تسهیلات ارزان تر از بانکهای خارجی موجبات کاهش هزینههای این صنعت فراهم شود، میتوان به بازگشت سودآوری به مدار مثبت امیدوار بود که به افزایش تقاضا برای سهام این گروه و به دنبال آن رشد قیمت سهام منجر میشود.
عوامل رکود برای خودروییها
علی دهدشتی بحث شدت گرفتن تحریمها را اصلیترین عامل تاثیرگذار بر این صنعت میداند و میگوید: تحریمها ضربههای متعددی را به صنعت خودرو وارد کرده است.حال اثرات منفی آن بهصورت دومینو و پشت سر هم باعث بروز مشکلات شدیدتر شده است. به این معنا که در پی این اتفاق، مشکلات دیگری از جمله افزایش نرخ ارز و وابستگی بیش از پیش به واردات قطعه، تعطیلی بسیاری از کارخانههای قطعهساز، عدم سرمایه گذارى مستقیم خارجى و بسیاری از موارد دیگر، باعث شد تا میزان تولید، افت اساسی پیدا کند و از طرف دیگر قیمت تمام شده محصولات و هزینهها افزایش چشمگیری یابد.
راهکارهای برونرفت از زیان
دهدشتی در ادامه برای افزایش میزان سودآوری و خروج از زیان در شرکتها، سه راهکار اصلی را بیان میکند: افزایش میزان تولید و فروش، افزایش نرخ فروش محصولات، کاهش هزینهها سه راه اصلی خروج از رکود خودرو است.بنابراین باید سناریوهایی در نظر گرفت که عوامل مذکور در آنها اعمال شده باشد. درخصوص شرکتهای این صنعت افزایش نرخ محصولات احتمالا گزینه قابل اجرایی نمیتواند باشد. بنابراین برای خروج از بحران در شرکتهای این گروه، باید روی دوگزینه افزایش میزان فروش و کاهش هزینهها متمرکز شد. وی در تشریح این سناریوها اینچنین بیان میکند: در بسیاری از شرکتها با تغییر یکی از عوامل مثل افزایش مبلغ فروش یا کاهش هزینهها میتوان به سوددهی مورد نیاز دست یافت. ولی در شرکتهای خودرویی همانطور که در جدول پایین مشاهده میشود باید هر دو تغییر با هم صورت پذیرد تا شرکتها به سوددهی برسند. یعنی فقط با افزایش مقدار فروش به تنهایی یا کاهش هزینهها به تنهایی بعید به نظر میرسد که این امر محقق شود.
از طرف دیگر، نسبت حاشیه سود ناخالص پایین و همچنین حاشیه سود عملیاتی پایین در شرکتهای این گروه، به دلیل بالا بودن بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینههای عمومی اداری و هزینههای مالی باعث میشود مبلغ فروش به میزان قابل توجهی افزایش یابد تا بدون کاهش هزینه بتواند شرکت را به سودآوری رساند. وی در ادامه میگوید: اگر چنانچه شرکتهای خارجی همکاری خود با خودروسازان داخلی را شروع کنند و به واسطه این همکاری تولید و فروش این شرکتها افزایش یابد، باید میزان حاشیه سود ناخالص به واسطه کاهش هزینه تولید، افزایش یابد تا موجبات سودآوری این صنعت فراهم شود. بنابراین، در سایه این همکاری و رشد فروش باید تصور کنیم با استفاده از تکنولوژی جدید و مدیریت هزینه تولید، حاشیه سود ناخالص طبق جدول ذیل افزایش یابد تا در نهایت به سودآوری برسیم.
سناریوی اول: خروج از زیان و رسیدن به نقطه سودآوری
علی دهدشتی درتوضیح فرضیه اول این چنین میگوید: همانطور که در جدول ذیل آمده است، برای خروج از زیان و رسیدن به اندکی سود، اگر فروش به میزان 10 درصد افزایش یابد، ولی با کنترل هزینه تولید، بهای تمام شده کالای فروش رفته، فقط 5 درصد افزایش یابد و در عین حال هزینه مالی ثابت بماند، در این صورت میتوان از شرکتهای این صنعت انتظار خروج از زیان را داشت. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که اگر نسبت بهای تمام شده کالای فروش رفته به فروش معادل 81درصد بشود و فروش 10 درصد رقم جاری افزایش یابد این صنعت از زیان خارج میشود.
سناریو دوم: رسیدن به وضعیت خوشبینانه
وی همچنین دومین سناریو را برای رونق در صنعت خودرو اینچنین بیان میکند: طبق جدول شماره 2، فرض بر این است در صورت همکاری با شرکتهای خارجی و بهبود اقتصاد در سال آتی اگر مبلغ فروش به میزان 20 درصد افزایش یابد و به واسطه رفع تحریمها رشد بهای تمام شده کالای فروش رفته بهجای 20درصد 15درصد افزایش یابد و از طرفی نسبت هزینهها به فروش ثابت باقی بماند (به این دلیل که این نسبت با افزایش 20 درصدی فروش کاهش مییابد، ولی از طرفی هر سال به نسبت تورم افزایش مییابد که این دو عدد با هم تهاتر میشوند و میتوان در این سناریو این نسبت را ثابت در نظر گرفت)، در این صورت حاشیه سود خالص این صنعت 3 درصد خواهد شد به این معنا که به ازای هر 100 ریال فروش 3 ریال سود خالص ایجاد میشود. (برای محاسبه EPS پیشبینی شرکتها در این سناریو کافی است مبلغ 3 درصد فروش آنها را محاسبه کرده و تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنیم) در نتیجه این صنعت برای رسیدن به سودآوری مناسب و پوشش زیان انباشتههای سالهای قبل و اصلاح ساختار مالی و رسیدن به سرمایه در گردش خالص ایده آل، به بیش از یک سال عملکرد مناسب با فرضیات مطرح شده نیاز دارد.