نتیجه پرداخت تسهیلات خودرو را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من آنچه با عنوان بسته اقتصادی دولت در رابطه با خودرو و کالاهای
تولید داخل انجام شد، نوعی ایجادکردن شوک است که در دولتهای گذشته هم
تجربه شده و نمیتواند برای خروج از رکود کمکی کند. حالا هم اثری که بر
جامعه گذاشته نهتنها مثبت نبوده بلکه منفی بوده است. اولا اعلام شد که این
طرح ششماهه است و رقمی برای تعداد تسهیلات انتخاب نشد اما بعد از شش روز
اعلام کردند که این طرح در حد ١١٠ هزار دستگاه است و بیش از این تعداد
مشمول طرح نیست. این مسئله روی بازاری که تقریبا یخهایش در حال آبشدن بود
تأثیر منفی گذاشت.
از چه نظر یخ بازار در حال آبشدن بود؟
استقبالی که مردم با این طرح برای خرید خودرو داشتند نشان میداد که این
طرح توانسته حتی بخشی از نقدینگی مردم را نیز به سمت این بازار سوق دهد
چراکه بخشی از مبلغ خودرو باید از طریق آورده متقاضی تأمین میشد. این طرح
کمی مردم را به تکاپو انداخته بود تا از خودروهای تولید داخل خریداری کنند
اما به دلیل توقف یکباره در ششروز، فکر میکنم این بازار دوباره به رکود
رفت. البته شاید انجماد این بازار مدتی به طول بینجامد اما با وجود این،
نقدینگی زیادی به دست خودروسازان رسید، اما به دلیل ادامهپیدانکردن طرح
معتقدم ممکن است در روزهای آینده بازهم رکود به این بازار برگردد. در کنار
این مسئله، در یک اتفاق غیرمنتظره سفر رئیسجمهوری به فرانسه و ایتالیا
نیز، که در آن قرار بود برخی قراردادهای اقتصادی ازجمله درباره خودروسازی
امضا شود، لغو شد که تأثیر منفی روی بازار خودرو داشت.
بانک مرکزی میگوید سقف این طرح را به وزارت صنعت اعلام کرده اما
وزارت صنعت ادعا کرده که برای جلوگیری از رانت آن را به نمایندگیها و
مردم اعلام نکرده است؛ آیا از رانت جلوگیری شد یا فقط بیاعتمادی را ایجاد
کرد؟
فکر نمیکنم جلوگیری از رانتی صورت گرفته باشد. اول باید آمار بگیریم
ببینیم همه کسانی که ثبتنام کردهاند مصرفکننده بودهاند یا نه، اما به
نظر میرسد اتفاقی مانند مواقعی که فروش فوقالعاده خودرو اعلام میشد و
دلالان و واسطهها در دقایق اول کل خودروها را میخریدند و نبض بازار را در
دست میگرفتند افتاده است. به دلیل ضعفی که در تشکیلات ما وجود دارد هر
اتفاقی در این حوزه قابل پیشبینی است.
پس بههرصورت جلوگیری از رانت نشده، آیا به بیاعتمادی هم دامن زد؟
طبیعتا در مردم بیاعتمادی به وجود آمد و این اصلا برای دولت اتفاق مناسبی
نیست و میطلبد که حتما تصمیمگیرندگان اقتصادی در دولت راه چارهای
بیندیشند که مردم اعتماد کنند. ما اگر سرمایه اجتماعی خود را در بحث
اقتصادی و تولید ملی، به میدان نیاوریم، با ورود سرمایه خارجی نمیتوانیم
از رکود خارج شویم.
آیا این طرح تورمزا بوده؟
چون حجم نقدینگی چندان بالا نبوده است نمیتوانیم برای آن تورمزایی زیادی
متصور شویم. یعنی اگر تورمی هم ایجاد کند زیاد نیست. البته نباید نادیده
گرفت که برخی اوقات مجبور هستیم برای ایجاد رونق، افزایش تورم را تحمل کنیم
اما باید آن را کنترل کنیم.
کارگران میگویند دولت پول را به خودروسازان داده چراکه
نازپرورده هستند اما برای افزایش حقوق ما به بهانه تورمزابودن این کار را
نمیکنند. چه تفاوتی بین اینها وجود دارد و چه پاسخی به این انتقادات
میدهید؟
این یک قیاس معالفارق است. اول باید توجه داشته باشیم که کمک به خودروساز
یعنی به نوعی کمک به چرخه تولید. بحث ما به یک خودروساز و محصول نهایی که
یک خودرو است، خلاصه نمیشود. بلکه زیرمجموعه این تولید فضای زیادی وجود
دارد که کمک به آن کمک به کار و کارگر است چراکه اگر همین روند رکودی فعلی
ادامه پیدا کند، در آینده نهچنداندور خودروسازان مجبور میشوند بخشی از
نیروی کار خود را جواب کنند.
گفته شد ما به دلیل حمایت از اشتغال باید به صنعت خودرو کمک کنیم
اما پیش از این، کارگرانی اخراج شده بودند و با اجرای این طرح بازنگشتند.
این طرح خیلی قابل توجه نیست. ما اگر بخواهیم به اشتغال توجه کنیم باید در
شرایط فعلی از شرکتهای خارجی که رقابت پنهانی برای حضور در ایران دارند
استفاده کنیم. مثلا در دیدار فابیوس از ایران، او بهنوعی لابهلای حرفها
خواستار این بود که ایران هوای شرکتهای اقتصادی و خودروسازی فرانسوی را
داشته باشد. ما در این وضعیت حق انتخاب داریم و باید برای تولید و نه
مونتاژ، شرکایی را انتخاب کنیم که فارغ از قراردادهای یکسویه قبلی
سرمایهگذاری کنند تا اتفاق خوبی برای کارگران و حوزه اشتغال بیفتد. گرچه
ممکن است تعداد شغلهای مستقیم ایجادشده زیاد نباشد اما با توجه به اینکه
آنها تکنولوژیهای روز خودروسازی و مدیریتی را در اختیار دارند حضور آنها
رونقی در بازار کسبوکار ایجاد خواهد کرد.
آیا میتوان گفت رکود صنعت خودروسازی بعد از این طرح عمیقتر خواهد بود؟
رکودی که پس از اجرای این طرح ایجاد میشود عمیقتر از قبل نخواهد بود اما
مسئله مهم، آن هزینه معنوی است که با بیاعتمادی مردم روی دوش دولت قرار
گرفت. بعد از اتفاقات برجام و توافق، در شرایطی که حرفهایی از سمت دولت
زده میشود مبنی بر اینکه اتفاقات خوبی در راه است، این بسته اعلام میشود و
آنگونه ابتر باقی میماند. دولت باید برای بازگرداندن این اعتماد و
حداقلکردن هزینه آن تلاش کند. درواقع این طرح برای دولت گران تمام شد. اگر
دو هزار میلیارد تومان با این طرح تسهیلات دادیم، فکر میکنم بیش از ٢٠
هزار میلیارد تومان ضرر معنوی ایجاد کردهایم که باید آن را به فاز مثبت
برگردانیم.
آیا میتوان گفت خودروسازان فقط انبار خود را خالی کردند و کمکی به اشتغال نکردند؟
طبیعتا یکسری تولیدات انبار شده بود که آنها را فروختند.
اما بیشتر هم فروختند.
بله قبول دارم. پیشفروش هم کردند اما من معتقدم چرخه تولید باید کار کند و
نباید فقط محصول نهایی را ببینیم، بلکه باید چرخه تولید و اشتغالی که در
این فرایند بهوجود میآید و بازار بزرگ بیکارانی که ممکن بود با
اجرانشدن این طرح شلوغتر هم شود را مدنظر داشته باشیم. فعلا یک مسکن
تزریق شده و برای مدت کوتاهی درد ساکت شده اما درمان نشده است. حالا هم
دولت باید به فکر درمان اصلی باشد و این درمان اصلی مهم است.
شایعه شده قیمت خودرو رو به کاهش خواهد رفت. بهنظر شما در آینده چه اتفاقی برای قیمت خودرو میافتد؟
خوشبینانهترین حالت این است که قیمت خودرو تثبیت شود. معتقدم قیمت خودرو
کاهش پیدا نخواهد کرد مگر اینکه شورای رقابت را از گردونه قیمتگذاری خودرو
حذف کنیم. سال گذشته و سالهای قبل، شورای رقابت چهار، پنج ماه مردم را
برای تصویب قیمت سرگردان نگه داشت و هر بار هم پیشبینی میشد احتمالا قیمت
خودرو کاهش مییابد اما هربار قیمت کاهش پیدا نکرده حتی در مواردی افزایش
نیز یافته است. به صورت فرمایشی هم مثلا زمانی که در دولت قبل، معاوناول
به سایپا رفت و گفت هر خودرو را ٥٠٠ هزار تومان ارزان کنید، نمیتوان
قیمت را کاهش داد.
حالا اگر شورای رقابت کنار برود، قیمت کاهش پیدا میکند؟
اگر شورای رقابت کنار برود، آنوقت مردم و استقبال آنها قیمت خودرو را تعیین میکند و مانند بورس میشود.
میتوانیم تحلیل کنیم شورای رقابت قیمتها را بالا نگاه میدارد؟
شورای رقابت دقیقا آنچه میتوانم تعبیر کنم مانند مزایدهچی عمل میکند،
یعنی قیمتی گفته میشود و شورا مانند مزایده آن را تعیین میکند. یک قیمت
پایه انتخاب میشود و هر ساله شورای رقابت این قیمت را بالا برده و خودرو
را بهعنوان یک کالا انحصاری مطرح کرده است، در حالیکه حضور شورای رقابت
در بحث قیمت آب، برق، گاز و فولاد منطقیتر است تا اینکه به جایی بیاید که
کالای موردنیاز و مصرفی مردم است. اگر شورای رقابت از گردونه قیمتگذاری
خارج شود، مردم قیمت را مشخص خواهند کرد.
آیا ناکارآمدی شورای رقابت باعث افزایش قیمت میشود، یا دستی در کار است که میخواهد قیمت را به نفع خودروسازان بالا نگه دارد؟
من نمیگویم دستی در کار است، اما تا زمانیکه دولتها سهامدار شرکتهای
خودروسازی هستند، نمیتوانیم بگوییم اتفاق مثبتی به نفع مردم در صنعت و
بازار خودرو خواهد افتاد. نمیتوانیم یکطرفه هم به قاضی برویم و بگوییم
خودروسازان سود میبرند و مردم زیان میکنند؛ خودروسازان هم مباحث مهمی
مطرح میکنند که بهحق و درست است، اما در کنار آن مردم هم حق و حقوقی
دارند و میخواهند محصول خوب و باکیفیت به دستشان برسد. اما تا دولت
خودروسازان را واگذار نکند، نمیتوانیم شاهد اتفاق مثبتی باشیم. دولت
بهعنوان ناظر بر بازار و کیفیت خودرو باید مدافع حقوق مصرفکننده و
تولیدکننده باشد.
خودروسازان حالا پیشنهاد دادهاند دوباره صدهزار دستگاه خودرو به
همان شیوه قبلی به فروش برسد. شما موافق این شیوه هستید یا این کار عواقب
دارد؟
وقتی تعداد را محدود اعلام کنیم ولع و عطشی در جامعه ایجاد میشود که باعث
ازدحام و افزایش قیمت میشود. این نوع نسخهپیچیدن هیچگاه بیماری را
درمان نمیکند.
یعنی اگر این پیشنهاد اجرا شود، با هجوم مردم مواجه میشود؟
بله، چراکه محدود است. اعتقاد من این است که مطرحکردن عدد و رقم، ولعی در
مردم ایجاد میکند که احساس میکنند اگر آن زمان نخرند، دیگر نمیتوانند
با این شیوه خودرو بخرند.
تبعات اقتصادی آن چیست؟
باز هم رقم آنقدرها قابلتوجه نیست که بگوییم تورم قابل توجهی ایجاد
میکند. اگر رقم اضافه شود تورمزا خواهد بود و مشکلاتی بهوجود خواهد آمد
که یکجا خودش را نشان خواهد داد اما الان باید فضای اقتصادی جامعه را
مانند زمینی تصور کنیم که از بیآبی ترک خورده است. فضای بازار و اقتصاد ما
نیازمند تزریق پول است. عطش دارد و این عطش باید بهگونهای فرونشانده
شود.