به گزارش قانون، تلاش دولت یازدهم
بعد از روی کار آمدن این بود که تورمی را که ظرف 10 سال
گذشته روند صعودی شدیدی را طی کرد کنترل کند
و به حد قابل قبول و معقولی برساند و موفق هم بود، منتها
بدیهی است که وقتی به سمت شکستن تورم پیش می رویم از طرف دیگر
مشکل رکود و عدم رونق خود را نشان می دهد و
باتوجه به این که دولت حالا دیگر موفق بوده است تورم را
کنترل کند به نظر می رسد نوبت حل مشکل رکود رسیده است.
اقدامات دولت در قالب بسته درحال انجام است برای
تحریک تقاضا در بازه کوتاه مدت است.
مدت زیادی است که رکود در بخش مسکن مشکلساز شده و
در پی آن صنایع وابستهاش مسئولان را دچار نگرانی کرده و
این درحالیاست که در مورد برونرفت از رکود همه به
خوبی میدانند که بخش مسکن میتواند یک نقش راهبری برای
اقتصاد داشته باشد. همان طور که بارها گفته شده است،
بخش مسکن ارتباط زیادی با صنایع مختلف در کشور دارد،
به طوری که در حال حاضر رکود مسکن باعث شده
تعدادی از کارخانه های سیمان تعطیل شود و وضعیت چندان
خوشایندی برای بخش تولید کاشی و سرامیک و فولاد در
کشور وجود نداشته باشد و در نظر داشتن این بخش و
رونق بخشیدن به آن ، بسیاری از بخش های دیگر را نیز فعال
خواهد کرد. این نگرانی در حدی بود که برای خروج
از این شرایط تصمیم گرفتند وام مسکن را تا سقف 80 میلیون تومان افزایش
دهند و تسهیلاتی برای آن قائل شوند اما عدم استقبال
از این طرح باعث شد تا مسئولان حوزه مسکن سختگیریهای ارائه این وام
را کمتر کنند تا شاید رونقی که با این وام مد نظرشان
بود شکل بگیرد. همزمان با پیشبرد این وام و مشکلات مسکن مهر
طرح دیگری به نام مسکن اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفت و یکی
دیگر از تسهیلاتی بود که این وزارتخانه برای حل معضل مسکن ارائه
کرده بود. کارشناسان نیز تحلیلهای متفاوتی در این خصوص
ارائه میکردند. برخی معتقد بودند که با
پرداخت تسهیلات مسکن به متقاضیان ثبتنام کننده و ورود این
وامها به بازار توان مالی مردم افزایش پیدا کرده و آنها
میتوانند اقدام به خرید مسکن کنند از طرفی گروهی
دیگر از این کارشناسان نیز اعتقاد داشتند با ورود
این تسهیلات به بازار به دلیل بالا بودن نرخ سود آنها تنها
قشری خاص میتوانند از عهده بازپرداخت این وامها
برآیند و همان عده هم نیازی به این تسهیلات ندارند
زیرا این تسهیلات برای اقشار کم درآمد در نظر گرفته
شده است و به همین دلیل تعداد کمتری از مردم
میتوانند از این وامها بهره ببرند که این تعداد کم
نیز نمی توانند تاثیر چندانی در بازار بگذارند و
در نهایت بازار تکان قابل توجهی نخواهد خورد.
بازار مسکن سومین سال رکود را پشت سر میگذارد و هنوز هیچ یک از
برنامه ها و راهکارهای دولت نتوانسته است مشکلات این بازار را حل
کند. بازار مسکن مشکلات عدیده ای در این خصوص
دارد که از عمده ترین و مهمترین آنها می توان به ضعف
قدرت خرید مردم و بی میلی سرمایه گذاران برای افزایش
تولید اشاره کرد. بنابراین در حالی که هر روز شاهد
افزایش و انباشت تقاضا برای تامین نیاز مسکن هستیم، به دلیل رکود
و کاهش سود سرمایه گذاری در این بازار، سرمایه گذاران حاضر به
تزریق سرمایه در حوزه ساخت و ساز و تولید نیستند و همزمان
با افزایش تقاضا، عرضه ثابت مانده است.
در حال حاضر قیمت مسکن در بازار به قیمتهای سال ۱۳۸۹ برگشته است
و این به معنای کاهش قیمتها و کاهش سود سرمایه گذاری در این
بازار است. هر چند دولت توانست به واسطه رکود، حباب قیمتی
از بازار را تخلیه کند اما ثبات قیمت ها در بازه زمانی بلند
مدت خطر خروج سرمایه ها را به دنبال دارد.
در بازار مسکن هر چند قرار است تسهیلات خرید صدها
میلیون ریال افزایش یابد اما این میزان افزایش وام بانکی با سود
یارانهای، نمیتواند قدرت خرید مردم را ارتقا
دهد. در این شرایط حتی اگر دولت بتواند با افزایش
سقف تسهیلات ارزان قیمت، قدرت خرید مردم را افزایش
دهد با سد کمبود مسکن برمی خورد. در چنین
شرایطی با پیشی گرفتن میزان تقاضا نسبت به عرضه و افزایش قدرت
خرید با افزایش قیمت ناگهانی مواجه خواهیم شد.
این همان تهدیدی است که تیم مسکن وزارت راه و شهرسازی امروز
دغدغه آن را دارد. حامد مظاهریان، معاون امور
مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی چندی پیش نسبت به احتمال به
صدا درآمدن زنگ خطر کمبود خانه هشدار
داد و گفت: این ثبات قیمتی به نفع مصرف کننده نیست چراکه با
ادامه این روند و کاهش میزان سوددهی بازار، سرمایه ها
به سمت سایر بازارها هدایت می شود و تا دو سال دیگر
با کمبود تولید و مسکن برای عرضه مواجه خواهیم شد.
پیامدهای کاهش نرخ سود بانکی
کاهش نرخ سود بانکی در بخش بهره سپردهها پیامدهایی
مثبت و منفی در بازار مسکن خواهد داشت. تصمیم به کاهش نرخ
سود بانکی برای بازارهایی مانند مسکن که از رقیبان اصلی بانک ها
به حساب می آید می تواند سرنوشت ساز باشد چرا که یکی از علت
های مهم کاهش سرمایه گذاری در بازارها و بنگاه های تولیدی
مانند مسکن این است که در حال حاضر هیچ بازار غیر واسطهای نمی
تواند سوددهی سپرده گذاری در بانک ها را
داشته باشد.
اکنون سیاست دولت این است که با کاهش نرخ سود سپرده های
بانکی، سرمایه بانک ها را آزاد کند. از آنجایی که بازار مسکن و
املاک از بازارهای سنتی و سودده کشور محسوب می شود و همواره
مسکن در ایران کالای سرمایه ای بوده و نه اجتماعی، پیشبینی می
شود با کاهش نرخ سود بانکی سرمایهها به سمت بازارهایی
مانند مسکن سوق پیدا کند. بنابراین یکی از پیامدها
کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، افزایش سرمایه گذاری و افزایش
میزان تولید است که در این صورت تهدید کمبود مسکن
برای عرضه نیز رفع خواهد شد. دومین پیامد کاهش نرخ
سود بانکی در بازار اجاره خود را نشان می دهد.
عدهای از کارشناسان معتقدند با کاهش نرخ سود بانکی
احتمال افزایش نرخ اجاره بها وجود دارد چرا که مالکان این
کاهش نرخ سود بانکی را با افزایش نرخ اجاره بها جبران می کنند.
البته عدهای هم بخشی از این افزایش ناگهانی نرخ اجاره را طولانی
شدن دوره ی رکود عنوان کردند و معتقدند
این افزایش چند درصدی اجاره بها متاثر از دو
رویداد اقتصادی دستکاری نرخ سود بانکی و طولانی
شدن دوره رکود بوده است. بنابراین، پیامد مثبت
آزادسازی سرمایه ها بازگشت رونق به تولید مسکن و پیامد منفی
آن نیز افزایش اجاره بها خواهد بود که البته این پیامد
منفی با افزایش تولید مسکن قابل جبران است زیرا وقتی میزان عرضه مسکن
در بازار اجاره از تقاضا بیشتر باشد، اجاره بها هم به صورت کنترل
شده تعیین خواهد شد. در این پیوند تکرار این
نکته ضروری است که تاثیرپذیری بازار مسکن از کاهش نرخ سود بانکی زمانی
می تواند به افزایش تولید و رونق منجر شود که سیاست های
دولت حمایت و تحریک بخش عرضه را هم دور از نظر قرار
ندهد و این راهکار به شکل متوازن سامان یابد. در چنین
فضایی قدرت خرید مردم باید متناسب با نرخ تورم و قیمت
های موجود در بازار افزایش یابد.
قیمت مسکن حتی پایین تر از میانگین تورم
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در رابطه با مشکلات حوزه مسکن
گفت: مسئله بسیار مهمی که در شهرها و بهویژه در کلانشهرها
داریم، بحث سوداگری زمین است ، سوداگری زمین ارتباط بسیار
مستقیمی با موضوع نحوه مدیریت شهرها و تراکمفروشی دارد.
خوشبختانه همزمان با اینکه دولت در این مدت توانسته میزان
تورم را کاهش دهد، در حوزه مسکن نیز شما میبینید که
قیمت مسکن حتی از میانگین تورم هم پایینتر بوده است. البته یک
عده اسم آن را خروج حباب از قیمت مسکن گذاشتند، اما این حبابی
است که از طریق سوداگری و شهرفروشی روی قیمت مسکن ایجاد شده
بود. وی تاکید کرد: اگر ما بتوانیم انضباط شهری ایجاد
کنیم، دلیلی ندارد که یک چنین تصاعدی در قیمت
مسکن به وجود آید، بنابراین بحث مدیریت شهری، یک بحث بسیار
مهمی است و ارتباط مستقیمی با قیمت مسکن دارد.
خانه خالی معادل قیمت نفت
دولت توجهی که به بحث خودرو و اعطای تسهیلات به این بخش
دارد را معطوف به مسکن نکرده و این درحالیاست که
رکود در بخش مسکن و در پی آن صنایع وابستهاش مسئولان را
دچار نگرانی کرده است.
حسین عبدهتبریزی، مشاور امور مدیریت و تأمین مالی وزیر راه و
شهرسازی در خصوص این مسئله، با بیان اینکه ۲۰ میلیارد دلار
خانه خالی در کشور وجود دارد، گفت: در ۱۰ سال
گذشته بالاتر از ۲۷ میلیارد دلار واحد مسکونی قبل از پایان
یافتن عمر مفید آنها تخریب شده است.
وی در ادامه صحبتهای خود بیان کرده است در حال
حاضر 20 میلیارد دلار خانه خالی در کشور داریم و این
رقم را همطراز درآمد نفت کشور می داند و البته با
اشاره به اینکه وقتی در تنگنای مالی قرار داریم باید پول
در اقتصاد تزریق شود، تصریح کرد: در رکود
سال 2008 دولتهای سرمایه دار دنیا 14هزار میلیارد
دلار برای خروج از رکود خرج کردند اما دولت ما
در حال حاضر منابع مالی در اختیار ندارد. به گفته
عبده تبریزی، یکی از منابع دیگر برای خروج از رکود موضوع
بانکهاست که در حال حاضر بانکها هم با تنگنای اعتباری مواجه
هستند که یکی از این عوامل تفاوت نرخ سود بین بانک و تورم است.
عبده تبریزی اضافه کرد: تشخیص ما این است که منابع خرید
مسکن باید برای تمام گروهها باشد، تا اقساط آن را پرداخت
کنند، اما موضوعی باید به آن توجه شود، این است که
پرداخت اقساط از این به بعد مشکلتر خواهد شد، چرا که
تورم دیگر همانند سالهای گذشته نخواهد بود.
عبده تبریزی با تاکید بر اینکه ساختار بخش مسکن در کشور
تغییر کرده است، افزود: در حال حاضر با تسهیلات موجود
مسکن متقاضیان نمیتوانند خانهای خریداری کنند در
حالی که در سایر کشورهای دنیا تسهیلات 50 تا 80 درصد
از قیمت تمام شده مسکن را تشکیل می دهد.