پدال نیوز- «شرکتهای خودروسازی ایران واقعا خودروساز هستند یا صرفا مونتاژکارانی هستند که نام خود را شرکت خودروسازی گذاشتهاند؟»؛ این پرسشی است که کارشناسان پاسخهای متفاوتی برای آن دارند.
به گزارش پدال نیوز به نقل ازآرمان ، تعدادی از تحلیلگران صرف تولید و فروش خودرو را به معنای خودروسازی میدانند و عده دیگری برای خودروسازشدن یک شرکت پارامترهای مختلفی را برمیشمارند که یکی از آنها ایجاد حداقل یک پلتفرم خودرویی است؛ پارامتری که هیچگاه شرکتهای خودروسازی ایران نتوانستهاند به آن دست پیدا کنند و صرفاً به برنامهریزی برای ایجاد پلتفرم بسنده کردهاند.
با این حال اخیراً قائممقام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) از طراحی پایه خودرو یا همان پلتفرمهای جدید در یک برنامه زمانبندی سهساله برای تولید خودروهای جدید خبر داد، اما نباید فراموش کرد که در طول سالهای گذشته حتی طرحهای گستردهتری طراحی شدهاند که در زمان اجرا به حاشیه رفتهاند تا صنعت خودروسازی ایران در سال 2019 نهتنها پلتفرمی در دست اجرا نداشته باشد، بلکه همچنان به مونتاژ خودروهای پنج دهه قبل کشورهای پیشرفته ببالد و خود را جزو خودروسازان به شمار آورد و در مقابل کسانی که آنها را مونتاژکار خطاب میکنند بایستد.
سالهای سال است که مجادلهای بین مسئولان صنعت خودروسازی کشور و متقاضیان بازار حاکم است و آن هم به قیمت و کیفیت خودروهای تولیدی محدود میشود. خریداران خودرو همواره به کیفیت و ایمنی پایین و قیمتهای سرسامآور محصولات خودروسازان معترضند و دستاندرکاران این صنعت هم همواره دست روی آدرسهای اشتباهی نظیر رواج دلالی، تحریم، قیمت ارز، نبود قطعه و … میگذارند. از این رو با سیاستهایی نظیر ممنوعکردن واردات خودرو، پرداخت تسهیلات بانکی و… همواره درصدد حفظ تقاضای موجود برمیآیند. شاید آنها هم به این ماجرا پی بردهاند که در شرایط رقابتی دیگر مشتریان اعتنایی به بازار خودروهای داخلی (با شرایط کنونی) نشان نمیدهند و نیاز خود را از طرق دیگری برطرف میکنند.
مدیران صنعتی کشور با اینکه همواره به نبود قطعه معترضند و به جای مسئول در مقام منتقد ظاهر میشوند، اما به نظر میرسد آنها به گفتههای خود هم توجهی ندارند و معلوم نیست بر چه اساسی هر بار طرح جدیدی از پیشفروش و فروش فوری خودرو میگذارند. مشتریان هم در این بازار انحصاری با اینکه میدانند احتمال پایبندی شرکتهای خودروساز به تعهدات خود نزدیک به صفر است، اما گویا آنها هم جز گامبرداشتن در مسیر این شرکتهای دولتی چاره دیگری ندارند. متاسفانه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا مجادلهای که به آن اشاره شد شکل بگیرد و هر بار انگشت اتهام مقصر جدیدی را نشان دهد و اصل ماجرا را به باد فراموشی بسپارد. اما امروز انتظار میرود تا خودروسازان، مشتریان، کارشناسان، فعالان بازار و حتی مخالفان دولت به یک همفکری عمومی برسند و نقشه راهی جدید پیش روی این صنعت مهم کشور قرار دهند.
صنعتی که روزی متولیان آن مدعی بودند پس از نفت، بار اصلی اقتصاد ایران را به دوش میکشند، اما امروز خود به باری روی دوش اقتصاد کشور تبدیل شدهاند. نقشه راهی که امروز میتواند این صنعت را به جایگاه اصلی خود برساند و اهداف برنامه ششم توسعه را محقق سازد را هم باید در تولید و استفاده از راهکارهایی است که دیگر کشورها برای رشد تولیدات صادراتمحور خود امتحان کردهاند. طراحی یک یا چند پلتفرم پیشنهادی است که میتواند تحول شگرفی به صنعت خودروسازی کشور ببخشد و شرکتهای خودروسازی ایران را از مونتاژکارانی صرف، به خودروسازان بزرگی تبدیل کند که در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند و بخش مهمی از تامین ارز کشور را در شرایط تحریمهای نفتی بر عهده بگیرند.
در واقع استفاده از مجموعه زیربندی و جلوبندی، مجموعه شاسی و سیستم تعلیق و همچنین محل قرارگیری موتور که بتوان بدنههای مختلف، با طراحی متفاوت، را روی آن سوار کرد معنای سادهای از پلتفرم خودروست. اما نداشتن چنین مجموعهای یکی از بزرگترین ضعفهای خودروسازی ایران در دهههای اخیر به شمار میرود و در مقایسه با آنچه امروز در کشورهای دیگر به عنوان خودروسازی شناخته میشود پر بیراه نیست شرکتهایی که در ایران با عنوان خودروسازی فعالیت میکنند، مونتاژکار تلقی شوند، اما راه مقابله با این انتقادات طبعاً هجمه رسانهای یا ایجاد یک مجادله جدید نیست، بلکه میتوان با استفاده از تجربه سایر کشورها و طراحیهای پلتفرمهای پیشرفته نقشه راه جدیدی مقابل صنعت خودروسازی کشور قرار داد تا منتقدان هم به حمایت از این شرکتها بپردازند.
توفیق اجباری تحریم
«عرضه اولین خودرو با پلتفرم ایرانی در سال 2020» تیتری بود که در آبان 96 پس از نشست مدیران ایرانخودرو و شرکای خارجی در بسیاری از رسانهها به چشم میخورد، اما متاسفانه با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97، این شرکا هم یکی پس از دیگری خاک ایران را ترک کردند تا طراحی اولین پلتفرم ایرانی خودرو هم به آیندهای مبهم موکول شود. با این حال نباید تصور کرد با بروز یک تحریم از سوی یک کشور، حتی اگر آن کشور آمریکا باشد، دیگر نمیتوان در راستای بهبود دانش و فناوری گام برداشت. زیرا در کشور ما دانشگاههایی مانند امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت و … مشغول به فعالیت هستند که در آن نخبههایی حضور دارند که با بهادادن به علم و جوانی آنها نهتنها میتوان چنین پلتفرمهایی را طراحی کرد، بلکه امید میرود تولید سه میلیون دستگاه خودرو در سال 1404 به تحقق بپیوندد.
همچنین اگر ظرفیت بالقوهای که در بخش خصوصی ایران وجود دارد به حالت بالفعل درآید شاید دیگر نیازی به حضور رقبای خارجی در کشور نباشد و همین بخش بتواند به عنوان بزرگترین رقیب بخش دولت در صنعت خودروسازی فعالیت داشته باشد. در این صورت دیگر نیازی هم نیست تا خودروسازان همچنان به مونتاژ خودروهای پرتیراژ قدیمی ادامه دهند؛ آنها با رویآوردن به این پلتفرمها علاوه بر تامین سلیقه داخلی، میتوانند رقابت در بازارهای جهانی را تنگتر کنند. آنگاه دیگر نه مدیران کشور بابت تولید خودرو نگرانی خواهند داشت و نه مشتریان هر روز با قیمتهای عجیب و غریبی مواجه میشوند.
این صنعت حتی میتواند اقتصاد ایران را از حالت تکمحصولی دربیاورد و به عنوان منجی بخش تولید، ارز مورد نیاز بازار را هم تامین کند، البته پوشاندن جامه عمل به این هدف در کوتاهمدت میسر نیست، بلکه نیاز به برنامهریزی و مدیریت صحیح صنعت خودروسازی کشور دارد. متاسفانه ما تا امروز فرصتهای مغتنمی را از دست دادهایم، اما اکنون زمان آن فرا رسیده است که با تغییر شیوه مدیریت صنایع، این صنعت را در مسیر سوددهی قرار دهیم. متاسفانه در حال حاضر برخی مدیران، بهویژه در بخش خودروسازی، حضور دارند که صرفاً به دنبال منافع گروهی و گاه مالی خود میگردند و در صحبتهایشان مدام به تحریم و شرایط نابسامان ارزی اشاره میکنند تا به این روش از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، اما نباید فراموش کرد زمانی هم که آنها مسئولیت پذیرفتند، تحریمها وجود داشت و شرایط ارزی بهمراتب بدتر از امروز بود؛ حال اگر آنها توانایی مدیریت در چنین شرایطی را ندارند، انتظار میرود که میدان را به مدیرانی کارآمد بسپارند تا شاید آنها بتوانند راهکاری برای برونرفت از این شرایط پیدا کنند.
شرایطی که نهتنها به معنای بنبست اقتصادی نیست، بلکه میتوان از آن به عنوان فرصتی برای فرار از اقتصاد تکمحصولی مبتنی بر نفت یاد کرد. در این زمینه اخیراً قائممقام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) گفت: طراحی پایه خودرو یا همان پلتفرمهای جدید در یک برنامه زمانبندی سهساله برای تولید خودروهای جدید در دستور کار قرار گرفته است. بهزاد اعتمادی اظهار کرد: استراتژی ایدرو در صنعت خودروسازی کشور، تولید 650 هزار دستگاه خودرو جدید در پسابرجام تا سال 2020 (1399) بود، اما با خروج آمریکا از برجام بهناچار مجبور به تغییر استراتژی شدیم.
در واقع خروج شریکان خارجی صنعت خودرو از کشورمان سبب شد تا در کوتاهمدت ادامه تولید خودروهای پرتیراژ قدیمی را در دستور کار خود قرار دهیم. او توضیح داد: همچنین تقویت شرکتهای طراحی، مهندسی و مراکز تحقیق و توسعه با همکاری صاحبان این فناوریها در جهان در دستور کار قرار خواهد گرفت که میتوان از توانمندی خارجیها در قالب آموزش نیروی انسانی بهره برد.
این خبر خوبی است که از زبان قائممقام ایدرو شنیده شد، اما نباید فراموش کرد که در سالهای اخیر بارها چنین خبرهایی درز پیدا کردهاند، اما در زمان اجرا بنا به دلایل مختلف، از جمله سوءمدیریت داخلی، به بیراهه کشیده شدهاند. حال انتظار میرود اکنون دولت دست از حمایتهای همهجانبه از دردانههای مونتاژکار خود بردارد و هراسی نسبت به پرشدن پارکینگهای این شرکتها به خود راه ندهد. آنگاه خود این شرکتها در بازاری رقابتی سعی میکنند خودروهایی طراحی کنند که از کیفیت، ایمنی و قیمت مناسبی برخوردار باشند و درنهایت رضایت مشتری را جلب کنند.