کن بلاک، مردی که فقط کج می رود! +تصاویر

به گزارش پدال نیوز، اسمش با هیجان گره خورده. شاید بهتر باشد بگوییم خود هیجان است. به همین خاطر می بینید که در سن 47 سالگی آثاری از پیر شدن در چهره اش پیدا نیست. حتی بهترین رانندگان رالی هم هنگامی که در صندلی کناری فورد فیستای کن می نشینند احساس ترس خاصی دارند. اما خود او با آرامش و لبخند همیشگی اش حرکات جدیدی ابدا می کند که کار هر بز نیست خرمن کوفتن! شاید هر کسی از پیشینه و زندگی کاری او خبر نداشته باشد و فقط ویدیو های او را دیده باشد. پس خواندن این مطلب را به کسانی که مشکل قلبی ندارند پیشنهاد می کنیم.

بیوگرافی

آقای کن بلاک متولد 1967 در لانگ بیچ کالیفرنیا در آمریکا است. علاقه زیاد به سرعت و هیجان از کودکی در خون کن وجود داشت و او تقریبا کل این استعداد را در سال 2004 شکوفا کرد و به اوج خود رساند. با عناوینی مانند هفدهمین فرد پرنفوذ در مجله کسب و کار ورزشی و یکی از پنجاه فرد سریع در مجله کمپانی سریع fast company magazine)). اما برای فهمیدن این که کسب و کار قوی از کجا و چه زمانی شروع شده باید به سال 1993 برگردیم.


زمانی که damon way و ken block بعد از دو ملاقاتی که در طول کلاس های کالج داشتند تصمیم به تاسیس برندی برای فروش لباس هایی که با طراحی آن دو به وجود آمده بود ، کردند. در ابتدای کار از لباس های ورزشی eightball ، اسنوبورد های درجه یک ، لباس های droors و حتی از مجله ای به نام بلانت رونمایی کردند.


آخرین بمب طراحی آن دو کفش های DC بود که در اواخر 1993 به عموم عرضه شد که در حال حاضر یکی از برند های پرفروش کفش در دنیا و حتی در کشور ما است. دو جوان که تازه کسب و کار خود را شروع کردند. آیا موفق خواهند شد؟ آن ها جواب سوال خود را در سال 1995 ، یعنی درست بعد از دوسال پس از شروع کار دریافتند. از پنج راهی که آن ها اختراع کرده بودند مبلغ هنگفتی درست معادل 7 میلیون دلار به عمل آمده بود و این یعنی موفقیت محض.


حالا آقای بلاک جوان معروف شده و به عنوان یک میلیونر می تواند هرکاری انجام دهد. او قراردادی با شرکت monster energy که تولید کننده نوشابه های انرژی زا بود ، بست و باعث ترکیب دو عنصر هیجان انگیز و ایجاد یک بمب فوق مخرب شد. او با این حرکت وارد تیم رالی بین اللملی مانستر شد و از قبل نیز به عنوان یکی از ابدا کنندگان برند DC  شناخته می شد. به همین خاطر است که اغلب او با این دو برند یادآوری می شود.

حرفه اصلی : ایجاد هیجان

هر شخص در زندگی خود دو نوع علایق و سرگرمی دارد. کاری و پولی ، علایق قلبی و شخصی! در دسته اول گاهی اشخاص علاقه چندانی به حرفه و شغل خود ندارند و فقط به دلیل پول ساز بودن و درآمد خوب آن را دنبال می کنند. دسته دوم فرق چندانی برای پول ساز بودن یا نبودن آن قاعل نمی شوند، تنها یک چیز در ذهن آن ها می گذرد. انجامش بده!

اما در حرفه هایی خاص هر دوی این موارد صدق می کند. یعنی علاقه و پول سازی با هم و در یک زمان انجام می شود. کِن پس از درآمد فوق العاده ای که از طراحی لباس به دست آورده بود به سراغ اتوموبیل رانی رفت و با یک تیر دو نشان زد ، درآمدی بالاتر و انجام کار مورد علاقه.


 بالاخره 2005 سال شروع او بود. علاوه بر قراردادی که با monster energy  برای اسپانسر بسته بود ، یک قرارداد دیگر هم با تیم Vermont sportscar  برای تهیه خودروی مسابقه ای که یک دستگاه Subaru WRX  STi بود ، بست.

 اولین مسابقه رسمی و حرفه ای در sno*drift  آمریکا بود که در پایان مسابقات با رده کلی هفتم و پنجم در گروه N  و در مجموع پنج مسابقه را در رده های اول تا پنجم رقیبان قرار داشت و در گروه A  نیز سوم مجموع یا overall  شد. اما آیا کل موفقیت های او در اولین سال ورود او به عرصه حرفه ای این بود؟ باز هم سوپرایز. جوانی که در سال های اول تجارت خود موفق بود در اولین دوره مسابقات هم در رالی ملی آمریکا رتبه چهارم مجموع را کسب کرد تا بار دیگر همه به استعداد های او پی ببرند. مثل این که آقای بلاک در همه کاری استعداد دارد! همه کاری.....


با توجه به خوش درخشیدن کن بلاک و آوازه ای که از او پیچیده بود کمپانی سوبارو مستقیما قراردادی برای همکاری و پشتیبانی مالی به همراه هم تیمی او یعنی تراویس پاسترانا امضا کردند. و این بیگ بنگی بود برای ایجاد "تیم رالی سوبارو آمریکا”. سال 2006 مترادف بود با شروع اولین دوره X games  که یک شبه رالی با چاشنی اصلی حرکات نمایشی و دریفت بود. او باز هم در این مسابقه قاعده ها را جا به جا کرد. رتبه سوم و مدال برنز در X games  و رتبه دوم مجموع رالی ملی آمریکا حاصل بنزین و لاستیک هایی بود که مثل شمع برای کن سوختند.


سال 2007 یک تصمیم جدید و راهی بزرگ تر برای بالا رفتن جایگاه خود در جهان یافت. شرکت در مسابقاتی خارج از خاک آمریکا که شامل مسابقات رالی قهرمانی جهان ، رالی مکزیک و رالی نیوزلند بود. در بین کل مسابقاتی که در آن سال برگزار شد ، یک مقام دومی در X games  ، یک مقام مجموع سومی در رالی ملی آمریکا و در رالی نیوزلند دو بار مقامی بالاتر از پنجمی به دست آورد.

تا پایان سال 2007 میلادی مجموع افتخارات آقای دود 19 بار حضور بر روی پودیوم (سکو) و 8 پیروزی کلی در رقابت ها بود.  اما سال 2010 سال تغییرات اساسی بود. کن دوست پنج ساله را با دوستی تازه و قوی تر تعویض کرد. فورد فوکوس RS  با سوبارو معاوضه شد و monster energy  نام کن بلاک را به عنوان راننده خودشان برای دور انتخابی رالی قهرمانی جهان اعلام کردند. یک فوکوس RS  تبدیل به خودروی گوش به فرمان بلاک شد که باید نقش اسب زورو را برای او ایفا کند.

پس شماره 43 مختص او شد و خودرو توسط بخش M-SPORT شمال انگلستان که وظیفه آماده سازی رسمی فورد های رالی جهانی را بر عهده داشت ، سرهم شد. به عنوان بخش اول شروع دوباره خودش ، در کلاس باز خودرو های فورد در رالی قهرمانی آمریکا شرکت کرد و به خوبی مقامی که در X-GAMES  همان سال (پنجم) به دست آورد ، نتایج خوبی برجا گذاشت.

همچنین بلاک به عنوان اولین آمریکایی که سعی در شرکت و بردن رالی قهرمانی جهان داشته ، شناخته می شود. پس از پنجمین برد و موفقیت در رالی acre wood ، یک رکورد دیگر توسط وی شکسته شد که رکورد جان بوفوم ...... بود. پس دیگر باید یک استاد موفق شروع به آموزش او برای عرصه های جهانی و شکستن رکورد های آینده کند. این وظیفه به عهده مارکو مارتین ، راننده پیشین کارخانه فورد گذاشته شد. خیلی سریع هم نتیجه لازم گرفته شده و اولین دو امتیاز کن در مرحله اسپانیا رالی قهرمانی جهان حاصل شد.

اتفاقی که نباید می افتاد!

اما اتفاقی که نباید ، رخ داد. او بالاخره تصادف کرد. از دست دادن کنترل خودرو و چند غلط بزرگ در مسابقه ای که 23 مارس 2011 برگزار شد. آن روز نه به کن بلاک تعلق داشت و نه به کمک راننده و نقشه خوانی که با مشخصات alex gelsomino برای کمک از نیرو های امدادی پرتغالی فراخوان شد. به هر حال پس از انتقال آن ها به بیمارستان مشخص شد آسیب آن چنانی به بدن وارد نشده و تنها آسیب را تیم های فورد و مانستر دیده اند که بهترین فرصت برای یک موفقیت دیگر را از دست دادند.


کن تنها به جبران فکر می کرد و این کار را هم انجام داد. بعد از رتبه افتضاح 12 که در طول زندگی این چنین رتبه ای نداشت و تصادف سال بعد که به حذف وی از رالی قهرمانی آمریکا انجامید ، در 2012 و 2013 به ترتیب رتبه های چهارم و دوم را وارد کارنامه خود کرد. در اولین مسابقه سال 2013 جز top-ten (ده تای اول) ورودی مسابقات قهرمانی مکزیک شد و 6 امتیاز خالص برای اولین رقابت و از همه مهمتر جایگاه ششم قهرمانی جهان که تا این لحظه بهترین امتیاز او برای شناخته شدن در سطح جهانی محسوب می شود. اما..... باز هم بعد از آرامش و موفقیت طوفانی دوباره واقع می شود ، در زندگی تمام افراد موفق. این ثابت شده است. باز هم اتفاق و عقب افتادن از مسیر پیش رو.


در رالی WRC کن در مرحله اسپانیا که در شهر کاتالونیا برگزار شد ، شرکت کرد و در جدول رتبه بندی در جایگاه 10ام بود ، اما در آن روز که اتفاقا روز قضاوت و مرحله پایانی بود تایر به ناگاه ترکید و بخش قابل توجهی از زمان از دست رفت. سوراخ شدن تایر دلیل اصلی ترکیدگی بود و پس از این اتفاق تا جایگاه 12ام سقوط کرد تا باز هم حسرت نصیب او و تیمش شود. تا به اینجا زندگی کن بلاک را از دید مسابقه ها و قهرمانی های کسب شده دیدیم. اما ابعاد دیگر و حضور در برنامه های تفریحی خود داستانی جدا دارد.

بعد اول : Gymkhana

به گفته خود کن ایده Gymkhana در واقع از نقطه ای آغاز شده که او حس کرد در مسابقات قهرمانی در آمریکا بخشی از رالی که در جاده سنگفرش باشد و با مانع هایی زیاد وجود ندارد. یک مسابقه درست مثل اسب دوانی با مانع. او هم چنین می گوید : من می خواستم سطح رانندگی اسلایدی (سر خوردن و دریفت) خود را با خودرو در جاده های آسفالت و سنگفرش بالا ببرم و درست مانند شیوه ای که راننده های حرفه ای در اروپا انجام می دهند ، عمل کنم. و این روش خوبی برای تمرین های روزانه ، به دست آوردن تجربه بیشتر و گسترش مجموعه ای از مهارت من بود. 


او این روش را به صورت فیلم درآورد چونکه در همان زمان در جنوب کالیفرنیا مسابقه ای به همین نام در حال برگزاری بود و کن در حال ساخت خودرویی مخصوص برای رفتن و انجام دادن آن در مسابقه بود. اما شخصی که برنامه این مسابقات را ترتیب داده بود استعفا داد و از ادامه مسابقات سرباز زد. بنابراین کن مانده بود و حوضش!  خودرویی شگفت انگیز و تا دندان مسلح که نمی دانست با آن چکار باید کرد. پس زمانی که شروع به ساخت اولین ویدیو کرد ، خودرو از اولین امکانات آماده برای این کار بود و تنها نیاز به چند دوربین و یک پیست مخصوص برای دیوانه گری های کن بلاک بود. پس به همان پیستی که مسابقات Gymkhana در آن مکان برگزار می شد برگشت و اولین ویدیو بدون هیچ ایده و داستان خاصی و تنها به صورت یک فیلم تمرینی ضبط شد.


بالاخره سال 2009 دومین قسمت و اولین قسمت اصلی Gymkhana منتشر شد. قسمت دوم با تغییراتی بزرگ رو به رو بود که مهم ترین آن ها خودروی اصلی که از سوبارو Sti WRC ناچ بک ( خودرویی که در ابتدا طرح هاچ بک و بدون صندوق آن طراحی شده و بعدا به صندوق دار تغییر کاربری پیدا می کند.) به یک سوبارو wrc هاچ بک سبز رنگ تغییر پیدا می کند. هم چنین پیست بر اساس علایق کن تغییر پیدا کرده بود و وسایلی اضافه بر قسمت قبل وجود داشت.


 آدمک ها ، بادکنک آب ، بادکنک رنگ ، لامپ مهتابی و وسایلی که کمترین استفاده برای افراد عادی و بیشترین استفاده برای انسان های دیوانه را دارد. در آخر با عبور از کانتینر کامیون و انفجار آن کاملا الگوی خوبی برای نوجوانانی شد که منتظر یک ایده برای تخریب بیشتر بودند ، شد. اما خبری هیجان انگیز تر از حرکات او بود. در همان سال که ویدیو دوم پخش شد ، توانست به عنوان چهارمین ویدیو پربیننده ویروسی ( ویدیو هایی که دست به دست می چرخند و مشهور می شوند.) در سراسر کره خاکی شناخته شود.


 به همین دلیل بود که اسم کن بلاک خیلی سریع در بین اهل خودرو چرخید و به برنامه های مختلفی دعوت شد ( که در بعد دوم توضیح داده می شود.) پس از قسمت دوم کن قرارداد جدیدی با فورد می بندد و بازیکن او نیز تعویض می شود. برای قسمت سوم یک فورد فیستای تا دندان مسلح استفاده شد که سبک قسمت سوم هم تقریبا مانند قسمت دوم انجام شد.

اما از قسمت چهارم بود که پلان های فیلم در محیطی باز و خارج از پیست گرفته شد و کن باید هنرنمایی جدیدی در طول یک مسیر خطی انجام دهد. بهترین لوکیشن انتخابی شهرک سینمایی هالیوود و به صورتی کاملا سینماتیک تیتراژ را با نینجاها و خون آشامان می توان دید. این قسمت نیز با توجه به لوکیشن های مختلفی که در طول ویدیو می توان دید و خاطره مربوط به هر فیلم را تداعی می کنند ، بسیار مورد تشویق قرار گرفت. در انتها مکمل جدیدی به آن اضافه شد و پرش یک گوریل ( انسان با گریم گوریل) در لحظات آخر از نردبانی که کن با آن برخورد کرد ، بهترین پایان ممکن بود.


با توجه به انگیزه ، مهارت و مشوقی که هواداران او بودند ، کن با فورد فیستایی تقریبا با همان دیزاین اما با یک مدل بالاتر و تغییراتی فنی که حالا باعث شده که قدرت فورد  دو لیتری اکوبوست او به 650 اسب بخار برسد ، به زمین بازی برگشت. 650 اسب بخار یعنی قدرت یک لامبورگینی مورسیه لاگو در یک موتور کوچک اکوبوست و کالبد یک هاچ بک سایز کوچک شهری. همین باعث می شد که صفر تا صد در 1.8 ثانیه حاصل شود. اما زمین بازی جدید او کجا بود. با کمال تعجب بخشی از شهر سن فرانسیسکو در اختیار او قرار گرفت و آقای بلاک حالا نقش شهردار را بازی می کند. در این قسمت بیشتر شاهد مهارت کن بلاک بودیم تا صحنه های سینمایی و دکور های خاص. با یک مقایسه عادی هم می توان این را در حرکات جدید این فیلم جست.


اما قسمت ششم درست مانند ویدیو های قدیمی اجرا شد. در یک محیط بسته و پیست از قبل چیدمان شده. خودرو همان فورد فیستا ، اما مدل فیس لیفت شده بود. با همان مشخصات فنی مدل قبلی. ولی اتفاق اصلی و بمب نهایی کن سال 2014 بود و یک اولین دیگر برای او ثبت شد. خودرو تعویض شده بود و بینندگان همیشگی می توانستند اولین فورد ماستنگ چهار چرخ متحرک را ببیند.

با مشخصاتی فوق العاده که شامل بدنه فورد ماستنگ ناچ بک مدل 1965 ، موتور تقویت شده توسط شرکت ASD motor sport که V8 و با قدرتی معادل 845 اسب بخار وحجم 410 اینچ مکعب و به گفته خود کن بلاک ترکیبی از اتوموبیل های WRC , DTM و حتی بعضی از خودرو های اسباب بازی است. و دنیا همچنان منتظر جدیدترین شاهکار او یعنی قسمت هشتم هستند که به گفته خود او برنامه ریزی های آن شروع شده.

بعد دوم : حضور در فیلم ها و برنامه های خاص

پس از آوازه ای که از Gymkhana 2 به گوش اهل خودرو رسید خیلی ها مشتاق بودند او را به برنامه خود بیاورند و به بقیه معرفی کنند. اولین برنامه ای که حضور پیدا کرد ، تاپ گیر یا همان تخته گاز بریتانیا بود. در فصل 13 و قسمت دوم کاپیتان کند (جیمز می) مهمان کن بلاک بود.


جیمز شاهد موانعی است که در همه جای دنیا از آن به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده می کنند و به آن هواپیما می گویند. پس از ترساندن حسابی جیمز در بیابانی که در حاشیه فرودگاه بود رقابت اصلی آغاز شد و با ریکی کارمایکل که معادل کن در دنیای موتورکراس بود ، مسابقه ای وحشتناک اجرا شد.


اما قبل از تاپ گیر و کانال بی بی سی در سال 2009 ، در سال 2006 هم برای کانال دیسکاوری آمریکا در یک قسمت از برنامه Stunt Junkies حرکت فوق العاده ای اجرا کرد. پرش از یک رمپ به طول 52 متر و حداکثر ارتفاع 7.6 متر با سوباروی همیشگی او.


اما از برنامه های قدیمی او بگذریم باید به کارهای تبلیغاتی او بپردازیم. بلاک برنامه ای ویژه و خارج از Gymkhana  اما با سبق و سیاقی مرتبط در روسیه و سال 2013 اجرا کرد. آن هم بر روی پیست برفی و با اسپانسرینگ ویژه از گوپرو. در این قسمت به جای فورد فیستا از مدل فورد فوکوس رالی استفاده شد و در پایان فیلم با یک چالش که مسابقه با یک اسکی باز در سراشیبی برفی بود به پایان رسید.


در اویل 2014 بود که آقای بلاک با خودش فکر کرد که دیگر کاری نمانده بود که انجام ندهد.  به جز یک فوتبال ماشینی! و با حضور ستاره ای خاص به اسم نیمار.معمولا طرفداران دنیا خودرو میانه خوبی با فوتبال ندارد اما با این حرکت یک جاذبه میان این دو رشته پدید آمد.


سوالات هواداران و علایق او

تقریبا بیشتر اشخاص مهم در دنیا فقط بعد کاری آن چیزی که انجام می دهد را می توان دید. کمتر کسی در دنیا از علایق و دنیای شخصی شان خبر دارد. به همین دلیل سایت رسمی تاپ گیر صفحه ای مخصوص پرسش و پاسخ هواداران کن بلاک اختصاص داد و کن به مهم ترین آن ها پاسخ داد.

هیجان انگیز ترین خودروی تولید انبوه که تا به حال رانده اید چه بوده؟

بلاک : در پاسخ به این سوال باید بگویم فورد F150 raptor که می توان آن را تقریبا در هر جاده ای راند ، از جاده های برفی و شوسه گرفته تا جاده های آسفالت. منزل مسکونی من جایی در بالای یک کوهستان است! و هر موقع که برف شروع به باریدن می کند من بیرون می روم و با آن درست مثل خودروی رالی ام دریفت می کنم. قطعا F150 بهترین خودرویی برای استفاده روزانه بوده که من داشتم. در طول زندگی ام!


آیا تا به حال به شرکت در شاخه های دیگر موتور اسپرت خارج از رالی و Gymkhana فکر کرده اید؟

بلاک : پیشنهادات زیادی برای شاخه های دیگر موتوراسپرت داشته ام. چیزی که من دوست دارم این است که در رالی و Gymkhana می توان بیش از حد تهاجمی رانندگی کرد و بخشی از آن بدون برنامه انجام می شود و کاملا آنی است ، اما هنوز دقت در آن حرف اول را می زند. روش های های دقیق بودن در هر رشته مثل فرمول یک و آف رود تقریبا به یک سان است. اما برای من فرمول یک ، یک چیز مجزاست و بار ها و بار ها از آن دقتی که من دارم بالا تر است.


بهترین خودروی قدیمی رالی که رانده اید چه بوده؟

بلاک : ford escort mark2 مدل 78. بسیار خودروی جالبی است و می توانید ساعت ها در آن خوش بگذرانید. نسبت به سن و سال اش هندلینگ و صدای بسیار شگفت انگیزی دارد.


چگونه حرکت ها و صحنه های Gymkhana پدید می آید؟ همه این ها حاصل تفکرات شماست؟

بلاک : صد در صد. با همین تفکرات است که قادر به بازی با خودرو ، طوری که در رویای یک بچه می گذرد ، هستم. من یک گوشه تفکرات دیوانه وار خودم را سرهم می کنم و سپس باید بیرون رفته و آن ها را انجام دهم.


این به آن معنی است که من همیشه با چیز های جدید بالا آمده و پیشرفت می کنم. من در خانه کاغذ های بسیاری از ایده های تصادفی دارم که در لحظه به وجود آمده اند. و خیلی از آنها ایده های سرگرم کننده ای برای بازاریابی و ترکیب آن با چیزی که من به عنوان یک رانننده انجام می دهم، هستند..

دیوانه وار ترین و وحشتناک ترین رانندگی شما کی بود؟

بلاک : باید گفت ترسناک ترین راندن من در مرحله ای در رالی جهانی نیوزلند بود. مجموعی از جاده های سراشیبی و بسیار با پیچ و خم و با چاشنی بارندگی شدید.


 اما در عین ترسناک بودن در هر پیچ صدای خنده من به تیم می رسید ، به این دلیل که بسیار خوش می گذشت! این لبخند هیچگاه از صورت من حذف نمی شد. چون که بهترین حس دنیا یک چیز می تواند باشد..... و آن تخته گاز رفتن در یک خودروی WRC  است.

هنگامی که در بازی DIRT و مراحل آن با خودتان مسابقه می دهید چه حسی دارید؟


بلاک : مشخصا حس خوبی است و من کاملا دوستش دارم. اما شنیدن صدای خودم در آن بسیار حس وحشتناکی دارد. اما در کل هر بار که بازی می کنم تازگی دارد و همیشه لبخند بر روی لبانم می نشیند.