وفاداری به طرحی که نیم قرن پیش خلق شده شاید عجیب به نظر برسد، اما طراحی نخستین پورشه ۹۱۱ آنقدر خوب بوده که هنوز هم اصالت طراحی مهمترین خواسته مشتریان از پورشه است، اما در کمال تعجب بد نیست بدانید ۹۱۱های اولیه اصلا قرار نبود به این شکل طراحی شوند و شاید اگر سخت گیریهای مدیریت پورشه در آن زمان نبود ۹۱۱هایی که میشناسیم مسیری کاملا متفاوت در طراحی را طی میکردند. در این مطلب مروری بر روند طراحی ۹۱۱ خواهیم داشت ضمن آن که به ملاقات یکی از نخستین پروتوتایپهای این خودرو هم میرویم.
سالهای دهه ۵۰ میلادی سالهای خوشایندی برای خانواده پورشه بوده به ویژه که در این دهه آلمان به آرامی از زیر خاکستر جنگ جهانی دوم سر بیرون میآورد و در این میان خانواده پورشه هم با عرضه مدل ۳۵۶، خودرویی که اصالت آن به فولکس واگن بیتل باز میگشت شاهد اوج گرفتن کسب و کار خانوادگی خود بودند. فری پورشه، فرزند فردیناند پورشه بزرگ، قصد داشت هویت مستقلی را برای مدل ۳۵۶ ایجاد کنند و به این ترتیب موتور کم توان ۴۰ اسب بخاری آن در نهایت به نمونههای مسابقهای ۱۳۰ اسب بخاری نیز رسید و در این میان شاسی نیز متناسب با افزایش توان تقویت شد.
پورشه مدل ۳۵۶
تمام این تغییرات هرچند لازم بود، اما نمیتوانست در مقابل موج خودروهای اسپرت در دهه پس از جنگ، موفقیتهای آینده پورشه را تضمین کند و به همین دلیل خانواده پورشه در میانههای دهه ۵۰ میلادی تصمیم به ساخت مدلی جایگزین برای ۳۵۶ افتادند و داستان ۹۱۱ از این جا آغاز میشود.
یک پورشه بزرگتر و دردسرهای طراحی
درخواستهای خریداران از پورشه کاملا مشخص بود؛ آنها خودرویی بزرگ تر، قویتر و البته با طراحی مدرنتر میخواستند که راحتتر از ۳۵۶ باشد. در ابتدا کار به طراحی به نام Erwin Komenda سپرده شد و او هم با توجه به درخواستهایی که از جانب مشتریان پورشه میرسید، خودرویی را طراحی کرد که بیش از هر چیز میشد آن را یک ۳۵۶ چهارنفره دانست. چرا که طراحی کلی آن همچون ۳۵۶ بود، اما ابعاد بدنه و به ویژه طول آن کشیدهتر شده بود. طرح کشیده بدنه خودرو هر چند کاربردی بود، اما مورد توجه فری پورشه فرار نگرفت (احتمالا او در آن زمان همان حسی را داشت که ما اولین بار در زمان دیدن پورشه پانامرا داشتیم!)
و به همین دلیل به سراغ طراح مشهور، Albrecht Goertz رفت، طراح مشهوری که خودروهای بی نظیری، چون ب ام و ۵۰۳ و ۵۰۷ را طراحی کرده بود. استخدام چنین طراحی میتوانست روند طراحی خودروی جدید را به طور کامل دگرگون کند، اما متاسفانه حاصل کار چندان رضایت بخش نبود. Goertz مدتها در آمریکا اقامت داشت و ب ام و ۵۰۷ را نیز با دیدگاه حضور در بازار آمریکا طراحی کرده بود. چنین دیدگاهی در زمان طراحی محصول جدید پورشه نیز وارد شد، اما متاسفانه حاصل کار به هیچ عنوان به زیبایی ب ام و ۵۰۷ نبود. طرح کلی بدنه همانی بود که بعدها در ۹۱۱ دیدیم، اما Goertz در جلوی خودرو چهار چراغ و در عقب خودرو شش چراغ تعبیه کرده بود و بیش از هر چیز میشد آن را ایمپالای فست بک دانست.
Albrecht Goertz
فری پورشه باز هم ناچار شد پروژه را از او بگیرد و گفت: «خودرو زیبایی است Goertz، اما پورشه نیست.» و به این ترتیب پروژه پس از چند چرخش به یکی دیگر از اعضای خانواده پورشه رسید؛ فردیناند الکساندر پورشه مشهور به بوتزی. فردیناند الکساندر، نوه پورشه بزرگ و فرزند فردی پورشه، در سال ۱۹۵۷ تحصیلات خود در رشته طراحی را رها کرد تا به شرکت خانوادگی وارد شود. او بلافاصله وارد دپارتمان طراحی شد و ابتدا زیر نظر Komenda به کارپرداخت و بعدتر در زمان طراحی خودرو جدید دستیار Goertz بود و در نهایت با خروج Goertz از پورشه، توانست در آگوست ۱۹۵۹ عنوان طراح خودروی جدید را به دست آورد.
طرح نهایی از کجا آمد؟
بوتزی از ابتدای کار طرح یک خودروی فست بک را در ذهن داشت، اما آن گونه که در منابع مختلف نوشته شده است، او در زمان طراحی خودروی نهایی از طرح خودوری Abarth ۳۵۶B Carrera GTL الهام گرفته است. این خودرو توسط آبارث ایتالیا و براساس شاسی مدل ۳۵۶ پورشه طراحی شده بود و در دهه ۵۰ در مسابقات اتومبیل رانی معتبری شرکت کرد. هرچه بود، سرانجام پس از تغییرات زیاد در طرح و البته بخشهای فنی، طرح اولیه در دسامبر ۱۹۶۱ رونمایی شد و هدف آن بود که در ۱۹۶۳ تولید آغاز شود. از ابتدا قرار بود برای آزمایشهای فنی ۱۳ پروتوتایپ از این خودرو ساخته شود که نمونه قرمز رنگ ما هم یکی از آن هاست.
در ماه میسال ۱۹۶۲ پروژه بدون آنکه طراحی آن نهایی شده باشد با نام ۹۰۱ معرفی شد، اما بلافاصله پژو اعلام کرد این شیوه نامگذاری در انحصار این شرکت فرانسوی است و به همین دلیل پورشه ناچار شد نام خودرو را به ۹۱۱ تغییر دهد هر چند هنوز هم همه منتظر هستیم پژوه مدل ۹۰۱ را تولید کند! در خلال نهایی شدن طرح، کار بر روی بخشهای فنی خودرو نیز آغاز شده بود. در ابتدا ایده نصب موتور در جلوی خودرو، مشابه اکثر خودروهای آن دوران مطرح شد، اما این ایده مورد توجه قرار نگرفت.
پورشه مدل ۳۵۶
نصب موتور در میانه خودرو هم به دلیل آن که امکان نصب صندلیهای عقب را میگرفت رد شد و در نهایت تیم مهندسی به طرح موتور عقب رسیدند، طرحی که بر روی مدل ۳۵۶ هم آن را تجربه کرده بودند. ایدهها در مورد طول شاسی نیز مختلف بود، اما سرانجام مهندسان و طراحان توانستند بر روی یک طرح به توافق نهایی برسند و به این ترتیب ساخت پروتوتایپها آغاز شد.
اولین تست در نوامبر ۱۹۶۲ انجام گرفت، اما نتیجه ناامیدکننده بود. بدنه ضعیف بود و بدتر از آن اینکه خودرو حتی در مسیر مستقیم هم پایداری نداشت. تیم مهندسی بلافاصله دست به کار شدند و با اصلاحاتی پروتوتایپ دوم را ساختند، نمونهای که برای نخستین بار تصاویر آن به نشریات درز پیدا کرد. نمونه سوم در تستهای خارج از پیست شرکت داشت و نمونه چهارم برای تستهای ترمز و سیستم تعلیق بود و در نهایت نمونه پنجم در سال ۱۹۶۳ در نمایشگاه خودروی فرانکفورت به نمایش درآمد و به این ترتیب افسانه ۹۱۱ رسما آغاز شد.
پروتوتایپ دوم
ریش قرمز!
خودروی قرمزرنگی که تصاویر آن را میبینید، هفتمین نمونه آزمایشی بود که برای تستهای سیستم تعلیق ساخته شده بود و البته آزمونهای تونل باد هم بر روی آن انجام گرفته. بسیاری از بخشهای این خودرو به صورت دست ساز ساخته شده است و به همین دلیل بعضی از دگمههای آن از جنس چوب است. طراحی داخلی آن اندکی با نمونههای تولیدی متفاوت است و این تفاوت را میتوان در فاصل پدالها هم دید ضمن آنکه پنلهای بدنه آن قوس کمتری نسبت به نمونههای تولیدی نهایی دارند.
این خودرو از سوی پورشه با نام Barbarossa (به معنی ریش قرمز و لقب یکی از پادشاهان آلمان و امپراتور مقدس روم در قرن دوازدهم) نامیده شده بود که با رنگ قرمز بدنه آن در هماهنگی کامل است. این خودرو به طور کامل تحت نظارت متخصصان پورشه از سوی یک مالک شخصی بازسازی شده است و به دلیل خاص بودن ارزش بسیار زیادی دارد.
- مدل مفهمومی T۷ در کنار پروتوتایپ اولیه، در T۷ هدف آن بود که خودرو کشیده باشد تا چهارنفر به راحتی در آن جای بگیرند هر چند طرح توسط پورشه رد شد.
- نمونه طراحی شده توسط Albrecht Goertz. این مدل بیش از حد به خودرو های آمریکایی شبیه بود و طرح جلو و عقب آن از سوی پورشه رد شد.
هفته نامه خودرو امروز