با اینکه جنگ در طول تاریخ همواره پدیده ویرانگر و مذمومی بوده اما این موضوع واقعیت دارد که دنیای شاسیبلندها وجودش را مدیون همین جنگ است. همه چیز در اواسط سالهای دهه 30میلادی و با ورود جیپ به جنگجهانی دوم شروع شد. هرچند که قبل از جیپ خودروهای شاسیبلند دیگری هم به صورت معدود وجود داشتند اما این جیپ بود که جرقه آتش شاسیبلندها را در انبار تاریخ صنعت خودرویی جهان زد.
به گزارش پدال نیوز، با گذشت چند ده سال از آن زمان، دنیای شاسیبلندها فراز و نشیب زیادی داشت و حتی با آمدن کراساوورها که بر پلتفرم خودروهای سواری ساخته میشدند، مسیر تکاملیاش تا حد زیادی دچار تغییر شد اما همانند رودخانهها که مسیرشان مدام تغییر میکند اما از حرکت نمیایستد، دنیای شاسیبلندها نیز نهتنها متوقف نشد بلکه آندسته از خودروسازانی که کسی فکرش را هم نمیکرد، با آن همقدم شدند که پورشه یکی از بهترین مثالهای آن است و البته تا کمتر از چندین سال دیگر برندهای لوکس دیگری مانند جگوار، بنتلی و حتی لامبورگینی و رولزرویس نیز به سمت آن پیش میروند. اما در 8 دههای که از تاریخ شاسیبلندها میگذرد، شاهد عرضه مدلهای غیرمعمول و عجیب و غریبی بودیم که نمیتوان آنها را فراموش کرد. در پرونده امروز قرار است به مرور 10 شاسیبلندی بپردازیم که یا در ظاهر یا در باطن حداقل یک ویژگی خاص دارند.
Laforza: تولید: از 1985 تا 2003
چرا؟ بهجای آنکه آفرود خوبی باشد، چرم خوبی داشت! در آن سالهایی که رنجروور در آفرود حرف اول را در اروپا میزد، در نمایشگاه خودروی لسآنجلس 1989 محصولی با نام لافورزا معرفی شد. لافورزا با این شعار به بازار آمد: «یک آفرود، میتواند لوکس هم باشد.» تا به اینجای کار همه چیز خوب و عالی بود اما وقتی موقع عملیکردن این شعار رسید، همه چیز فدای لوکسشدن کابین شد. شاسی را از ایویکو گرفتند و بدنه خودرو در ایتالیا طراحی شد. انجین اولیه آن V8 فورد بود اما بعدها انجینهای فیات ابارث و سپس آلفارومئو و نهایتا بامو و جنرالموتورز در زیر کاپوتش جای گرفتند. گیربکس آن هم از پژو بود. لافورزا نه ظاهر خوبی داشت نه توانایی رنجروور ولی حداقل چرمهای ایتالیایی درون کابینش عالی بودند. احتمالا تنها دلیل انتخاب لافورزا به عنوان بهترین خرید یا Best Buy در سال 1990 از طرف مجله Consumers Digest همین یک نکته است وگرنه هیچ دلیل دیگری برای این انتخاب وجود نداشت!
Nissan Murano CrossCabriolet: تولید: از 2011 تا 2014
چرا؟ سقف جمعشونده داشت متفاوت فکر کردن همیشه دلیل برتری است اما الزاما دلیل موفقیت نیست. نیسان وقتی مدل کراسکابریو را برای نسل دوم مورانو معرفی کرد انتظار داشت بهجای آنکه نامش در کتاب اولینها ثبت شود، مشتریان استقبال خوبی از آن کنند اما به این موضوع دقت نداشت که پرداخت 47000 دلار برای این شاسیبلند دودرب که محفظه صندوقش کوچک بود عملا بهعنوان یک خودروی شاسیبلند، کاربردی برای مشتریانش ندارد. هماکنون تولید این خودرو بهدلیل فروش کمرونق آن متوقف شده و ژاپنیها نیز فعلا برنامهای برای جایگزینی آن ندارند. مورانو کراسکابریو هم اولین و هم تنها کراساوور بدون سقف جهان با سیستم محرکه AWD بود.
Mercedes-Benz G-Class: تولید: از 1979 تا امروز
چرا؟ 36 سال بدون تغییر چهره اگر بهجای رفتن به سراغ ونها بهدنبال یک شاسیبلند جعبهای برای سرویسهای خدمات شهری مانند پست هستید، مرسدس G یکی از بهترین گزینههاست اما افسوس که قیمت 115000 دلاریاش نشاندهنده یک خودروی لوکس است نه خودرویی برای جابهجاییهای شهری! مرسدس G ابتدا یک خودروی نظامی بود اما در سال 1979 پلاک گرفت و وارد خیابانها شد ولی تاقبل از سال 2001 به بازار ایالاتمتحده نرفت. اولین تغییر مهمی که مرسدس روی G اعمال کرد، در سال 1981 بود که به آن گیربکس اتومات، تهویه، باک زاپاس، گارد جلوپنجره و وینچ جلو افزود. حرف G از عبارت آلمانی Geländewagen یا همان کراسکانتری گرفته شده است.
Suzuki X-90: تولید: از 1995 تا 1997
چرا؟ صندوقدار بود واقعا معلوم نیست چه انگیزهای در پشت پرده تولید این خودرو بوده یا اینکه اصلا انگیزهای بوده یا نه؟ اینجا با خودروی شاسیبلندی سروکار داریم که هم سقف T-top دارد و هم صندوقدار است و همه مشکل ما با این خودرو نیز همینجاست. در کمتر از 2 سال قیمت این خودرو یکچهارم کاهش یافت و تازه مدیران سوزکی پی به اشتباهشان بردند. این سوزوکی که مجله تاپگیر نیز آنرا در لیست 13 خودروی بد 20 سال گذشته خود قرار داده، به لطف چهره خاصش ویژگی دیگری هم دارد؛ اینکه وقتی آنرا در خیابان میبینید نمیتوان تشخیص داد که درحال آمدن است یا درحال رفتن!
Volkswagen Thing: تولید: از 1968 تا 1983
چرا؟ جعبهای بود! بادوام، جالب و با قابلیت آفرود 3دلیل اصلی فولکس برای صادرات Thing بود. وقتی میگوییم جالب منظورمان جذاب نیست! Thing از بازماندههای ارتش نازی از دوران جنگجهانی دوم بود که بدون تغییر ظاهری، روی آن پلاک گذاشتند و به همین راحتی مجوز حضور در خیابانها را گرفت. نام اصلی این خودروی دودیفرانسیل که برپایه بیتل ساخته شده، Type 181 بود ولی بعد از خاتمه یافتن جنگ، برای آنکه این خودرو حداقل در نامش یادآور آن دوران نباشد، دستخوش تغییر شد تا آنجاکه در هرکدام از بازارهای آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا و آسیای جنوبی با نامهای متفاوتی به دست مشتریان رسید. با آمدن قوانین جدید ایمنی در سال 1974، شمارهگذاری این خودرو در ایالاتمتحده به دلیل پایین بودن سطح استانداردهای آن برای همیشه متوقف شد.
GMC Typhoon: تولید: از 1992 تا 1993
چرا؟ بیش از اندازه سریع بود اگر شورولت بلیزر را میشناسید، حتما میدانید که برادر دوقلوی آن جمس جیمی بود. حالا اگر همین جیمی را منفجر کنیم، جمس تایفون بهدست میآید؛ خودرویی که با رکورد5.3ثانیهای خود، نهتنها یکی از سریعترین شاسیبلندهای جهان در دهه 90میلادی بود بلکه در شتاب هم میتوانست پابهپای فراری 348 یا شورولت کوروت C4 حرکت کند. یکی از ویژگیهای جالب تایفون انجین 280 اسبی V6 آن است که با توربوهای میتسوبیشی پرخورانی میشد.
Lamborghini LM002: تولید: از 1986 تا 1993 رامبو لامبو اصطلاحی است که بهدلیل آفرود بودن به این خودرو میدادند. داستان اولین و تنها شاسیبلند لامبورگینی نه خوب شروع شد و نه به خوبی به پایان رسید. چیتا شروعکننده این داستان بود. این پروتوتایپ ابتدا به انجین V8 کرایسلر مجهز شد چراکه نیت لامبورگینی، فرستادن آن به آمریکا بهعنوان خودروی اصلی ارتش ایالاتمتحده بود. اما وقتی لامبورگینی دومین پروتوتایپ آن یعنی LM001 را ساخت، هم شاسی عوض شد و هم انجین را از AMC گرفتند. این تغییرات همچنان ادامه داشت تا آنکه در مناقصه ارتش بهدلایلی که همه میدانیم، انتخاب نشد! بعد از این موضوع لامبورگینی که همه چیز را تمامشده میدید، هم انجین آمریکایی آنرا حذف کرد و از انجین V12 کونتاش بهره گرفت و هم اینکه آنرا به خیابانها فرستاد تا به نوعی انتقامش را از آمریکاییها بگیرد! اما بازهم شکست خورد چراکه بیشتر از چندصد دستگاه از آن به فروش نرفت.
Isuzu VehiCROSS: تولید: از 1997 تا 2001
چرا؟ جلوتر از زمان بود یکی از معدود خودروهایی که در تاریخ ایسوزو ماندگار شد، همین خودروست.90درصد افرادی که این ایسوزو را برای اولینبار دیدهاند، امیدشان به زندگی بیشتر شده چون معتقدند هرچقدر هم که شرایطشان بد باشد دیگر به بدی شرایط این ایسوزو نیست! چند نکته عجیب در این خودرو وجود دارد؛ اول اینکه بخش زیادی از بدنه را با پلاستیک پوشاندهاند. اگر پلاستیک بهدلیل آفرود بودن این خودروست پس چرا بخش مرکزی کاپوت پلاستیکی است؟ دوم اینکه اگر معیار آفرودبودن بوده چه لزومی داشته جلوپنجره آنرا روکش تیتانیومی بزنند یا رینگهایش روکش کرومی داشته باشند؟ صرفنظر از اینها، مهمترین ویژگی این ایسوزو سیستم محرکه دو دیفرانسیل آن است که بهصورت الکترونیکی و به کمک 12 سنسور مختلف، کنترل میشد؛ مشخصهای که در آن زمان و در بازار ایالاتمتحده هیچ خودروی دیگری نداشت.
Hummer H1: تولید: از 1992 تا 2006
چرا؟ بازنشسته ارتشی بود
رینگهای 22 اینچی، عبور از موانع نیممتری یا رفتن درون آبهایی با عمقی بیش از 70سانتیمتر شاید این روزها ویژگی عجیب و غریبی نباشد اما وقتی درگیر جنگ هستید، همین دو نکته کافی است تا برگ برنده نیروهای زمینی در دستتان باشد. هامر، همان خودرویی که میراث نابودگر لامبورگینی LM002 است، از زمینهای جنگ پا به روی آسفالتهای خیابان گذاشت. AM General در اواسط دهه 80 میلادی، لامبورگینی را کنار گذاشت و برنده مناقصه ساخت خودروی نظامی برای ارتش ایالاتمتحده شد. نتیجه این کار به شروع پروژهای با نام High Mobility Multipurpose Wheeled Vehicle ختم شد که به اختصار به آن HMMWV میگفتند ولی بعدها برای سادهتر شدن نامش را به HUMVEE تغییر دادند. زمان گذشت تا جنگ خلیج شروع شد؛ جنگی که شاید اصلیترین دلیل AM General برای عرضه نسخه خیابانی هاموی یا همان هامر خودمان بود.
Pontiac Aztek: تولید: از 2001 تا 2005
چرا؟ خودتان بگویید! هیچکسی باور نمیکند که طراح این خودرو همان کسی است که در سال 2013 شورولت کوروت C7 را طراحی کرده و مطمئنا شما هم باورتان نمیشود اما حقیقت دارد. آقای تام پیتر طراح این خودرو گفته: از همان ابتدا آزتک خودرویی برای همه نبود چون میخواستیم طرحمان از بقیه شاخصتر باشد. اما متاسفانه این شاخص بودن تبدیل به یکی از عجیبترین (اگر نگوییم زشتترین) خودروهای تاریخ شد. بهترین جمله در مورد ظاهر این پونتیاک را جیمز هال گفته؛ وی که هماکنون در سمت معاونت در موسسه تحقیقاتی AutoPacific مشغول فعالیت است، درمورد این خودرو گفته بود: شبیه پنیری است که 6 هفته از تاریخ انقضایش گذشته!