نگاهی نو به صنعت خودرو با جدیدترین اخبار و تحلیل ها در حوزه خودرو با "پدال نیوز" همراه باشید      
۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۰
کد خبر: ۶۶۱۵۳
2017 October 14 - ۰۹:۴۳ - ۲۲ مهر ۱۳۹۶ تاریخ انتشار:
پدال نیوز- فقط مانده یک شنل سیاه روی دوشش بگذارد تا با این وضع لایی‌کشیدن‌ها و سرعت خیره‌کننده‌اش با بتمن اشتباه گرفته شود.
به گزارش پدال نیوز به نقل از همشهری ، تا کفی‌های زردرنگ صیدش نکنند، دور از دسترس قانون باقی می‌ماند. به سرعت در بزرگراه مدرس می‌تازد اما دیری نمی‌پاید که به سدی از ترافیک برمی‌خورد. از میان صف به هم چسبیده خودروها، دالانی به عرض شانه‌اش باز می‌کند. سر راه، ناله و نفرین چند راننده که آینه‌شان ضربه خورده را به جان می‌خرد تا چند متری در سد نفوذناپذیر ترافیک پیشروی کند. خود را به پشت خط‌کشی عابر پیاده می‌رساند. پلیس هم ایستاده اما پلاک موتور‌مخدوش است و نیازی به ایستادن ندارد. اصلا جریمه شود؛ جریمه برای این قشر مثل مهریه است «کی داده، کی گرفته». پس گازش را تا انتها چاق می‌کند و لحظه‌ای بعد جماعتی از شرش خلاص می‌شوند و جماعتی دیگر چند صد متر جلوتر گرفتار. چنین صحنه‌ای را بارها هر کدام از ما تجربه کرده‌ایم.
 
    اول شخص، عابر رنجور
 
دکتر حمید یزدانی، استاد دانشگاه درمورد تخلف راکبان موتورسیکلت‌ها می‌گوید: من به محله‌های پامنار و بازار زیاد رفت‌وآمد می‌کنم. نظم تردد در این مناطق برای موتورسواران بی‌معناست. اگر واژه‌ای قرار باشد این شرایط را توصیف کند، به‌نظرم «فاجعه» است.او که پس از خواندن گزارش همشهری با عنوان «شهر زیر چرخ یکه‌تازی موتورها» با روزنامه تماس گرفته می‌پرسد: واقعا برای من سؤال است که چرا در بیشتر کشورهای جهان پلیس متخلف را دستگیر می‌کند اما در کشور ما پلیسی به نام راهنمایی و رانندگی داریم که هزاران تخلف موتورسیکلت‌ها جلوی چشمش اتفاق می‌افتد اما هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد. ریحانه هوشیارگر، خانمی خانه‌دار است که هر از گاهی با کودک سه ساله‌اش برای خرید مجبور است به خیابان بیاید. او می‌گوید: هر بار که به کوچه و خیابان بیایم تا زمان برگشت دلشوره دارم. بعضی از موتوری‌ها اصلا به عابران توجه نمی‌کنند و حتی پیاده‌رو را هم پیست موتورسواری خودشان می‌دانند. برای همین حتی در پیاده رو هم احساس امنیت نمی‌کنم، سر چهارراه و عبور از خیابان که جای خود دارد.
 
    دوم شخص، متهم چه می‌گوید؟
 
هرج و مرج بخشی از کار آنهاست. شاید خودروسواران و عابران پیاده تردد موتورسیکلت‌ها در شهر را آشفته‌بازار بدانند اما راکبان موتورها سخنی دیگر دارند. «نادر. م» پیک موتوری که هر روز نشریات برگشتی را از دکه‌های اطراف مینی‌سیتی و بزرگراه ارتش جمع می‌کند، می‌گوید: «11سال است ابزار کارم شده. مگر می‌شود موتورسوار باشی و پشت چراغ قرمز بایستی؟ چراغ قرمز اصلا برای ماشین‌هاست.» از صورت برنزه‌اش به آسانی می‌شود فهمید که اهل کلاه ایمنی نیست. او که از مقابل دکه می‌رود، موتور دیگری جایش را می‌گیرد؛ جوانکی که با نگاه کردن به تیتر روزنامه‌ها و در پاسخ به سؤال ما درباره داشتن گواهینامه می‌گوید: «شرط سربازی را که برداشتند، اگر شرط سن را هم بردارند، بالاخره می‌روم گواهینامه موتورم را می‌گیرم.»
 
اگرچه همه موتورسواران دوست ندارند که قانون‌شکن باشند اما گاهی اوقات مجبور می‌شوند. علی که سال‌هاست با موتور به محل کار خود می‌رود و برمی‌گردد، می‌گوید: بعضی روزها به قدری خسته هستم و فکرم مشغول است که اصلا مسیر برگشت و اینکه چطور رانندگی کرده‌ام یادم نمی‌آید. البته با وجود این حواسم هست که اگر کفی پلیس و تعداد زیاد مأمور را دیدم راهم را کج کنم. وی درباره علت این کار می‌گوید: بالاخره شاید همه مدارک همراهم نباشد. ضمن اینکه کلاه را به جای اینکه روی سرم باشد، جلوی موتور می‌بندم و شاید به همین دلیل جریمه شوم یا موتورم توقیف شود. جوان دیگری که مجهز به کلاه و لباس موتورسواری است، راکب موتورسنگینی است که صدای هیجان انگیزی دارد و در یکی از بزرگراه‌های شمالی تهران در حال ویراژ دادن است.
 
پس از چندبار اشاره برای توقف، موفق به گفت‌وگو با وی می‌شویم. او که نمی‌خواهد نامی از او در گزارش باشد، می‌گوید: این موتور به‌دلیل حجم بالا مجوز ندارد و برخی از روزهای تعطیل که هم بزرگراه خلوت‌تر است و هم پلیس نیست می‌توانم با آن در بزرگراه‌ها بتازم. شما صدای این موتور را هم که بشنوید، آدرنالین خونتان بالا می‌رود چه اینکه بخواهید با آن رانندگی کنید. او با افتخار از ثبت سرعت 140کیلومتر در ساعت هم صحبت می‌کند.
 
    پلیس؛ سوم شخص مسئول
 
ضلع سوم حکایت موتورسیکلت‌ها پلیس راهنمایی و رانندگی است. پشت چراغ قرمز میدان سپاه 50ثانیه معطلی را فرصتی می‌دانم برای صحبت با یک افسر پلیس. وی که اسمش روی کاور فسفری‌رنگش بود اما نخواست نامی از او برده شود، به همشهری گفت: بیشترین تخلف مشهود موتورسواران ورود ممنوع، حرکت خلاف جهت در معابر و عبور از چراغ قرمز و خط ویژه است. نداشتن کلاه ایمنی هم تخلفی است که بیش از 90درصد موتورسواران مرتکب آن می‌شوند. 4موردی که وی اشاره کرده تخلفاتی است که به موجب آنها پلیس می‌تواند موتورسیکلتی را توقیف کند. وی در ادامه تأکید کرد: درصورت متوقف‌کردن موتورسیکلتی تخلفات دیگری چون نداشتن گواهینامه، بیمه و پلاک مخدوش یا پوشاندن پلاک را شاهد هستیم. دست آخر از این پرسیدم که موتورسیکلت‌ها برگه معاینه فنی هم دارند؟ این مأمور راهنمایی و رانندگی با شنیدن این سؤال فقط لبخند زد.
 
    اعداد برگ‌ریز
 
در روزهای آخر تابستان و قبل از آغاز برگ‌ریزان بود که خبری منتشر شد از سوی یک عضو اتاق صنعت و معدن تهران که 700هزار موتورسیکلت کاربراتوری در انبار آماده فروش در بازار است.
هم‌اکنون یک میلیون موتورسیکلت کاربراتوری فعال در معابر پایتخت تردد می‌کنند و 850هزار موتور دیگر در پارکینگ‌ها توقیف هستند. حالا اگر این 700هزار موتور جدید هم به معابر شهری اضافه شوند، چه سرنوشتی در انتظار تهران است؟‌
 
    چه‌کسی جلوی موتورسیکلت‌ها می‌ایستد؟
 
موتورسیکلت، دوچرخ دارد اما وقتی از یک کوچه می‌گذرد، به اندازه یک تریلی 18چرخ آرامش برهم‌زن است. آلودگی صوتی‌اش معادل کوره یک کارخانه فولادسازی است که کارگران آن ظرف 3ماه سمعک‌لازم می‌شوند؛ 95دسی‌بل. اما مگر قانونی برای برخورد با صدای عادی اگزوز آنها وجود دارد که درباره‌اش بشود مطالبه‌ای داشت؟ آلایندگی هوای یک موتورسیکلت به اندازه 6پراید است؛ پرایدی که خود ید طولایی در آلایندگی هوا دارد. در قوانین راهنمایی و رانندگی اشاره شده که باید با وسیله نقلیه‌ای که صدای نامتعارف دارد یا دودزاست، برخورد شود اما صدای بالا و آلایندگی هوا جزو مواد لازم شکل‌دهنده یک موتور است. تنها می‌ماند بحث آشفتگی تردد و هنجارشکنی آنها که قوانین به‌شدت درباره آنها حساس است و جریمه‌های سنگین برای آنها وضع کرده اما کدام پلیس می‌خواهد دنبال یک میلیون موتورسوار فعال پایتخت برود و با آنها برخورد کند؟ اصلا استعداد کل نیروهای پلیس تهران چند نفر است؟
rbox
خبر فارسی
lbox
نام:
ایمیل:
* نظر:
fr_head
تازه های سایت
fr_head