پدال نیوز: کمپین نخریدن خودروهای تولید داخلی همچنان از طریق شبکه های اجتماعی دنبال می شود و مشخص نیست در ادامه آن کدام گروه برنده نهایی خواهند بود، مردم یا خودروسازان.
به گزارش پدال نیوز به نقل از پرشین خودرو، آنچه مسلم است اینکه شکل گیری این کمپین یک تلنگر بزرگ برای صنعت خودرو کشور و مسوولان دستگاههای اجرایی ذی ربط به شمار می رود. هر چند که محتوای پیام هایی که در این کمپین رد و بدل می شوند مبتدیانه و بدون علم و آگاهی تدوین می شود، اما صرفنظر از موفقیت یا شکست آن، دستکم این انگیزه را در بین خودروسازان کشور ایجاد کرده است که باید برای ادامه حیات خود مسیر دیگری را دنبال کنند.
اما آنچه بیش از هرچیز نگران کننده تر به نظر می رسد عدم شناخت دنبال کنندگان این کمپین از ساختار صنعت خودرو و اهمیت آن در اقتصاد ایران است. چرا اکثریت قریب به اتفاق آنها امروز خود را در قامت یک کارشناس خودرو می پندارند و جالب آنکه با قطعیت در محافل مختلف اعلام می کنند که مثلا قیمت تمام شده پراید زیر پنج میلیون تومان است.
از طرفی دل بستن عامه مردم به برخی از محتواهای غیر واقعی در این کمپین نه تنها نمایانگر عدم شناخت کافی این افراد از فضای موجود است، بلکه عمق فاجعه آنجا است که همین نگرش ها بر گسترش های چالش های اجتماعی ایران نیز خواهد افزود. در عین حال ایجاد ناامنی اقتصادی یکی دیگر از دستاوردهای این کمپین خواهد بود که در نهایت دود آن به چشم انتشار دهندگان این کمپین خواهد رفت.
نکته جالب توجه آنکه هیچیک از دنبال کنندگان این کمپین حاضر نیستند به این مولفه ساده در اقتصاد ایران توجه کنند که با وجود ثابت ماندن نرخ دلار در مرز سه هزار تومان چگونه می توان انتظار داشت که قیمت کالاها کاهش پیدا کند. در حالیکه قیمت تمام شده بسیاری از تولیدات داخلی از جمله قطعات خودرو متاثر از قیمت ارز بوده و تنها راه کاهش قیمت خودرو نیز کاهش قیمت ارز است.
چه بسا تاکنون دهها اقتصاددان داخلی و خارجی به این نکته اذعان داشته اند که قیمت دلار در ایران تحت هیچ شرایط کمتر از سه هزار تومان نخواهد بود. سیاست دولت نیز در محیط اقتصادی ایران بر کنترل تورم و جلوگیری از افزایش رشد آن متمرکز شده، به این معنی که دولت تلاش می کند تا در هر شرایطی از افزایش تورم جلوگیری کند.
از طرفی ممکن است تصور عامه مردم بر این باشد که با رفع تحریم ها خودروسازان خارجی پشت دروازه های ایران به صف خواهند شد. تصوری که به آسانی عینیت بخشیده نمی شود و اگر چنین استنباطی وجود داشته باشد ناشی از شناخت ناکافی از فضای کسب و کار صنعت خودرو جهان است. هر چند که در این مسیر مدیران صنعت خودرو نیز پس از توافق عجولانه جریان های رسانه ای خود مبنی بر مذاکره با خودروسازان خارجی را شکل دادند.
با این وجود اگر چه در شرایط فعلی و با توجه به توقف خرید خودرو از سوی مردم، این کمپین به زیان خودروسازان کشور باشد، اما به طور حتم باز هم مردم از این فضای ایجاد شده بیشتر آسیب خواهند دید. آنچه از فضای روانی این کمپین در ذهن ها متبادر می شود این است که در صورت بروز یک رویکرد جدید در اقتصاد ایران و یا صنعت خودرو حتی این احتمال وجود دارد که دنبال کنندگان این کمپین طی ماههای آینده پشت درهای نمایندگی های خودرو سازان برای ثبت نام و خرید خودرو صف بکشند.
با این همه خودروسازان نیز نباید فراموش کنند که در فضای کسب و کار جهانی امروز همواره حق با مشتری است و چنانچه سیاست های یک خودروساز مطابق میل، علاقه و رفتار مشتری نباشد، به طور حتم هر گونه فعالیت تولیدی منجر به شکست خواهد بود. از این روی می توان اینگونه استنباط کرد که در فضای فعلی ادامه این کمپین یک بازی دوسر باخت برای مردم و خودروسازان خواهد بود.