نگاهی نو به صنعت خودرو با جدیدترین اخبار و تحلیل ها در حوزه خودرو با "پدال نیوز" همراه باشید      
۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۶
کد خبر: ۵۴۹۰۴
2017 May 09 - ۱۶:۲۸ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ تاریخ انتشار:
پدال نیوز: این چهار نفر چه خواهند کرد؟ کدام می ماند و کدام صحنه رقابت را ترک خواهد کرد؟ برای پاسخ به این سوال ها باید کمی به عقب برگردیم.
به گزارش پدال نیوز به نقل از هفته نامه صدا - زینب صفری: در حالی این گزارش را می خوانید که مناظره دوم کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری هم برگزار شده و صحنه انتخابات سر و شکل مشخص تری به خود گرفته است. فقط چند روز به موعد انتخابات باقی مانده و میدان رقابت قطب های اصلی خودش را شناخته است. هر چند شش کاندیدا در این میدان حاضرند اما رقابت با چهار رقیب جدی جریان دارد. یک سوی میدان ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف و سوی دیگرش حسن روحانی و اسحاق جهانگیری. رویارویی جریان اصولگرا با زوج اعتدالگرا – اصلاح طلب قرار است این انتخابات را دو قطبی کند؟

اما درون هر قطب چه می گذرد؟ قالیباف/ رئیسی و روحانی/ جهانگیری با هم رقیب هستند یا هماهنگ با هم حرکت می کنند یا هر کدام راه خودش را می رود؟ جمنا و جامعتین یا شورای عالی اصلاح طلبان در این میان چه نقشی دارند؟  این چهار نفر چه خواهند کرد؟ کدام می ماند و کدام صحنه رقابت را ترک خواهد کرد؟ برای پاسخ به این سوال ها باید کمی به عقب برگردیم.

وضعیت زوج قالیباف – رئیسی پیش از مناظره

اصولگرایان با همه ساز و برگی که برای رسیدن به کاندیدای واحد چیدند اما در نهایت با سه کاندیدا وارد انتخابات شدند. «جمنا» یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب در عمل از هم پاشید. قرار بود آنها در چند مرحله کاندیداهای مورد نظرشان را اعلام کنند. هفدهم فروردین ماه هم 5 نامزد نهایی را اعلام کردند که به ترتیب ابراهیم رئیسی، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، محمد باقر قالیباف و پرویز فتاح بودند. چهار روز بعد اما بعد از اعتراض حاجی بابایی به نتایج این انتخابات، جمنا نام او را به عنوان پنجمین نفر اعلام کرد و نام فتاح از فهرست کاندیداهای نهایی خط خورد. همان زمان جمنا اعلام کرد که «تصمیم گیری در خصوص نحوه حضور این پنج نفر در رقابت های انتخاباتی بر عهده شورای مرکزی جبهه خواهد بود.»
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

از میان این پنج نفر اما حاجی بابایی و زاکانی رد صلاحیت شدند و بذرپاش هم با این که در آخرین دقایق ثبت نام در وزارت کشور حاضر شده بود، ثبت نام نکرد. دو نفر دیگر یکی ابراهیم رئیسی بود که در بیانیه کاندیداتوری اش اعلام کرد «فارغ از گروه بندی های سیاسی» و در واقع به شکلی مستقل نامزد شده است و دیگری قالیباف که 21 فروردین ماه از جمنا اعلام استقلال کرد؛ع جایی که حسین قربانزاده، دبیرکل جمعیت عدالت و پیشرفت و دست راست قالیباف در نشست خبری خودش گفت: «جبهه مردمی به خاطر لطفی که داشتند، آقای قالیباف را در لیست خود قرار دادند.
 
با این حال اگر قالیباف قصد شرکت در انتخابات را داشته باشد به صورت مستقل شرکت خواهد کرد.» همین اتفاق هم افتاد تا او که شانزدهم فروردین ماه با بیانیه ای اعلام کرده بود قصد کاندیداتوری ندارد و تلاشش را برای کمک به پیروزی گزینه مطلوب خواهد کرد، به شکلی مستقل از جمنا وارد انتخابات شد.

این موضوع معترضانی هم داشت از جمله عزت الله ضرغامی که در نامه ای به جمنا از آنها خواست تا از چهره ای همچون رئیسی به دلیل اعلام استقلال در کاندیداتوری حمایت نکند. هر چند خود او یک شب بعد پای اولین سخنرانی عمومی و زودهنگام رئیسی بعد از اعلام کاندیداتوری در مسجد حوری حاضر شد. دو روز بعد هم جمنا در بیانیه ای اعلام کرد که اعلام استقلال رئیسی با اساسنامه جمنا در تضاد نیست تا معلوم شود این جمنا نیست که در خصوص نحوه حضور آن 5 کاندیدا تصمیم گیری می کند.

در این میان مصطفی میرسلیم هم از جانب حزب متبوعش موتلفه و خارج از چهارچوب جمنا پای به میدان رقابت گذاشته و می گوید که تا پایان می ایستد و کنار نخواهد کشید. البته او در کنار هاشمی طبا گزینه های کم شانس در انتخابات هستند. با این حساب باید دید رئیسی و قالیباف، این دو چهره خراسانی چه مسیری را تا به اینجا طی کرده و طی خواهند کرد و نقاط قوت و ضعف هر کدام چیست؟

ابراهیم رئیسی داماد آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد، عضو مجلس خبرگان و متولی آستان قدس رضوی است. او بیشتر یک چهره قضایی است و مسئولیت ها و سوابقش در همه این سال ها در این حوزه بوده است. رئیسی اگرچه خیلی دیرتر از قالیباف علاقه مندی اش برای کاندیداتوری در انتخابات را رسانه ای کرد اما کمپین انتخاباتی اش خیلی زودتر از او سروسامان پیدا کرده و حالا دیگر می توان گفت که او دست کم تا آنجا که به حمایت چهره های شاخص اصولگرا باز می گردد، نامزد اصلی اصولگرایان است.

25 فروردین رئیسی به همراه فرهاد رهبر، مسعود میرکاظمی و نادر طالب زاده که همه از دست اندرکاران دولت احمدی نژاد و چهره های تندرو اصولگرا هستند، برای ثبت نام راهی وزارت کشو رشد. آمدنش که قطعی شد، سعید جلیلی نامزد جبهه پایداری از حضور در انتخابات کناره گیری کرد و با پیوستن به کمپین انتخاباتی رئیسی حمایتش را از او اعلام کرد. از اواسط فروردین ماه هم حاجی دلیگانی، نماینده شاهین شهر و از اعضای جبهه پایداری گفت که آیت الله مصباح پدر معنوی این جبهه به اعضای جبهه پایداری گفته تا سراغ رئیسی بروند و جبهه پایداری بعد از مناظره اول در بیانیه رسمی خودش رئیسی را کاندیدای اصلح معرفی و حمایتش از او را اعلام کرد.

با تشکیل ستاد رئیسی ترکیب اطرافیان او صورت مشخص تری به خود گرفت. هر چند رئیسی در 24 ساعت سه بار رئیس ستادش را تغییر داد و از مسعود میرکاظمی، وزیر بازرگانی و نفت احمدی نژاد به علیرضا زاکانی نماینده قبلی مجلس رسید اما در نهایت دوم اردیبهشت علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی احمدی نژاد را به عنوان رئیس ستادش معرفی کرد.

در دیدار سوم اردیبهشت ماه رئیسی با فراکسیون ولایت که ریاست آن را حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش در دولت احمدی نژاد بر عهده دارد و اعلام حمایت این فراکسیون از رئیسی جای پای جبهه یکتا و جبهه پایداری در کمپین حامیان رئیسی محکم تر شد. سه روز بعد رئیسی اولین همایش انتخاباتی اش را با سخنرانی سعید جلیلی در سالن حوزه هنری تهران برگزار کرد که چهره هایی از ستاد انتخاباتی جلیلی در سال 92 همچون بیژن نوباوه، علیرضا قروه و محمد سلیمانی در آن حضور داشتند. به این ترتیب وزرای سابق احمدی نژاد و اعضای جبهه پایداری کادر اصلی تیم انتخاباتی رئیسی را تشکیل می دهند.

با این همه اما هیچ کدام از این حمایت ها نمی تواند به اندازه حمایت جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) از رئیسی مهم و معنادار باشد. این دو تشکل سنتی اصولگرایان بعد از مناظره اول رسما حمایت شان را از او اعلام کردند تا قالیباف یک بار دیگر با این حقیقت مواجه شود که کاندیدای اصلی اصولگرایان نخواهد بود.

با این حال ضعف اصلی رئیسی در مقایسه با سه نامزد اصلی دیگر، ناشناخته بودنش است. شاید به همین خاطر هم کمپین انتخاباتی اش مدام او را از این شهر به آن شهر می برد.

تنهاترین سردار!

با حمایت جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جبهه پایداری و جبهه یکتا و جمنا از رئیسی، ستاد انتخاباتی قالیباف خالی تر از قبل شده و او را در سومین تجربه انتخاباتی اش تلخ کام تر از همیشه کرده است. سردار محمد باقر قالیباف که عمده سوابقش نظامی گری و 12 سال اخیر شهردار تهران بوده، امسال برای سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است.
 
او هم دور قبل و هم در سال 84 کاندیدای انتخابات بود. در این دور اما تا اینجای کار تنها همان تشکل نزدیک به خودش یعنی جمعیت عدالت و پیشرفت از او حمایت کرده است. جمنا هم اگرچه تا این لحظه نام خود را از لیست کاندیداهای مورد حمایتش خط نزده، اما قطعا اگر بنا به انتخاب یکی از میان این دو نفر باشد، انتخاب آنها رئیسی خواهد بود. جلسه انتخاباتی او با فراکسیون ولایت هم کم فروغ بود. در این جلسه که درست یک روز بعد از جلسه رئیسی با این فراکسیون برگزار شد، تنها حدود 20 نماینده شرکت کردند.

قالیباف در حالی می خواهد دولت «مردم» را تشکیل دهد که شرایط دشوارتر از گذشته برای او پیش می رود. او علاوه بر این که در جریان اصولگرایی تنها مانده، باید بر ظن کاندیدای پوششی و جدی گرفته نشدن از طرف مردم هم غلبه کند. به علاوه او امسال در شرایطی کاندیدا شده که سوالات جدی درباره عملکردش در شهرداری وجود دارد.
 
 زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»
 
از بدهی 20 هزار میلیارد تومانی بنا بر آمار رسمی (و 60 هزار میلیارد تومانی بنا بر آمار غیر رسمی شهرداری تهران) که به گفته مسجدجامعی، عضو شورای شهر (هفته گذشته در گفتگو با اعتماد) قالیباف روی دست شهرداری گذاشته تا مقصر بودن شهرداری در حادثه پلاسکو، ماجرای واگذاری املاک نجومی که بنا بر گزارش دیده بان شفافیت و احمد توکلی، قالیباف در آن نقش داشته است، تراکم فروشی های بی حساب و کتاب و ارتباط شهرداری با بابک زنجانی متهم بزرگ نفتی و دریافت رشوه مدیران عالی رتبه شهرداری از او، تنها بخشی از چالش های تازه قالیباف است که در مبارزات انتخاباتی اش باید فکری برای آنها کند.

قالیباف شعارهایی می دهد که عملکردش عکس آنها را نشان می دهد. او در حالی در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو، دانستن را حق مردم می داند که به گواهی تعدادی از نمایندگان او برای رأی نیاوردن تحقیق و تفحص از شهرداری تلاش کرده بود و بعد از منتفی شدن آن هم از رئیس مجلس تشکر کرد.

قالیباف اگرچه با داشتن 18 مجله و سایت اینترنتی، روزنامه صبح نو، سایت فردا و چندین کانال تلگرامی به قول حکیمی پور عضو شورای شهر تهران یک امپراتوری رسانه ای راه انداخته و شاید این مزیتی نسبی برایش محسوب شود، اما چندان مشاوران زبردستی ندارد. به همین دلیل بیشتر تاکتیک های انتخاباتی اش کپی برداری است که اگر موقعیت او را بدتر نکنند، بهتر نخواهند کرد. تاکتیک هایی که گوشه هایی از آن در مناظره اول خود را نشان داد و با انتقادات زیادی هم همراه بود.

شعارهای پوپولیستی زوج اصولگرا

با همه تفاوت ها اما او و رئیسی شباهت هایی هم با یکدیگر دارند. شاید مهم ترین این شباهت ها استفاده از تاکتیک شعارهای پوپولیستی و سرمایه گذاری آنها در مناطق محروم است. وعده ایجاد 4 میلیون شغل از سوی رئیسی و 5 میلیون شغل از سوی قالیباف یا افزایش سه برابری یارانه ها از سوی هر دوی آنها و دادن کارانه 250 هزار تومانی به هر نفر توسط او نمونه ای از این شعارهای پوپولیستی است که با واکنش های زیادی همراه شد؛ آنقدر که علی لاریجانی رئیس مجلس و تعدادی دیگر از نمایندگان از جمله علی مطهری، جعفرزاده، ایمن آبادی، تاجگردون و ... به قالیباف و رئیسی توصیه کردند قانون هدفمندی یارانه ها را بخوانند چون اساسا این قانون اجازه سه برابر کردن یارانه ها را به دولت نمی دهد.

لاریجانی این موضوع را روشن کرد که تصمیم درباره یارانه در شأن مجلس است و نه دولت. ادعای ایجاد 4 یا 5 میلیون شغل هم واکنش برانگیز بود. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور که خودش هم نامزد انتخابات است گفته بود: «کسانی که چنین وعده ای می دهند یا شغل ایجاد نکرده اند یا اعداد و ارقام نمی دانند.» حتی میرسلیم دیگر کاندید انتخابات هم گفته بود: «باید به نحویوعده داد که فردا توان عمل به آن باشد.» یا علی ربیعی وزیر کار که در واکنش به پرداخت کارانه 250 هزار تومانی قالیباف گفته بود: «این کار نوعی دروغ بزرگ و بزرگ ترین دروغ به فقراست.»
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

درست است که قالیباف و رئیسی بر رأی بخش محروم جامعه حساب ویژه ای باز کرده اند؛ اما آنها در میان شش کاندیدای حاضر تنها چهره هایی هستند که سابقه حضور در دولت و مجلس را نداشته اند. شاید وعده سه برابر کردن یارانه ها یا اشتغالزایی نجومی بی ربط به این سابقه کاری هم نباشد. هر چه هست آنها در چنین فضایی پا به اولین مناظره انتخاباتی گذاشتند.

در اولین مناظره انتخاباتی در هشتم اردیبهشت ماه هر چقدر قالیباف تهاجمی به میدان آمده بود اما گارد رئیسی در مقابل روحانی و جهانگیری بسته بود. رئیسی برعکس قالیباف که تلاش می کرد با حمله های پی در پی به روحانی و جهانگیری دو قطبی زودهنگامی ایجاد کند، سعی کرد دست به عصا در گوشه میدان باقی بماند. او حتما می داند برای شناخته شدن چقدر باید فرصت مناظره های انتخاباتی را قدر بداند اما ترجیح داد ریسک مبارزه مستقیم با حریفان ورزیده را انجام ندهد. کاری که به عکس او قالیباف به آن نیاز داشت.

قالیباف بعد از دو بار کاندیداتوری و ناکامی، در مقام کسی است که چیزی برای از دست دادن ندارد. بازی او بازی همه یا هیچ است. او نه فقط به از میدان به در کردن کاندیدای جناح رقیب که حتی به خارج کردن رئیسی از گود رقابت فکر می کرد. خیلی ها مانند عباس عبدی معتقدند قالیباف در مناظره اول تلاش کرد تا رئیسی را از گردونه رقابت حذف کند.
 
او برای دیده شدن همه کار کرد. بارها با تکه پرانی به جهانگیری سعی کرد اعتماد به نفس او را به اندازه یک کاندیدای پوششی پایین بیاورد؛ سه اتهام به روحانی وارد کرد که او با بابک زنجانی در ارتباط بوده و از او برای ستادش در دوره قبل کمک دریافت کرده و همینطور وعده بهبود شرایط اقتصادی در صد روز و ایجاد چهار میلیون شغل را داده است؛ حمله ای که با دفاع جانانه جهانگیری و روحانی، هر چه بیشتر قالیباف را در موضع ضعف فرو برد. دولت روحانی را دولت چهار درصدی معرفی کرد، یعنی دولتی که سیاست هایش 96 درصد مردم را کنار گذاشته و به سود چهار درصد کار می کند.

قالیباف در مناظره اول اما سراسر گرته برداری معوج از دیگر چهره ها بود. او تکه کلام معروف میرحسین موسوی (امروز با پدیده ای مواجهیم که به دوربین زل می زند و دروغ می گوید) را ناشیانه به کار برد تا تاکتیک های حمله – اتهام – دروغ احمدی نژاد را در مناظره استفاده کرد و در همه حالات لبخندهای هیستریک را کنار نمی گذاشت. کمپین انتخاباتی اش حتی پخش گفتگو برای ناشنوایان که اینستاگرام روحانی مبدع آن بود را در پخش زنده اینستاگرام خودش اجرا کرد. این عملکرد قالیباف موجب شد تا در توییتر و شبکه ها اجتماعی به اعتراض، هشتک #قالیکپی داغ شود.

اما قالیباف چاره ای جز ریسک نداشت. تجربه دو انتخابات قبلی به او می گوید که پایگاه رأی اش به شدت شناور و متغیر است. سال 84 درست تا روز دوشنبه منتهی به انتخابات به عنوان گزینه اصلی جناح اصولگرا مطرح بود و در نظرسنجی ها اوضاع خوبی داشت اما یکباره از آن روز همه چیز تغییر کرد و با گسیل اصولگرایان به سمت احمدی نژاد آرای او هم رفته رفته پایین آمد. سال 92 هم در حالی که در نظرسنجی ها پیشتازی می کرد اما یکباره و به خصوص بعد از مناظره سیاسی آن سال و گیر افتادن در چنبره «سرهنگ – حقوقدان» آرای اش ریزش کرد. در چنین شرایطی او همه کار کرد تا خودش را یک قطب میدان تعریف کند و آرای اصولگرایانی که در ستادش نیستند و حاضر به حمایت از او نشدند را به سمت خودش جلب کند؛ هدفی که با بازی خوب جهانگیری و روحانی ناکام ماند.

او حتی شاید رأی آن بخش از اصولگرایان معتدلی که ممکن بود میان روحانی و قالیباف دو به شک باشند را از دست داده باشد. قالیباف تمام مدت تلاش می کرد در لباس احمدی نژاد ظاهر شود اما هر چه به او شبیه تر شد، رأی اصولگرایان معتدل و کمتر سیاسی هم از او دورتر شد. با رد صلاحیت احمدی نژاد و بقایی هم بعید است که حامیان آنها، قالیباف را بدیل احمدی نژاد بدانند و به او رأی بدهند.
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

اما رئیسی در مناظره اول با گارد بسته به میدان آمده بود و تلاش می کرد تا خود را در مصاف مستقیم با زوج روحانی – جهانگیری قرار ندهد اما با حمایت هایی که روانه ستاد انتخاباتی اش شده است شاید مناظره دوم را در مقایسه با قالیباف با اعتماد به نفس بیشتری پیش ببرد. او برای شناخته شدن نمی تواند تنها به فرصت سفرهای انتخاباتی دل ببندد. با این حال رئیسی 4 میلیون رأی سعید جلیلی در انتخابات سال 92 را از آن خود می داند. جلیلی سیاسی ترین چهره در انتخابات گذشته و نماینده مخالفان گفتگوی هسته ای و حالا برجام است که رأی اش از همه سیاسی تر بود. به عبارت دیگر 4 میلیون رأی او پایگاه خالص سیاسی اصولگرایان تندرو و حامی جبهه پایداری است که حالا رأی شان رئیسی خواهد بود.

او علاوه بر این، سرمایه گذاری ویژه ای هم در مناطق محروم دارد. درست به همین دلیل دهم فروردین ماه درست در گرماگرم بحث های انتخاباتی و زمانی که نام رئیسی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری جدی شده بود، خبر توزیع صدها تن آرد رایگان در میان محرومان خوزستان در قالب طرح «نسیم کرامت» توسط بنیاد کرامت امام رضا وابسته به آستان قدس رضوی رسانه ای شد.

رئیسی نام دولت احتمالی خودش را هم «دولت کار و کرامت» گذاشته است؛ موضوعی که با واکنش صادقی، نماینده تهران مواجه شد که با زبانی کنایه آمیز در صفحه توئیتر خودش نوشت: «آغاز عملیات بزرگ مردمی توزیع صدها تن «آرد تبرکی در بین مردم خوزستان؛ آرد از سیب زمینی مغذی تر است؟!» اشاره صادقی به توزیع سیب زمینی رایگان در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 88 توسط دولت احمدی نژاد بود.

به هر حال مناظره اول نشان داد سرمایه گذاری رئیسی بیشتر بر سفرهای استانی و قالیباف بر خود مناظره ها برای مطرح شدن است؛ اما هنوز برای قضاوت زود است.

بعد از مناظره

بعد از مناظره، انتقادها از قالیباف بالا گرفت. به ویژه طرفداران رئیسی او را کاندیدای غیر اصلحی می دانستند که باید کنار رود. آنها قالیباف را به خاطر روش های عاریتی که مال او نبود و یادآور شیوه های احمدی نژاد بود به انتقاد گرفتند. این انتقادها اما از طرف حامیان قالیباف هم بی پاسخ نماند. آنها معتقد بودند رأی قالیباف بیشتر از سایر کاندیداهای اصولگراست و دو کاندیدای دیگر اصولگرا باید به نفع قالیباف کنار بروند.
 
این دعواها به ویژه در فضای مجازی و در بدنه حامیان رئیسی و قالیباف تا آنجا بالا گرفت که سایت الف متعلق به احمد توکلی در یادداشتی از حامیان این دو کاندیدا خواست یکدیگر را تخریب نکنند: «اگر تخریب نامزدهای اصولگرا توسط حامیان و هواداران کلید بخورد بدون شک سرنوشت این انتخابات شکست قطعی است.
 
 زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»
 
اما متاسفانه مدتی است برخی بداخلاقی ها در میان هواداران دو نامزد جبهه انقلاب (رئیسی و قالیباف) آغاز شده است که باید از همین امروز نسبت به اصلاح آن اهتمام ویژه داشت. این رقابت متفاوت از گذشته است. باید این سطح از بلوغ در میان هواداران و طرفداران ایجاد شود که اثبات نامزد مورد علاقه شان با تحقیر و تضعیف دیگر نامزدهای اصولگرا میسر نیست. انتظاری که از ستاد انتخابات نامزدها می رود تذکر دادن به سرشبکه های تخریب و تضعیف نامزد رقیب است؛ چه ستاد آقای رئیسی و چه قالیباف.»

همچنین میرسلیم رقیب انتخاباتی اش هم گفته است طرح بحث 4 و 96 درصد تنها یک شعار برای کوبیدن رقیب بود.

تحلیلگرانی همچون امیر محبیان هم به قالیباف توصیه کردند اگر تندروی کند، بازی را خواهد باخت. محبیان در این باره گفته بود که یک کاندیدا باید به نحوی حرکت کند که خود را به موانعت نکوبد؛ قالیباف باید بداند تندروی نقطه تمایز او در این رقابت نیست. کاندیداهایی بودند که از او تندتر حرکت کردند. قالیباف باید روی نقطه تمایز خود تاکید کند؛ کارآمدی و گره گشایی از مشکلات و الا بازی را راحت خواهد باخت. سیاست بازی با فانتزی هاست؛ با آرزوها و امیدها و البته بعضی وقت ها بهره بردن از نفرت ها! مردم ما اکنون با امید و عشق راحت تر برانگیخته می شوند تا نفرت. (روزنامه اعتماد)

آنچه مشخص است این که اصولگرایان تندرو جبهه پایداری، نواصولگرایان جبهه یکتا و همینطور اصولگرایان سنتی جامعتین رئیسی را بر قالیباف ترجیح داده اند. در کنار این هر از چندگاهی پالس هایی مبنی بر کنار کشیدن قالیباف شنیده می شود. از جمله اظهارنظر هفته گذشته آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری که گفته بود اگر صالح به نفع اصلح کنار نرود خائن است. این در واقع پیامی به قالیباف و میرسلیم است تا از انتخابات کنار بکشند.

رئیسی و قالیباف چه خواهند کرد؟

اما بالاخره از میان زوج قالیباف/ رئیسی کدام در انتخابات خواهد ماند؟ آیا قرار است یکی از آنها کنار برود؟ تا آنجا که نیکزاد و زارع مسئولان ستاد رئیسی و قالیباف اعلام کرده اند قرار نیست هیچ کدام از آنها از رقابت کنار بکشند. شواهد هم همین را نشان می دهد.

رئیسی و قالیباف خوب می دانند که در صورت کنار رفتن یکی، قرار نیست آرای او به سبد کاندیدای دیگر ریخته شود. حامیان رئیسی در جبهه پایداری از منتقدان سنتی تکنوکرات های اصولگرایی همچون قالیباف هستند و او را گزینه مطلوب خود نمی دانند. حامیان قالیباف هم قرار نیست به رئیسی و کسی رأی بدهند که نگاه سنتی تری به توسعه دارد. قالیباف اگر کنار برود احتمال آن که بخشی از آرای او روانه سبد رأی روحانی شود خیلی بیشتر است تا سبد رأی رئیسی.
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

از طرفی هر دو می دانند شانس هر یک به تنهایی برای رفتن به پاستور کم است اما نقطه کلیدی و اشتراک آنها شاید همان جمله ای باشد که به صورت غیررسمی از جلسه قالیباف با فراکسیون ولایت بیرون آمد. قالیباف در آن جلسه گفته بود من و رئیسی هر دو برای جلوگیری از تکرار دولت روحانی به میدان آمدیم. تکرار دولت او یعنی از بین رفتن ارزش ها.

با این حساب هر دو آنها تا پایان در صحنه خواهند ماند تا شاید انتخابات را به مرحله دوم ببرند. دو رقیب با یک هدف؛ رفتن انتخابات به مرحله دوم در هر حال برای رئیس جمهور مستقر نوعی شکست محسوب می شود و آنها هم همین را می خواهند. اصولگرایان اگرچه همیشه برای وحدت تلاش کردند اما این بار نقطه قوت آنها در تفرق است؛ جایی که با آن می توانند امیدوار به شکستن آرای روحانی باشند.

جهانگیری – روحانی؛ زوج هماهنگ

اما هر چقدر آن سوی میدان در تلاش برای بردن انتخابات به مرحله دوم است، در این سو زوج روحانی/ جهانگیری تلاش می کنند این اتفاق نیفتد.

از ابتدا قرار نبود اصلاح طلبان و اعتدالگرایان با دو گزینه وارد انتخابات شوند و حمایت اصلاح طلبان از روحانی از همان یک سال پیش اعلام شده بود اما بحث کاندیداتوری جهانگیری بعد از بالا گرفتن شایعات درباره رد صلاحیت حسن روحانی جدی شد. ترفندی که هر چند بعید اما احتمال آن منتفی نبود و می توانست دست اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را خالی کند. حضور او می توانست این ترفند را منتفی کند. به علاوه؛ اصلاح طلبان می خواستند از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهره های خودشان استفاده کنند. آنها دورنمایی بیشتر از انتخابات 96 دارند و به پیروزی در انتخابات می اندیشند. به همین دلیل هم در شورای عالی اصلاح طلبان درباره معرفی یک نامزد «اصلاح طلب» در کنار روحانی بحث شد و با نظر مثبت سید محمد خاتمی و حسن روحانی، این پیشنهاد عملی شد.

آن طور که حسین مرعشی عضو هیات رئیسه شورای عالی اصلاح طلبان به ایسنا گفته بود؛ بعد از این تصمیم، شورای عالی این اخبار را به هیات رئیسه داد تا 5 نفر از شخصیت های اصلاح طلب را به عنوان افراد مناسب برای حضور در انتخابات تعیین کنند. به این ترتیب نام جهانگیری به همراه ظریف، زنگنه، بی طرف و ملک زاده در این فهرست پنج نفره قرار گرفت.
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

صبح روز شنبه  فروردین موسوی لاری، مرعشی و کمالی به دیدار روحانی می روند تا از بین این 5 نفر گزینه نهایی را برای ثبت نام روانه وزارت کشور کنند. عاقبت نام اسحاق جهانگیری از آن جلسه چهار نفره بیرون می آید و او به خواست شورای عالی اصلاح طلبان و چهره هایی همچون سید محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها، عبدالله نوری، عارف و با تایید حسن روحانی، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد.

به این ترتیب یکی از آخرین توصیه های آیت الله هاشمی هم جامه عمل پوشید. حسین مرعشی و محمد هاشمی گفته بودند آیت الله هاشمی خواستار حضور یک کاندیدای دیگر در کنار روحانی بوده و اسحاق جهانگیری را گزینه مناسبی برای این موضوع می دانسته است.

بعد از نام نویسی ها وقتی نوبت به تایید صلاحیت ها رسید نام حسن روحانی و جهانگیری در کنار چهار نامزد دیگر قرار گرفت. هر چند برخی منتظر بودند در همان مقطع جهانگیری انصراف دهد اما گذراندن مرحله بررسی صلاحیت ها تنها یک بخش از اهداف اصلاح طلبان را تامین کرده بود. آنها می خواستند در این انتخابات صدای اصلاح طلبان شنیده شود و فرصت مناظره ها و نطق های انتخاباتی در صدا و سیما بهترین فرصت بود.

جهانگیری ماند اما گفت که قرار نیست ستادی تشکیل دهد. او صرفا برای طی تشریفات اداری، حسین مرعشی را به عنوان رئیس ستادش به وزارت کشور و شورای نگهبان معرفی کرد. به این ترتیب همه توان ستادی و اجرایی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان پشت سر حسن روحانی و در ستاد او متمرکز شد.

اگرچه حسن روحانی و جهانگیری بارها به فراخور سخنرانی های شان از برنامه ها و اقدامات دولت سخن گفته بودند اما هیچ کجا به اندازه اولین مناظره انتخاباتی این همراهی و هماهنگی بروز و ظهور نیافته بود؛ مناظره ای که بیشتر عرصه رویارویی قالیباف با جهانگیری و روحانی بود.

آنجا که قالیباف مدعی شد حسن روحانی وعده داده بود چهار میلیون شغل ایجاد کند، روحانی سخنانش را قطع کرد و با لبخند معناداری به او گفت: «یک سایت گمنامی حرفی می زند و سایت معروفی نقل می کند و روزنامه دیگری آن را منتشر می کند. من هیچ وقت در هیچ دوره ای قول 4 میلیون شغل نداده ام. این دروغ محض است.»

در ادامه گفتگو درباره اشتغالزایی و گردشگری، جهانگیری پاسخش به قالیباف را محکم تر از همیشه بیان کرد: «این کشور بهترین زمینه را برای گردشگری دارد،  چه کسانی به سفارت عربستان حمله کردند؟ چه کسانی باعث شدند 700 هزار شیعه ای که به مشهد می آمدند و درآمدزایی داشتند و زندگی مشهدی ها می چرخید، این را چه کسانی به هم زدند؟ آیا دولت این کار را کرد؟ بله آقای قالیباف ما نمی توانیم به سفارت حمله کنیم. ما نمی توانیم زندگی مردم را به خاطر منافع خودمان دچار آسیب کنیم. چه کسانی به سفارت حمله کردند؟ آنها امروز در ستادهای کدام نامزد در حال فعالیت هستند؟ کدام نامزدها آنها را حمایت می کردند و پول به آنها می دادند و آنها را شکل می دادند؟»
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

اشاره جهانگیری به کردمیهن مسئول یکی از ستادهای قالیباف انتخابات قبل در کرج بود که به همراه 48 متهم دیگر ترتیب حمله به سفارت عربستان را داده بودند.

قالیباف اما در جایی خطاب به جهانگیری گفت: من متاسفم که شما به عنوان یک مدیر دستاویز مسائل سیاسی شده اید ... و در جایی دیگر گفت شما صداقت ندارید و به عنوان کاندیدای پوششی وارد انتخابات شده اید. که جهانگیری، به او پاسخ داد: «شما از کجا چنین حقی برای خود قائلید که چنین سوالی را از من می کنید؟ من از شما مسئولیتم بیشتر بوده است.
 
شما اصلاح طلبان را از همه حقوق محروم کرده اید و حالا می گویید یک کاندیدا هم نداشته باشند که حرف این جریان را بزند. من به عنوان نماینده اصلاح طلبان آمده ام که مشکلات را بگویم و بگویم بعضی با کشور چه کردند. این جریان سیاسی با امثال آقای هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری چه کردند. دولت قبل با کشور چه کرد؟ در امور اجتماعی با برخوردهای گازانبری و قضایی مشکل حل نمی شود و با کتک زدن دستفروشان در خیابان و تشکیل گروه ضربت مشکل حل نمی شود. برخوردها باید علمی باشد.»

همینطور در جای دیگری از مناظره وقتی قالیباف عملکرد دولت در محیط زیست را زیر سوال برد و آلودگی هوا را به پای دولت نوشت یا جای دیگری که دولت روحانی را دولت 4 درصدی خطاب کرد که 96 درصد دیگر را از یاد برده است با این پاسخ مواجه شد که آقای قالیباف گفت هوا را نباید از مردم بگیریم.
 
در تهران چه کسی هوا را از مردم گرفته است؟ ایشان می خواهد و اصرار دارد جامعه فقیر و غنی درست کند. شما مجوز برج ها را به چهار درصد می دهید یا به فقر؟ شما مجوز برج 33 طبقه را به همان فردی دادید که میلیاردها دلار پول مردم ایران را خورد. شما در کوچه های 10 متری و 12 متری مجوز برج می دهید. این بر چه اساسی است؟ تمام درخت های صدساله تهران خشک شده اند. شما جای آن درخت یک ساله می کارید.

هر چه بود مناظره اول در حالی پایان یافت که خیلی از تحلیل ها قالیباف را بازنده مناظره و جهانگیری را ستاره آن می دانستند. فیاض زاهد، تحلیلگر مسائل سیاسی به فرارو گفته بود قطعا درخشان ترین چهره مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری، اسحاق جهانگیری بود و به عبارت ساده تر تیم روحانی – جهانگیری، دست بالا را داشتند اما جهانگیری به واسطه تسلط بر اعداد و ارقام و موضع تهاجمی بهتر ظاهر شد.

حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا هم گفته بود به نظر من روحانی موفق شد شجاعانه از عملکرد چهار ساله خود دفاع کند. جهانگیری نیز با وجود دفاع از دولت، سخنگوی اصلاح طلبان بود و در هر دو موضع خوب عمل کرد اما مشخص بود که قالیباف مشاوران خوبی ندارد.
 
قالیباف نه تنها نتوانست از عملکرد خود دفاع کند بلکه حتی نتوانست به خوبی پاسخگوی حرف های جهانگیری و روحانی باشد. او صرفا آمده بود که روی مین برود و به خط بزند. به اعتقاد کنعانی مقدم، رئیسی هم در حاشیه امن ایستاده بود که مبادا آتش مثلث روحانی، جهانگیری و قالیباف گریبان گیر ایشان شود. اگر قرار باشد که آقای رئیسی به این روند ادامه دهد، نه می تواند در رأی دهندگان ایجاد انگیزه کند و نه آرای خاکستری را جذب کند.
 
زوج های طلایی؛ «روحانی – جهانگیری» یا «رئیسی – قالیباف»

هر چه هست در مناظره اول جهانگیری فراتر از انتظار ظاهر شد. او آنچنان که خودش گفت صدای اصلاح طلبان در این انتخابات است و به خوبی قدرت بیدار کردن آرای خاموش و خاکستری را دارد. او ابتدا در مناظره و بعد در نطق تلویزیونی اش آنقدر خوب ظاهر شد که کاربران فضای مجازی به طنز صحبت از کنار کشیدن روحانی به نفع او می کنند؛ موضوعی که البته با واکنش شورای عالی اصلاح طلبان و رئیس دولت اصلاحات مواجه شد. سید محمد خاتمی در آخرین جلسه ای که هفته پیش با اعضای شورا داشت با صراحت گفت: «اصلاح طلبان در کنار جهانگیری از روحانی حمایت خواهند کرد.»

همینطور عارف، رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان هم گفت که از یک سال قبل تصمیم به حمایت از روحانی گرفتیم و قاطعانه پای تصمیم خودمان ایستاده ایم. بنابراین کنار کشیدن جهانگیری به نفع روحانی قطعی است. این یعنی بازیگران اصلی انتخابات؛ روحانی، رئیسی و قالیباف خواهند بود و روحانی برای بردن انتخابات در مرحله اول باید بیش از نیمی از آراء را از آنِ خود کند.
rbox
خبر فارسی
lbox
نام:
ایمیل:
* نظر:
fr_head
تازه های سایت
fr_head