فلاشبک
در دهه 60 میلادی جذابترین رقابتهای
اتومبیلرانی در دنیا، مسابقات فرمول یک بودند. جدال خودروهای تکنفره بدون
سقف با چرخهایی بیرون از بدنه (موسوم به Open Wheel). اما فرمول یک با
تمام جذابیتش نمیتوانست حواشی سیاسی و جنجالهای کلان مسابقات 24 ساعته
لومان را داشته باشد. مسابقهای سخت و نفسگیر که برخلاف F1، در صورت برنده
شدن نگاهها به سمت راننده نمیچرخید. بلکه این خودرو و خودروساز بودند که
در کانون توجه قرار میگرفتند. این حساسیت در دهه 60 میلادی به اوج خود
رسید. فراری قهرمان بلامنازع مسابقات فرمولا، به تازگی توانسته بود در
رقابتهای لومان، پورشه و آلپاین را نیز پشت سر بگذارد و طی چند دوره در
صدر جدول قرار بگیرد. این برای کمپانی فورد با آن همه ادعا و شهرت جهانی،
یک عقبافتادگی شدید
به حساب میآمد. فرزند ارشد هنری فورد با لجاجت
تمام دستور داد تیم مهندسی کار روی قویترین و سریعترین خودروی تاریخ شرکت
را آغاز کنند. این خودرو باید برای حضور در رقابت سال 1963 آماده میشد.
خودروی جدید به اسم GT40 آمد. پیشرانه 7/ 4 لیتری هشت سیلندر Vشکلش آنقدر
توانمند بود که حتی نمیشد آن را در مسیر صاف کنترل کرد. به همین خاطر تیم
موتور اسپورت فورد در همان اولین دورهای که شرکت کردند با سه خودروی
تصادفی و از رده خارج، با لومان خداحافظی کردند. اما فورد دستبردار نبود.
با استفاده از نبوغ مهندسی جوان به اسم کارول شلبی، اصلاحاتی روی بدنه
اعمال شد. با بهبود اوضاع آیرودینامیک، قوای محرکه نیز باید دستخوش
تغییراتی میشد. ماحصل این تحول بزرگ مهندسی، یک جیتی40 کاملا جدید بود که
برای دور جدید لومان 1964 یکی از بختهای اول پیروزی شناخته میشد. اما با
شروع رقابت دو دستگاه از سه دستگاه با مشکل آتش گرفتن بلوک پیشرانه مواجه
شدند و تنها نسخه باقیمانده نیز به مقامی دندانگیر دست پیدا نکرد. شرکت
دوباره با عزمی راسخ رقابت 1965 را با مدلهای دستکاریشده آغاز کرد.
اینبار هیچیک از محصولات دچار تصادف یا نقص فنی نشدند و توانستند خود را
به جایگاه اول تا سوم نیز نزدیک کنند. آخرین تلاش فورد پسر، حضور در
رقابتهای سال 1966 با یک جیتی40 بود که برایش هزینهای سنگین
سرمایهگذاری شده بود. این آغاز توفان فورد در دنیای رقابتهای 24 ساعته
لومان بود. به گونهای که خودروهای جدید شرکت توانستند از سال 1966 تا 1969
تمام مقامهای اول تا سوم را از آن خود کنند. با خداحافظی جیتی40 در همین
سال، شاهد خروج یک قهرمان در اوج بودیم. این برای صنعت خودرو آمریکا یک
افتخار به حساب میآمد. آنها توانسته بودند به سلطنت بیچون و چرای
آلمانها و ایتالیاییها به طرزی باشکوه خاتمه دهند.
شکلگیری یک افسانه
جیتی40 برای شرکت تبدیل به سمبلی از نبوغ و مهندسی شده بود. اما این مجموعه عظیم قدرت و سرعت را با توجه به قوانین نمیشد به خیابانها آورد. از سوی دیگر نیز فورد نمیتوانست دست روی دست بگذارد و ببیند که این خاطره خوش با آن کارنامه درخشان از بین میرود. اولین ایدههای بازگشت جیتی رویایی خودش را در قالب یک مفهومی به اسم جیتی90 در نمایشگاه دیترویت سال 95 نشان داد. این خودرو که اصلا به آنچه بعدها تولید شد، شباهت نداشت، دارای یک پیشرانه 12 سیلندر Vشکل با چهار توربوشارژ بود. قدرت نهایی جیتی90 از مرز 720 اسببخار نیز میگذشت. با توجه به بازخوردهای ضعیف و موجی از انتقادات، فورد پروژه فوق را تا سال 2002 مسکوت نگه داشت تا اینکه در دیترویت همان سال نسخه مفهومی به اسم جیتی40 پردهبرداری شد.
اینبار ظاهر خودرو کمی معقولتر و کارآتر به نظر میرسید. کما اینکه مشخصات فنیاش نیز عاقلانهتر انتخاب شده بود. شرکت یک سال بعد نخستین نمونه آزمایشی آن را برای آزمونهای شهری، گرمسیری و سردسیری راهی خیابان کرد. البته به دلیل وجود پوششهای استتاری شدید، کمتر کسی میتوانست چهره نهایی را حدس بزند. شرکت سال 2004 رسما اعلام کرد که ابرخودروی جدیدی با اسم ساده GT را بهزودی رونمایی خواهد کرد. این اتفاق افتاد و کوپه جدید آمریکاییها با همان فرم طراحی جیتی40 اسطورهای راهی خیابانهای شهری شد. ساختار متفاوت طراحی فورد جیتی طوری بود که نمیشد آن را شبیه هیچ خودروی دیگری دانست. این محصول یکی از تنها کوپههایی است که چرخهای عقبیاش از پنجرهها نیز بالاتر آمدهاند. شرکت ساخت و تولید جیتی را به بخشهای حرفهای خود واگذار کرده بود. مثلا Saleen که خود یکی از شرکای فورد و یکی از تیونرهای مورد اطمینان آنها بود، وظیفه رنگآمیزی جیتی را به عهده گرفته بود. بخش موتوراسپرت SVT نیز وظیفه طراحی الگوی هندلینگ را تقبل کرده بود. مهندسی اصلی موتور در دفتر مرکزی فورد در میشیگان انجام شده است.
موتور شگفتانگیز
شرکت ابتدا برنامه تولید 550 دستگاه از جیتی را ریخته بود، اما این عدد با استقبال ناگهانی و بیامان مشتریان به 1900 دستگاه نیز افزایش یافت. از آنجاکه برای این خودرو از سراسر دنیا مشتری پیدا میشد، فورد چارهای جز افزایش تیراژ نداشت. سرانجام در اواسط سال 2006 شرکت تولید این خودروی موفق را با فروش دقیقا 4 هزار و 36 دستگاهیاش متوقف کرد. آخرین سریهای فورد جیتی به قیمتی بیش از 550 هزار دلار نیز رسیده بودند. در حالیکه قیمت اولیه آنها حدود 150 هزار دلار بود. جیتی دارای یک پیشرانه 4/ 5 لیتری هشت سیلندر V شکل بود. خروجی آن به لطف یک مهندسی تمام عیار به 550 اسببخار در 6500 دور در دقیقه و گشتاورش 678 نیوتنمتر در 3750 دور در دقیقه رسیده بود. اهمیت فنی این موتور در این است که میتواند در دور پایین تمام گشتاوری که میتواند را در اختیار راننده قرار دهد. این یعنی عملکردی حتی بهتر از موتورهای فراری که گشتاور را در دورهای متوسط آزاد میکنند. این خودرو یکی از اولین و تنهاترین مدلهایی بود که از یک ساختار دوبل برای سوپرشارژرها استفاده میکرد. فورد جیتی با استفاده از جعبهدندههای 6 سرعته دستی ریکاردو، صفر تا صد را در 3/ 3 ثانیه میپیمود. شتاب صفر تا 200 آن نیز 12/ 3 و شتاب صفر تا 300 کیلومتر در ساعتش 44/ 3 ثانیه ثبت شده است. سرعت نهایی آن به 330 کیلومتر در ساعت میرسید. با این خودرو میشد 400 متر را در 8/ 11 ثانیه طی کرد. آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا، مصرف میانگین سوخت آن را در هر 100 کیلومتر 17 لیتر اعلام کرده است.
آنچه دربارهاش میدانیم
همانطور که پیشتر هم به آن اشاره کردیم، فورد تا لحظه عرضه رسمی این خودرو، بنا ندارد کاتالوگ مشخصات فنیاش را در اختیار رسانهها قرار دهد. شاید دلیلش ترس از تقلب رقبایی باشد که میخواهند در آینده از فناوری منحصر به فرد او کپی کنند. این همان فناوری پیچیدهای است که سال 2015 و در جریان نمایشگاه دیترویت از آن پردهبرداری شد. در حقیقت بزرگترین شوک فورد جیتی جدید به طرفدارانش، خداحافظی با پیشرانه سنتی V8 (هشت سیلندر Vشکل) باشد. گفته میشود محصول جدید دارای یک قلب 5/ 3 لیتری دو توربو 6 سیلندر V شکل به قدرت 600 اسببخار است. البته از گوشه و کنار خبر میرسد که قدرت واقعی این خودرو چیزی بیش از رقم اعلام شده است. در ظاهر این همان پیشرانهای است که فوردیها پیشتر آن را روی پیکاپ اف150 رپتور نیز استفاده کرده بودند. اگر چنین باشد که باید انتظار حضور یک جیتی با گشتاوری بیش از 700 نیوتنمتر را داشته باشیم. در توضیحات مدیر اجرایی شرکت حین رونمایی از آن گفته شد که به لطف دستیابی فورد به فناوری مدرن ساخت کامپوزیتهای سبکوزن، نسبت قدرت به وزن نسخه جدید بسیار نزدیک به یک خواهد بود. این یعنی احتمال دارد وزن این خودرو زیر 1000 کیلوگرم باشد.
کابین مرموز
چندی پیش شرکت سری شلبی ماستنگهای خود را برای حضور در رقابتهای سرعت با یک کابین جدید عرضه کرد. کابینی که در سکوت کامل خبری روی خودرو سوار شد. احتمالا این کابین از همان موادی ساخته شده بود که قرار است روی جیتی جدید نیز استفاده شود. ساختار یکپارچه فیبر کربنهای حرارتدیده، یک شاسی بیاندازه سبک و مستحکم را پدید آورده است. نکته حیرتانگیز درباره این خودرو استفاده از فناوری «گوریلا گلس» بهعنوان پوشش اصلی بهجای شیشههای سنتی است. این فناوری در حقیقت همان پوشش ضدخش و مقاومی است که شرکتهای سازنده تلفن همراه از آن برای صفحه نمایش گوشیهای تولیدی خود استفاده میکنند. خودرویی که برای تست به دست خبرنگاران سپرده شده بود، از دو جفت تایر سفارشی میشلین مدل پایلوت سوپراسپرت Cup2 به اندازه 20 اینچ استفاده میکرد. ثبتنام از این خودرو از ابتدای سال گذشته میلادی آغاز شد. طبق برنامهها، فروش آن تا پایان سال 2020 ادامه پیدا خواهد کرد. به روشنی معلوم است که مهندسان آمریکایی قصد دارند ویرایش سوم از سیستم مالتیمدیا و اینترفیس Sync را با این خودرو به دنیا معرفی کنند. این برای اولینبار است که طراحان این خودرو سراغ فرمت F1 برای طراحی فرمان میروند. شرکت سرانجام مجبور شد برای رقابت با غولهای ایتالیایی و انگلیسی، سراغ اسپویلرهای تغییرپذیر برقی برود. این بال عقب که با زاویهای حسابشده تاثیر عمیقی بر آیرودینامیک خودرو دارد، در سرعت 150 کیلومتر در ساعت از جای خود بیرون میآید و در صورتی که سرعت خودرو از 130 کیلومتر در ساعت کمتر باشد دوباره به محفظه خود بازمیگردد. فورد پیشتر مدعی شده بود از جیتی جدید بیش از 500 دستگاه نخواهد ساخت. از قرار معلوم، 8 رنگ نیز برای مشتری قابل انتخاب خواهد بود. باید دید فورد جیتی 2017 با این طراحی شگرف و آن مشخصات فنی عجیب و غریبش آیا با قیمت 450 هزار دلاری موفقیت نسخه قبلی را تکرار میکند یا خیر؟