هیوندای i20 یا اوپل کورسا
دو خودروی هاچ بک کوچک. یکی پرفروش و یکی بیاقبال. هیوندای i20 همانند
همه هیوندایها موفق بوده و کورسا نیز همانند همه اوپلها ناموفق. دلیلش
هم عملکرد واردکنندههای آنها بوده است. اوپل کورسا موتوری پرحجمتر و
پرقدرتتر در سینه دارد و از این نظر بهتر از i20 است. ظاهر هر دو خودرو
زیبا است و البته در نمای عقب شباهتهای فراوانی به هم دارند بهطوری که در
نگاه اول ممکن است این دو خودرو را اشتباه بگیرید. هیوندای با گیربکس
اتوماتیک i20 را به بازار عرضه میکند، این در حالی است که کورسا تنها
بهصورت دستی عرضه شده و خودرویی با چنین قیمتی با گیربکس دستی شاید چندان
مقبول واقع نشود. از نظر امکانات هر دو خودرو در سطح خوبی قرار دارند. اوپل
سواری لذتبخشتری را ارائه میدهد اما این لذت نتوانسته خدمات پس از فروش
ضعیف و البته قیمت بالای این خودرو را توجیه کند و از کورسای رویایی دهه
90 میلادی هیچ خبری نیست. اما در سوی دیگر خدمات پس از فروش گسترده هیوندای
از آن یک خودروی موفق ساخته است. کیفیت کابین هر دو خودرو قابل قبول است
اما دست بالاتر را اوپل دارد به خصوص در مورد صندلیها. پس اگر به دنبال یک
خودروی آلمانی با سواری خاص هستید اوپل بخرید اما اگر راحتی در راندن و
البته بازار خوب و خدمات گسترده میخواهید i20 انتخاب بهتری است.
بنز C200 یا پورشه باکستر
این دو خودرو در حقیقت نه در یک کلاس هستند و نه هیچ ربطی به هم دارند
اما دست روزگار این دو خودرو را در بازار ایران در یک رده قیمتی قرار داده،
چراکه باکستر بازار خوبی ندارد ولی بنز C200 یکی از پراقبالترینهای
بازار ایران در میان خودروهای گرانقیمت است. باکستر خودرویی دو نفره است و
خریدارانی خاص دارد؛ چرا که برای بسیاری از کارهای روزمره کارآیی ندارد.
اما C200 خودرویی سدان با سواری کاملا متفاوت است که به درد کاربردهای
روزمره هم میخورد. موتور باکستر پرحجمتر و البته قویتر از بنز بوده و
در شتابگیری نیز پورشه به راحتی بنز را جا میگذارد. اما استهلاک کمتر را
از بنز بخواهید و البته هزینههای تعمیر و نگهداری بنز کمتر است حتی مصرف
سوخت آن نیز پایینتر است. خدمات پس از فروش هر دو خودرو گستردگی چندانی
ندارد اما تعمیرکار بنز راحتتر پیدا میشود. در بازار دست دوم نیز بنز
موفقیت زیادی دارد و پورشه باکستر به سختی فروش میرود؛ چراکه بنز خودرویی
خانوادگی بوده و پورشه برای جوانان است و تنها برای دو سرنشین جا دارد.
این دو خودرو در کلاس خود انتخابهای خوبی محسوب میشوند اما شما اگر
خودرویی پرکاربردتر میخواهید بنز C200 انتخابی مطمئن است و اگر یک رودستر
با لوگوی پورشه میخواهید میتوانید باکستر بخرید که البته هزینههای
تعمیر و نگهداری آن نیز کم نیست.
رنو تلیسمان یا تویوتا کمری
تلیسمان تازهوارد بازار ایران است و هنوز امتحان خود را پس نداده است.
اما از سابقه آن در دیگر کشورها میشود حدس زد که محصول با کیفیتی از رنو
باشد. در سوی دیگر تویوتا کمری سالها است که در بازار حضور داشته و یکی از
پرطرفدارترینهای بازار ایران در کلاس خودش به حساب میآید. کمری با
موتور پرحجمتر به بازار عرضه میشود که تنفس طبیعی بوده و تلیسمان با
موتوری کمحجم مجهز به توربو شارژر به بازار عرضه میشود که بسیار پرقدرت
است. هر دو خودرو طراحی زیبایی دارند اما میتوان طراحی رنو را اروپاییتر و
جذابتر دانست. در واقع چاشنی لوکس بودن در طراحی تلیسمان بیشتر است. این
در حالی است که از نظر امکانات هر دو خودرو در سطح بالایی قرار دارند.
البته باز هم تلیسمان خودرویی با آپشنهای بیشتر است، چراکه ژاپنیها بیشتر
به دوام فکر میکنند و در ارائه آپشن گشادهدست نیستند. خدمات پس از فروش
کمری به مراتب گستردهتر از تلیسمان است و قطعات آن نیز در بازار فراوانتر
هستند. تلیسمان از آنجا که یک رنو است نشان داده در درازمدت نمیتواند
همانند کمری کماستهلاک باشد. بهطور کلی هر دو خودرو انتخابهایی مناسب
هستند اما کمری در حال حاضر در بازار ایران موفقتر بوده و بازار دست دوم
بهتری دارد. اگر به دنبال خودرویی زیبا با امکانات زیاد هستید تلیسمان و
اگر خودرویی با دوام و موفق دربازار میخواهید که همانند پول نقد است کمری
بخرید.
رنو ساندرو یا لیفان X50
مقایسه ساندرو با خودروهای چینی کاری ساده است. اگر قیمت این دو خودرو
در بازار یکسان نبود اصلا وارد این مقایسه نمیشدیم. خیلی راحت میتوان از
نظر کیفی به ساندرو اطمینان کرد و آن را انتخاب کرد. اما شاخصهای دیگر چون
امکانات و البته زیبایی نیز مد نظر است که ساندرو کمتر میتواند در آن
حرفی برای گفتن داشته باشد. لیفان X50 یک کراساوور کوچک با طراحی خوب است
که توانسته در بازار ایران تا حد زیادی موفق باشد. گیربکس اتوماتیک، ظاهر
زیبا و البته امکانات خوب از آن خودرویی پرطرفدار ساخته است. اما برای
ساندرو تنها با کیفیت بالا و موتور پرقدرتی که دارد کافی است تا موفقیتش در
بازار تثبیت شود. ساندرو با موتوری پرحجمتر و البته قویتر به بازار
عرضه میشود. از نظر کیفیت مواد به کار رفته در کابین و طراحی، نمره برتر
به لیفان X50 تعلق میگیرد. ساندرو در بازار با کمترین افت قیمت به فروش
میرسد اما لیفان افت قیمت زیادی دارد. از نظر فنی میتوان ساندرو را
خودرویی بهتر دانست اما X50 با طراحی بهتر و البته امکانات بیشتر و کابینی
جذابتر توانسته سهم خوبی در این رده قیمتی برای خود ایجاد کند. در بخش
خدمات پس از فروش از آنجا که ساندرو در یکی از قطبهای خودروسازی داخلی
تولید میشود وضعیت به مراتب بهتری دارد.
امویام 110s یا پژو 405
یک مقایسه بیربط دیگر البته تنها ربطشان در قیمتشان است که این روزها ربط کماهمیتی هم در بازار خودرو نیست. چرا که از نظر دیگری به هم نمیخورند. پژو405 از هر نظر بزرگتر و پرحجمتر است. از نظر اندازه اتاق، حجم موتور و قدرت موتور همه و همه بالاتر از خودرو چینی کوچک است اما از نظر کیفیت و البته زیبایی همانند امویام نیست. ام وی ام s110 خودرویی کوچک و بسیار مناسب برای استفاده در شهر با مصرف سوخت پایین است که اتفاقا میتوان آن را با گیربکس اتوماتیک هم خریداری کرد. استهلاک بالایی ندارد البته اگر خوششانس باشید و در بخش مونتاژ روی خودرو کمکاری نکرده باشند در غیر این صورت همیشه باید در نمایندگی باشید. در سوی دیگر 405 قرار دارد که یک خودرو از هر نظر آشنا است و این خودرو هم در بحث کیفیت بگیر و نگیرهای خود را دارد. خرید این دو خودرو انتخابهایی راحت است. اگر خانواده پرجمعیتی ندارید و خودرویی به روز با امکانات بیشتر میخواهید که اتفاقا گیربکس اتوماتیک هم دارد ام وی ام 110 انتخاب خوبی است اما اگر خودرویی با فضای زیاد و موتور پرقدرتتر میخواهید و خانوادهای پرجمعیت دارید 405 انتخاب بهتری است. در انتخاب بین این دو خودرو کاربری و انتظاری که از ماشین دارید بسیار تعیینکننده است.