به گزارش خبرآنلاین ، حال پس از گذشت چند ماه، برخی معتقدند که تفاهمنامه پژو با ایرانخودرو، جز مونتاژ سه مدل خودرو پژو هیچ منفعت دیگری نخواهد داشت و در عین حال، تفاهمنامهای که میان سایپا و سیتروئن نیز منعقد شد، در صورت قطعی شدن، تا دو سال دیگر عملیاتی نخواهد شد. در چنین شرایطی، امروز این سوال مطرح است که فرجام قرارداد خودروسازان با شرکتهای خارجی همچون پژو چه خواهد شد؟ این موضوع در مناظرهای با حضور محمدرضا نجفیمنش، عضو اتاق بازرگانی تهران و عضو هیات مدیره انجمن قطعهسازان و نیز فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو مورد بررسی قرار گرفت. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این مناظره در خبرگزاری خبرآنلاین است.
*******
* بعد از اینکه برجام اجرایی شد، شاید اولین قراردادی که در بخش صنعت کشور بسته شد، در حوزه خودرو بود؛ با توجه به اینکه خودروسازان دنیا حتی از قبل از اجرایی شدن برجام چشم به بازار ایران دوخته بودند. در این میان پژو با ایرانخودرو و سیتروئن با سایپا قرارداد امضا کرد، ولی به دلیل سابقه منفیای که پژو در صنعت خودرو ایران داشته، انتقادات بسیاری نسبت به این قراردادها مطرح شد. به نظر شما آیا انتخاب این شرکتها درست بود یا خیر؟
محمد رضا نجفی منش: دید منتقدانه خوب است، اما اگر هر حرکتی به نقد کشیده شود، آنوقت دلسردی ایجاد میشود که هیچ حرکتی نکنیم. در حال حاضر مدتهاست که انتقادهایی به صنعت خودرو وارد میشود؛ اینکه مدل خودروهای ما قدیمی است و خودروها بهروز نیست. برای به روز شدن خودروهای داخلی دو راه وجود دارد؛ اینکه یا خودمان باید شروع به طراحی کنیم و یا خودروسازان دیگر کمک بگیریم.
اگر شروع به طراحی داخلی کنیم، این زمانبر خواهد بود؛ آن هم در شرایطی که اعتقاد و اعتماد هم کم است. در حال حاضر بهترین راهی که وجود دارد، جوینت شدن با خودروسازهای مطرح دنیا است؛ کاری که هند و چین و بقیه کشورها نیز انجام دادند. در حال حاضر 5، 6 خودروساز مطرح که بیشتر در دنیا وجود ندارد. پژو، فولکسواگن، فیات، رنو و از طرفی تویوتا و نیسان. با آمریکاییها هم هنوز وارد معامله نشدیم. اتفاقا ما خیلی تمایل داشتیم که با آنها نیز وارد همکاری داشته باشیم.
جالب این است که هر خودروسازی که برای قرارداد میآید، ما به خودروساز بعدی سختتر میگیریم. به یک نوعی امتیاز بیشتری می گیریم. برای مثال، پژو که آمد، برای صادرات گفتیم که به صورت جوینت ونچر صادرات را انجام دهد. اما سیتروئن که آمد، گفتیم خودتان باید صادرات را انجام دهید. یعنی یک قدم رو به جلو رفتیم. فیات در حال حاضر در حال بررسی است. فولکس واگن نیز در حال انجام کار است. از تویوتا خواستیم، اما هنوز به یک جمعبندی نرسیده است. ممکن است سوزوکی ژاپن بیاید و کار را انجام دهد. به هر حال هر کدام از اینها بیایند و شرایطی را که وزارتخانه تعیین کرده، قبول کنند، برای ما خوب است. شرایط جدید این است که حداقل ۴۰ درصد ساخت داخل صورت گیرد، ۳۰ درصد محصولات باید صادر شود و در ایران باید سرمایه گذاری شود. هر خودروسازی بیاید و این شرایط را قبول کند، ما فرش قرمز جلوی پای آنها پهن میکنیم. چون با این وضعیت ما به جایی خواهیم رسید که خودروهای جدیدتر و بازار صادراتی خواهیم داشت. ما در سند چشمانداز برای یک میلیون دستگاه خودرو صادرات پیشبینی کردیم. در خصوص یک میلیون دستگاه خودرو که نمیتوان پراید 25 سال قبل را صادر کرد. به هر حال در حد یک میلیون وقتی صحبت میشود، حتما باید خودرو روز و جدید باشد و از نظر قیمت رقابتی باشد.
البته قبل از قرارداد پژو، فولادیهای ما قرارداد بستند. چون زمانی که این قرارداد بسته میشد، من در آن هیات بودم. اول در ایتالیا یکسری قراردادها برای گسترش فولاد کشور بسته شد. در حال حاضر صنعت فولاد کشور توانسته بازار صادراتی را از ایتالیا بگیرد. سپس قرارداد پژو انجام شد. البته چند ماه طول کشید تا این قضیه قطعی شود. الان هم موضوع سیتروئن است. رنو هم بهزودی قطعی میشود. رنو در حال حاضر تولید میکند و تولید آن نسبت به سال گذشته سه برابر شده، اما موضوع این است که خود این شرکت اینجا بیاید و به صورت مشترک مدلهای جدید را تولید کند. تا آنجایی که اطلاع دارم، مذاکرات انجام شده و به زودی نهایی خواهد شد. میماند فولکس که در حال بازاریابی است.
قطار صنعت خودرو فقط بوق میزند، اما راه نمیرود
فربد زاوه: درباره قطار صنعت خودرو باید بگویم که این قطار فقط بوق میزند و راه نمیرود. ۴۰ سال است که میخواهد راه بیفتد. از این حرفها که ۴۰ درصد ساخت داخل و ۳۰ درصد صادرات اتفاق بیفتد، من در عمر ۱۶، ۱۷ ساله شغلی خودم در صنعت خودرو خیلی شنیدم. در همه قراردادهای قبل از برجام و در دولت اصلاحات و سازندگی نیز امضا میشد، همه این واژهها بود.
تنها موردی که در قراردادها اتفاق افتاد، پژو۲۰۶ صندوقدار بود؛ آن هم یک دلیل بیشتر نداشت و اینکه این خودرو در جای دیگری در دنیا تولید نمیشد. اکثر محصولاتی که آقایون درباره آن صحبت میکنند، با توجه به قیمتی که اعلام میکنند، به طور مثال پژو208 حدود ۶۸ میلیون تا ۷۰ میلیون تومان، یعنی اینکه این خودرو در نهایت در سال قرار است ۱۰ تا ۱۵ هزار دستگاه تولید شود. اصلا برای ۱۵ هزار دستگاه خودرو مگر میتوان تولید ۴۰ درصد ساخت داخل داشت. یا اینکه شما در این ۴۰ درصد اینقدر صرفه جویی کنید که ۳۰ درصد آن را هم صادر کنید. اینها حرفهایی است که هیچ وقت اجرا نشده و اینها نیز اجرا نخواهد شد. اینها چیزهایی است که در یک روز اتفاق نیفتاده است. همه اینها نیز ریشه در این دارد که ما قرار است هر طور شده و به هر قیمتی، دو شرکت خودروساز داخلی را حفظ کنیم؛ نه صنعت خودرو کشور را، بلکه دو شرکت خودروسازی کشور را نگه داریم. این دو با یکدیگر خیلی تفاوت دارد.
صنعت لوازمخانگی کشور در دهه ۷۰ بر اثر ورود کالای خارجی بهروز دچار بحران شد و کارخانههای لوازم خانگی کشور بسته شد. آیا ما صنعت لوازم خانگیمان از بین رفته است؟ آیا تولید لوازم خانگی در کشور نداریم؟ آیا الجی و سامسونگ در کشور تولید نمیکنند؟ چه اشکالی دارد که خود رنو در ایران تولید کند و نیاید شریک سایپا شود. یک کارخانهای را بخرد و تولید کند. ایراد این موضوع چیست؟ چرا ما به پژو راحتتر از رنو میگیریم. واقعیت این است که رنو هیچوقت بازار ایران را ترک نکرد، ولی پژو بازار ایران را ترک کرد. پژو اجازه دارد با چهار تا آبنبات به بازار برگردد. ما هیچ چیز با ارزشی از پژو نمیگیریم. بعد رنو که علاقهمند است کارخانه را نقد بخرد، اول میگوییم پارسخودرو. بعد پارسخودرو را نمیدهیم و نهایتا هم به رنو نمیفروشیم. تا زمانی که این تفکر وجود دارد، هیچوقت هم نخواهیم فروخت. دنیا به سمتی میرود که ما دیگر فرصت اشتباه نداریم.
۸۰ درصد بازار خودرو ایران در اختیار ایرانخودرو و سایپا است. دودستی این بازار را تقدیم به PSA کردیم و جای آن، پول سفر کارشناسانمان را گرفتیم. آن هم بازاری را که پژو در سال ۱۴، ۱۵ هزار دستگاه در آن فروخته، تا کنون هیچگونه خرجی در این کشور نکرده است. ۲۰۶ صندوقدار نیز به هزینه ایرانخودرو ساخته شد.
تمام این حرفهایی که آقای نجفیمنش میزند، در تئوری خیلی خوب به نظر میرسد، ولی این روش تا به الان امتحان شده و با موفقیتی روبهرو نشده است.
محمدرضا نجفیمنش: من با یک بخشی از حرفهای آقای زاوه موافق هستم. اتفاقا در حال حاضر رنو دارد پیشنهاد شما را اجرا میکند. یعنی 80 درصد یک واحد خودش بگیرد و 20 درصد را سایپا داشته باشد. بههرحال یک خودرویی که فروخته میشود، یک شبکه خدمات پس از فروش هم نیاز دارد. سایپا این شبکه را دارد. به جای اینکه شما بیایید این شبکه را ایجاد کنید که سرمایهگذار میآید، میگویند 20 درصد را با ما به صورت مالکیتی شریک شوید و ما مدیریت میکنیم. در حال حاضر رنو دنبال این است که یک واحد را برای خودش داشته باشد. یعنی حتی اگر 80 درصد هم توفیق پیدا نکند، میتواند یک واحد را از صفر خودش شروع به زدن کند.
فربد زاوه: سوال من این است که چرا این موضوع برای وزارتخانه جذاب نیست، ولی پژو اینقدر جذاب است؟
محمدرضا نجفی منش: من میدانم مقامات رسمی رنو هم با وزیر آمدند و با وزیر صحبت داشتند. من تا اینجا با شما موافق هستم که رنو هم باید بیاید. یک زمانی در نمایشگاه فرانسه از پژو پرسیدیم که برنامه شما برای ایران چیست؟ گفتند که ما یک دلار هم در ایران سرمایهگذاری نمیکنیم. این موضوع برای ۱۵ سال گذشته بود. در حال حاضر پژو بعد از مدتها آن استراتژی خود را کنار گذاشته و میخواهد سرمایهگذاری مشترک انجام دهد. این نشان میدهد که یک قدم جلو آمده است. البته ما فقط به این دو شرکت خودروسازی بسنده نمیکنیم. برای ۳ میلیون دستگاه خودرو که میخواهیم تولید کنیم و صادر کنیم، برای شرکتهای دیگر نیز جا داریم. تویوتا و فولکس شرکتهای خوبی هستند. اگر نمونه موفقی را ارائه دهند، شاید فتح بابی باشد برای اینکه که بقیه هم وارد بازار ایران شوند.
بههرحال ما باید یادمان باشد که یک راهی بعد از برجام باز شده است. پژو به دلیل فشار آمریکا، ایران را ترک کرده بود. همه ما را ترک کرده بودند.
فربد زاوه: ولی رنو جلوی این قدرت ایستاد. حداقل میتوانستیم به جای اینکه به پژو جایزه دهیم، به رنو جایزه دهیم. ما در سختترین حالت ال۹۰ را هم تولید کردیم. بعد از اینکه برجام را امضا کردیم، مقام معظم رهبری درباره روسیه و چین گفتند که ما نباید دوستان دوره سخت را فراموش کنیم. چرا این درها برای پژو باز است، ولی برای رنو باز نیست؟ من معتقدم ایرانخودرو یک شرکت است و مجاز است با هر کسی که دلش میخواهد، قرارداد ببندد، ولی وزارتخانه یک شرکت نیست. وزیر مدیرعامل یک شرکت نیست. وزیر یک مقام ملی است که باید حافظ منافع مردم ایران باشد.
محمدرضا نجفیمنش: در حال حاضر هیچ دری برای رنو بسته نیست.
فربد زاوه: رنو خیلی وقت است که میخواهد کارخانه بخرد. اما سیتروئن خرید. مدیرعامل سایپا اعلام کرد که به قیمت کارشناسی خریده شده است. آیا شما ملک خود را به قیمت کارشناسی به من میفروشید. چرا شرکت را به مزایده نمیگذاریم؟!
* به نظر شما در قراردادهایی که با شرکتهای خودروسازی دنیا بسته شده، نفع مردم در چیست؟ با توجه به اینکه برای مثال سه خودرویی هم که با پژو قرارداد بسته شده، قیمتشان از بازار خارجی هم بیشتر خواهد بود.
محمدرضا نجفی منش: نفع مردم ما این است که خودروهای بهروزتری را خرید میکنند و ساخت قطعات نیز در ایران انجام میشود. الان با گذشته فرق دارد. تفاوت اینجاست که ما هوشمندانهتر و با پتانسیل بالاتری عمل میکنیم. خودروی بهروزتر، ساخت داخل و صادرات بیشتر برای مردم تولید شده است.
البته در خصوص قیمتهایی که مطرح شده، ۴۰ درصد قیمت یک خودرو به دست خودروساز نمیآید و ۶۰ درصد فقط برای خودروساز است. از این ۶۰ درصد، ۲۰ درصد هزینه مالی است. ۳ تا ۴ درصد برای شمارهگذاری، ۳، ۴ درصد هم برای بیمهگذاری و ۹ درصد مالیات ارزش افزوده است. اینها را مردم پرداخت میکنند، ولی به دست خودروساز نمیرسد. بخشی عوارض گمرکی کالا و مواد اولیه است. از سوی دیگر، اگر نرخ ارز واقعی باشد، میتوانیم رقابت کنیم. یک زمانی گفتند نرخ ارز باید حاصل تفاوت تورم خارجی و داخلی باشد. از آن روز اگر حساب کنید، باید در حال حاضر نرخ ارز بالای ۵ هزار تومان شود.
فربد زاوه: این یکی از آن دبههای آینده است که بگویند صادرات نمیتوان کرد.
محمدرضا نحفیمنش: خیر، در ۴ ماهه امسال حجم صادرات کشور تراز مثبت داشته است. این نشاندهدهنده این است که به صادرات و تولید کمک شد. البته برخی معتقدند که نشانه خوبی نیست که واردات کاهش پیدا کرده و صادرات افزایش. اما باید دقت کنیم که خیلی از کالاها را ما داخلی کردیم.
فربد زاوه: صادرات در چه حوزهای بوده است؟
محمدرضا نجفیمنش: پتروشیمی، گاز، فولاد.
فربد زاوه: بد نیست که ما یک تحلیلی داشته باشیم از اینکه چرا این اتفاق افتاده است. چون دولت پای خود را بیرون کشید؛ نه اینکه نرخ گاز را به آن چیزی که وزیر صنعت میخواست، رساندیم، اما صادرات اتفاق افتاد. در واقع از آن حمایت تصنعی که در صنایع است، دست برداشتیم و این صنعت رشد پیدا کرد.
صنعت خودرو باید خودگردان شود
محمدرضا نجفیمنش: همه صحبتهای امروز ما در همین راستا است که اگر برویم خودروی بهروز و با کیفیت تولید کنیم و بازار را هم بهدست بیاوریم، صنعت خودروی ما نیز میتواند خودگردان شود.
فربد زاوه: من به خاطر دارم سمند را در سال 84، 85 در روسیه زیاد میدیدم. به عنوان یک ایرانی این موضوع باعث افتخار من بود. آن زمان روسها میگفتند که سمند از رنو بهتر است. آن زمان ال90 تازه آمده بود و روسها سمند میخرند و ال90 نمیخرند. اصلا با چینیها مقایسهاش نمیکردند. خیلی خوب است که ما کالای ایرانی را تولید و صادر کنیم، اما جواب سوال شما از قراردادها، مسایلی که آقای نجفیمنش میگوید، نیست.
تاکنون ارزانترین نرخی که از یک مقام رسمی شنیدیم، مربوط به پژو301 است که فکر میکنم 65 میلیون تومان خواهد بود. 65 میلیون تومان، یعنی اینکه 83 درصد بازار ایران را نادیده گرفتیم و با یک پله سنگین و 50 درصد تفاوت، عرضه محصولات جدید را شروع کردیم. پس 80 درصد مردم در این قضیه فراموش شدند و اصلا در شمارش قرار نگرفتند. از سوی دیگر، برای اینکه رقابت با شرکتهای داخلی اتفاق نیفتد، تعرفه را یکمرتبه در قطعات بالا بردیم. یعنی میزان ساخت داخل را یکدفعه 40 درصد کردیم. حالا بماند که فشار سنگینی روی سیکیدیکارهایی که تا اسفندماه نمیدانستند قرار است یک هفته دیگر این اتفاق برایشان بیفتد، وارد کرد. اینها تعهد داشتند و خودرو پیشفروش کرده بودند.
محمدرضا نجفیمنش: ما از سیکیدیکاری اصلا دفاع نمیکنیم. من در شوراهای وزارتخانه بودم و میدیدم به اینها اخطار میشد.
فربد زاوه: اصلا معلوم نبود چه میخواهد بشود.
محمدرضا نجفیمنش: خیر، دقیقا مشخص بود.
فربد زاوه: 4، 5 اسفند اعلام کردند.
محمدرضا نجفیمنش: شما اگر در جریان نیستید، من در تمام جلسات بودم.
فربد زاوه:
خب یکچنین چیزی باید اعلام عمومی شود. سرمایهگذاری که در این صنعت فعالیت دارد، در جلسات که حضور ندارد.
محمدرضا نجفیمنش: ببینید، نماینده انجمن خودروسازان در جلسه حضور داشته است و چالشهای بسیار سنگینی داشتیم. حتی ما پیشنهاد تعرفه 32 درصد را برای قطعات منفصله داشتیم و اینها 26 درصد توافق کردند. ما هنوز هم سر حرف خودمان هستیم. تعرفه 40 درصد برای فولسیکیدی هست، چون دیگر در هیچکجای دنیا وجود خارجی ندارد.
فربد زاوه: یعنی چه وجود خارجی ندارد. برای مثال، مزدا3 که 8 هزار دستگاه تولید میشود، باید ساخت داخل داشته باشد؟! باید وارد کنند. من با شما موافقم که این خودرو باید وارد شود، ولی زمانی که نمیگذارند خودرو وارد شود، مجبوریم به این سمت برویم. تعرفه که فقط نیست، هزینه استقاط خودرو را باید بدهند. هزار عوارض دیگر هم میگیریم. ما به جای اینکه عوارض بیجایی که وجود دارد را برداریم، کار تصنعی میکنیم. میآییم پیچ و مهره میبندیم و میگوییم تولید میکنیم. من قبول دارم که 8 هزار دستگاه نباید تولید کنیم.
محمدرضا نجفیمنش: بستگی به قیمت و حجم کار دارد.
فربد زاوه: شما نگاه کنید، مزدا3 اتاق قدیم در ایران با قیمت 107 میلیون تومان عرضه میشود. همین خودرو با سه مدل بالاتر در منطقه آزاد ایران 53 میلیون تومان فروخته میشود.
* در بقیه کشورها چگونه است؟
فربد زاوه: در هیچ کجای دنیا اینگونه نیست. در دنیا اینقدر تعرفه به واردات نمیبندند که تولید پژو206 را 40 سال ادامه بدهند. شما هیچ خودرویی را نمیبینید که 20 سال روی خط تولید باشد، به جز ایران. پیکان که از خط تولید کنار رفت، مصیبت بعدی ما پراید بود. حالا پراید را کنار بگذاریم، مصیبت بعدیمان پژو405 است.
ما درها را بستهایم و هیچ واردکنندهای نمیتواند از آن عبور کند. خودروساز داخلی هم هر چه دلش بخواهد، به مردم میدهد. زانتیا ساخت داخل داشت. تیراژ زانتیا 13، 14 هزار یا 20 هزار دستگاه بود. بیشتر از اینها نبود. این خودرو نزدیک به 40 درصد ساخت داخل داشت. آخر کجای دنیا کسی برای 20 هزار دستگاه ساخت داخل میکند؛ مگر تعرفه واردات به صورت تصنعی به حدی بالا باشد که تولید 20 هزار دستگاه بصرفد. تیراژ قطعه میلیونی است.
اگر میخواهیم ساخت داخل اتفاق بیفتد، راه آن این است که برویم قطعهسازان را حمایت کنیم. تعداد قطعهسازان زیاد است. شغل در قطعهسازی است. 60 هزار نفری که در ایرانخودرو هستند، تصنعی آنجا هستند. اگر شما آنجا را به شرایط عادی برسانید، 10 هزار نیرو هم نمیخواهد. 50 هزار نفر در این شرکت اضافه است. برای اینکه شغل این 60 هزار نفر حفظ شود، سالانه 1.5 میلیون نفر باید بیچاره شوند.
ما باید با واقعیتهای اقتصادی صحبت کنیم. ترکیه تا 15 سال پیش رفتار ما را داشت و از صنایع داخلی حمایت شدید میکرد. همین رنو و فیات که امروز در ترکیه حضور دارند، رفتاری مانند پژو با ترکیه داشتند. خودروهای قدیمی با تکنولوژی قدیمی و کیفیت بسیار پایین به آنها میدادند. هنوز هم در برخی شهرهای ترکیه این محصولات را میبینید. در این کشور تعرفه واردات بالا بود. در اوایل دولت اردوغان، دولت یک تصمیمی گرفت و گفت اینکه یک کالا در کجا ساخته میشود، مهم نیست. حجم موتور خودرو هر طوری باشد، یک جدول گذاشت. گفت هر کسی بخواهد خودرو را پلاک کند، باید تعرفه بدهد. فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ پرفروشترین محصولی که در حال حاضر در ترکیه فروخته میشود، فولکس واگن است. یک پیچ این خودرو هم در ترکیه ساخته نمیشود، ولی پرفروشترین محصول ترکیه است. حالا ببینید ترکیه در سال گذشته چقدر صادرات قطعه و خودرو داشته است. با این اتفاق، فقط صنایع ناکارآمد از بین رفتند و مجبور شدند خودشان را با شرایط تطبیق دهند. اصلا راهکار این است. تا زمانی خیال پژو راحت است که اگر یکدفعه ضرر کرد، فردا روی تعرفه 20 درصد میگذارد، معلوم است رفتار استثماری با ما دارد. پژو چه احساس خطری در ایران میکند؟ پژو محصولات خود را با 20، 30 درصد اختلاف تعرفه در بازار به قیمت وارداتی میفروشد.
محمدرضا نجفیمنش: شما مثال خوبی زدید. زمانی که تفاوت نرخ ارز 800، 900 تومان بود، نرخ پژو206 در کشور ما 12 میلیون تومان بود، اما همان زمان در فرانسه 15 هزار یورو قیمت داشت که تقریبا با نرخ آن زمان، 15 میلیون تومان میشد.
فربد زاوه: البته 15 هزار یورویی اتوماتیک بود.
محمدرضا نجفیمنش: خیر. البته ما هم معتقدیم که باید شرایط را فراهم کرد تا باید با دنیا رقابت کنیم. وقتی شرایط و مقدمات فراهم نیست، اگر ما این صنعت را رها کنیم، همه چیز را باید فراموش کنید. نرخ تبادلی که ما با دنیا گذاشتیم، غلط است.
فربد زاوه: در دوره آقای احمدینژاد، دلار از هزار تومان به 4 هزار تومان افزایش پیدا کرد. اینها یادمان نرفته است. قیمت همه کالاها 6 برابر شد. پرایدی که شما میگفتید 90 درصد ساخت داخل است، از 6 میلیون تومان به 20 میلیون تومان افزایش یافت. قیمت سه برابر شد؛ آن هم با کلی زد و خورد. سایپا میگفت من دارم ضرر میکنم.
محمدرضا نجفیمنش: وقتی که قیمت دلار بالا رفت، هزینه همه عوامل تولید افزایش یافت.
فربد زاوه: مگر نرخ ارز در بانک مرکزی جدول سودوکو است؟!
چگونه نقدینگی چند برابر شد؟
محمدرضا نجفیمنش: شما نگاه کنید. از زمانی که دولت آقای روحانی روی کار آمد تا امروز، میزان نقدینگی چند برابر شده است؛ بیش از دو برابر شده، اما تورم پایین آمده است.
فربد زاوه: بحث این است که نقدینگی جدید خلق نشده و این نقدینگی وجود داشته است. قبلا شمرده نمیشده، اما الان شمرده میشود. برای مثال، منابع مالی موسسه میزان یا ثامنالحجج را آقای احمدینژاد نمیشمرد، اما الان شمرده میشود.
محمدرضا نجفیمنش: اگر نرخ تورم افزایش نیافته، برای این است که پایه پولی بالا نرفته است. اگر پایه پولی بالا نرود و ضریب فزاینده باشد، تورم ایجاد نمیشود. اگر ما درست عمل کنیم و پایه پولی را بالا نبریم، هیچ اتفاق خاصی نیز نمیافتد.
فربد زاوه: ببینید، آقای نجفیمنش وقتی صادرات یک کشور رشد پیدا میکند، نشاندهنده این است که نرخ ارز آن کشور خوب است. هیچ دلیل دیگری ندارد و تولید در آن کشور صرفه دارد. زمانی که تولید در یک کشور صرفه نداشته باشد، برای این است که میخواهند دولت به طور تصنعی از آنها حمایت کند.
به تازگی من یک مقالهای میخواندم که یکسری از فولادسازان اروپایی شکایت کردند که ایران دامپینگ میکند؛ به خاطر حجم صادراتی که دارد. در واقع صحبتی که سالها درباره چینیها میگفتند، حالا درباره تولیدکنندگان فولاد کشور ما میگویند.
محمدرضا نجفیمنش: فولاد به دلیل اینکه مواد اولیه و گاز در داخل کشور است، تولیدات خوبی داشتند.
هزینه بیانضباطی را مردم میدهند
فربد زاوه: یعنی استفاده بهینه از منابع. شما میگویید 30 درصد قیمت تمامشده خودرو هزینه مالی است. کاملا صحبت شما درست است. این سبد سوءمدیریت را نشان میدهد. مگر در بخش خصوصی، کسی 30، 40 درصد هزینه مالی میدهد؟! در بخش خصوصی غیر خودرویی 40 درصد هزینه مالی میدهند؟ چطور در محصولی که پیشفروش میکنید و پول آن را یکسال قبل میگیرید، 40 درصد هزینه مالی دارید؟! ما مجبور نیستیم 13 درصد بالای نرخ سود بانکی پیشفروش کنیم. این نشان میدهد به حدی بیانضباطی در سیستم وجود دارد که 13 درصد در آن گم است. ببینید هزینه بیانضباطی شرکتها را مردم را دادهاند. این دلیل نمیشود که پژو 2008 که الان میخواهد بیاید، باید 75 میلیون تومان فروخته شود، چون ما نمیخواهیم انضباط مالی داشته باشیم. هزینه این بیانضباطیها را باید مردم بدهند. بالاخره یکی باید پول این سوءمدیریت را بدهد. آیا اینگونه مشکلات کشور را حل کرد؟! این انتقاد به دولت وارد است که در عین اینکه توانسته یک پروژه بزرگی مثل برجام را به نتیجه برساند، اما نمیتواند از آن استفاده کند. اگرچه صادرات نفت افزایش یافته، پتروشیمی رشد کرده است.
محمدرضا نجفیمنش: در حوزه خودرو هم یک اتفاقاتی دارد میافتد.
فربد زاوه: در حوزه خودرو که اتفاقی نیفتاده است.
محمدرضا نجفیمنش: پس این قراردادها هیچ است؟!
فربد زاوه: این قراردادها هیچکدام اجرایی و به صادرات منتهی نمیشود. ما ببینیم چندین بار مقامات وزارتخانه درباره صادرات محصولات مختلف در دورههای زمانی مختلف صحبت کردند. همیشه میگویند میخواهیم 50 درصد ساخت داخل داشته باشیم و 200 درصد صادرات داشته باشیم. ما اگر یک کالایی را با کیفیت مطلوب و به قیمت مناسب تولید کنیم، مشتری پیدا میکند. این در حالی است که تولیدات ما اقتصادی و باکیفیت نیست؛ برای همین فقط مجبور هستیم شعار دهیم که صادرات داریم. آخر سر مثلا میگوییم 2 هزار خودرو مثل 7 سال قبل به ونزوئلا فرستادیم و هنوز هم پول آن را نگرفتیم. مگر در دنیا اینگونه صادرات میکنند؟! این صادرات چقدر برای ما ارز آورده و سودآور بوده است!؟ اگر سودآور بوده که شرکت صادرکنندهاش 7 هزار میلیارد تومان ضرر نمیکرده است و نباید این اتفاق در صورتهای مالیاش بیفتد.
محمدرضا نجفیمنش: این ضرر را همه میدانیم به خاطر سیاستهای غلط و دخالتهای شورای رقابت در قیمتگذاری بوده است.
فربد زاوه: از زمانی که سیاستگذاری وارد شد تا وقتی که افزایش سرمایه دادند، 7 هزار میلیارد تومان زیان داشتند. این در حالی است که یک میلیون خودرو هم تولید نشد.
تاریخ نشان میدهد که قیمتگذاری شورای رقابت چقدر صدمه زد
محمدرضا نجفیمنش: در خودرو پراید یک میلیون تومان زیان داشتند. ایرانخودرو هم زیان داشت. در سال 90 حدود 990 دستگاه خودرو تولید شد. 730 هزار دستگاه در سال 91 تولید شد. در طول 5 سال گذشته، نزدیک به 5 میلیون دستگاه خودرو تولید شد.
قیمتگذاری توسط شورای رقابت را تاریخ نشان خواهد داد که چقدر به صنعت خودرو و قطعهسازی صدمه زد. الان ما میگوییم که نگاه رو به جلو داشته باشیم. البته ما قبول داریم که مردم خودرو کمتر از 25، 30 میلیون تومان میخواهند. اتفاقا رنو یک چنین خودرویی دارد که 4700 یورو است. در هیچکجای دنیا کسی خانه و خودرو را از محل پسانداز نمیخرد، همه از محل درآمدهای آتیشان خریداری میکنند.
به نظر من برجام برای ما خیلی خوب بوده و نتیجه بخش بوده است. قبلا جواب ایمیل ما را هم نمیدادند، اما الان هیاتهای اقتصادی به ایران میآیند. اما باید دقت کنیم که با چشم باز حرکتی انجام دهیم که به نفع ما است. حرکت به نفع ما چیست؟ ساخت داخل بیشتر، کیفیت به روزتر و صادرات.