بیش از 480 کیلومتر رانندگی با این خودروها
نقاط قوت و ضعف هر خودرو را مشخص کرده و به مقایسهی هوشمندی سیستم
چهارچرخ محرک د دوچرخ محرک این سه خودرو پرداختهایم. دربارهی طراحی
ایدئال محل قرارگیری پیشرانه نیز بحث کرده و کاستیها و برتریهای
گیربکسهای دستی و دوکلاچه را نیز برشمردهایم.
پدال را تا انتها
فشار میدهیم و پیشرانهی 4 سیلندر 2.5 لیتری تخت خودرو که در میانه نصب
شده میغرد و دور موتور به تندی بالا میرود و صدای پیشرانه بسته به نوع
تنظیمات انتخابی میتواند تغییر کند. اگر خیل مشتاق باشید میتوانید هر
دنده را تا دور موتور 7500 ادامه دهید اما در دور موتور 6500 همهی 350 اسب
پیشرانه در اختیار شماست و گشتاور 419 نیوتون متری خودرو نیز در طیف دور
موتور 1900 تا 4500 در دسترس شما قرار میگیرد.
پیشرانهی 2.3
لیتری 350 اسبی فوکوس RS جدید حتی بهتر از رقیب عمل میکند. نهتنها گشتاور
عظیم 475 نیوتون متر در دور موتور 2000 در دسترس است بلکه با ویژگی
اووربوست فورد میتوان به مدت 15 ثانیه مقدار 30 نیوتون متر گشتاور اضافی
را نیز در اختیار داشت. پیشرانهی 5 سیلندر 2.5 لیتری فوکوس RS پیشین
کاریزماتیک، قوی و خشن بود و تأخیر توربو را نیز نشان میداد. اما فوکوس RS
جدید از این موارد مبرا بوده و به حدی منعطف است که میتواند در دندهی
ششم با سرعت 80 کیلومتر در ساعت حرکت کند و از طرفی بهمحض رها کردن کلاچ
پا بهپای پورشه و بامو بتازد. گیربکس 6 دندهی دستی این خودرو تعویضهای
کوتاهی دارد و پاسخ پدال گاز در حالت اسپورت چموش و سرکش است.
پیشرانهی 6 سیلندر خطی 3 لیتری و توربوی بامو M2 توانایی تولید 365 اسب
بخار قدرت و 465 نیوتون متر گشتاور را دارد که این حجم از گشتاور از دور
موتور 1400 در دسترس بوده و پیشرانه نرم تر و پرطنینتر از نمونههای 4
سیلندر عمل میکند و اضافه شدن سیستم دیفرانسیل M فعال و تغییرپذیر کمک
میکند تا قدرت پیشرانه با قدرت انتقال یابد. M2 حاضر در تست نمای خارجی و
داخلی مشکی دارد و حتی رینگهای 19 اینچی آن نیز تیره هستند. گیربکس 7
سرعته دوکلاچه ای که در این خودرو سفارش داده شده آپشن خوبی است و کمک
میکند تا حداکثر قدرت از پیشرانه گرفته شود.
فوکوس RS که از
سیستم چهارچرخ محرک تطبیقپذیر سود میبرد در بخش شتاب گیری چند دهم ثانیه
از رقبای آلمانی خود عقب میافتد. رقبای این خودرو از گیربکس دوکلاچه خود
نهایت استفاده را میبرند.
برخلاف دیگر مدلهای چهارچرخ محرک
اسپورت که نیروی کمی را به چرخهای عقب میفرستند،RS هفتاد درصد گشتاور خود
را به بخش عقب تحویل میدهد. در حالت دریفت این خودرو میتواند همانند 150
درصد دیفرانسیل عقب محسوب شود (!) و ما از این ویژگی نهایت لذت را
میبریم؛ اما چیزی که فورد فاقد آن است، ترکیب و برابری حالات مختلف
رانندگی است. بله حالت دریفت راننده را به انجام حرکات دیوانهوار تشویق
میکند اما پاسخهای آن منقطع بوده و فرمان ناهنجاری نشان میدهد و شاسی
نیز تعریفی ندارد. تنها حالت نرمال تنظیمات راحت دامپرها، پاسخ ریلکس پدال
گاز و کالیبراسیون درست فرمان را نشان میدهد.
بامو M2 دقیقاً
برای راحتی و انطباق ساخته نشده و سیستم تعلیق اسپورت آن نیز همین را نشان
میدهد. در راههای واقعاً دشوار و پرپیچوخم، نگه داشتن M2 سرکش در خط خود
واقعاً سخت بوده اما بهمحض رسیدن به جادهای نرمتر،M2 روی خوش خود را
نشان میدهد.
مشخصات این 718 باکستر S ویژه که در تست شرکت کرده
به وضوح نشان میدهد که با خودرویی اسپورت طرفیم. گشتاور برداری، قفل
دیفرانسیل عقب مکانیکی، سیستم تعلیق اسپورت PASM و ترمزهای کربن سرامیکی از
جملهی آپشن های این خودرو میباشند. سواری پورشه بهتر از آنی است که
انتظارش را داشتیم. نوسانهای طولانی اصلاً مهم نیستند و تکانهای متقاطع
تصویر ثابتقدمی پورشه را از بین نمیبرند. سیستم تعلیق هر سه خودرو
تقریباً عملکرد یکسانی دارند اما پورشه اندکی خشنتر از بامو یا فورد عمل
میکند.
در فصلی که همهی ما یخ میزنیم، لاستیکهای تابستانی
انتخاب چندان مناسبی نیستند. لاستیکهای 19 اینچی پایلوت سوپر اسپورت
استاندارد بکار رفته در M2 به اندازهی لاستیکهای کمی نازکتر میشلین فورد
غیرقابل انعطاف بوده و لاستیکهای پیرلی پی زیرو 20 اینچی پورشه نیز از
این قضیه مستثنا نمیباشد. در هنگام دور زدن کم فرمانی زیاد و عدم چسبندگی
مشاهده میشود.M2 اکثر اوقات ثابتقدم بوده و بازخورد زیادی از فرمان به
دست میآید اما این کوپهی 4 سرنشینه زمانی که برای چسبندگی تقلا میکند
خوشدستتر میشود. فوکوس دو دیفرانسیل در محدودیتها به اندازهی کشور
سوئیس خنثی است و وزن سیستم فرمان به خوبی با گشتاور خودرو و حرکات شاسی
هماهنگ شده است.
پورشه واقعاً دو خودرو در یکی است. علیرغم برخی
چالشهای ارگونومیکی، این خودرو به زیبایی ساخته شده و دو بخش بسیار مفید
برای حمل بار دارد. 718 باکستر S سریعترین خودروی این رقابت بوده و فرمانی
عالی دارد و قطعاً ترمزهای آن نیز فناناپذیر هستند. اگر پول مدنظرتان نیست
و هنوز مسحور پیشرانهی بوکسری نشدهاید، باکستر را امتحان کنید.
بامو M2 جانشینی شایسته برای E46 M3 10 سال پیش است و فوقالعاده لذتبخش بوده و به طرز شگفتانگیزی خونگرم و دوستداشتنی است.
فوکوس RS جادارترین کابین و صندوق را دارد و حتی مورد سؤال واقع نمیشود
زیرا آن چیزی که باعث تپش سریعتر ضربان قلب برای فورد میشود، برچسب قیمت
است که فاکتور سورپرایز کننده و تحسینکنندهای بوده و این خودرو سطح عجیبی
از شایستگی دینامیکی را نشان میدهد.
رانندگی یکروزه با این 3
خودرو برای مشخص کردن برندهی واقعی کافی نیست اما شکی نداریم که RS بهترین
GT ساخت فورد بوده و ثابت کرده که این خودرو همان سطح دینامیکی ارائهشده
توسط باکستر S و M2 را به طرفداران عرضه میکند.