به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، در
بازاری که فروش کراساوورها و شاسیبلندها روزبهروز در حال افزایش است،
کمتر خودروسازی پیدا میشود که علاقهای به ورود در این میدان نداشته باشد.
از همان موقعی که موج کراساوور سواری کمکم در حال شکل گرفتن و رشد بود
عدهای از کمپانیها اولین تجربه قدبلند خود را راهی بازار کردند تا از
قافله عقب نمانده و سود خوبی هم به جیب بزنند. کار به جایی رسید که حتی
بنتلی و رولزرویس هم البته با رویه اختصاصی خود وارد شدند و خودی نشان
دادند. اخیراً هم جگوار، برند خوب و اصیل انگلیسی اولین قدبلند خود را با
نام F-Pace معرفی کرد تا نشان دهد اینجا هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
ما هم برآن شدیم تا با این نوشتار شما خوانندگان عزیز را بیشتر و بهتر با
آن آشنا کنیم.
طراحی
در قسمت جلو بجز چراغهای متداول کنونی جگوار، جلوپنجره و 3 ورودی بزرگ
هوا در دو طرف و مرکز سپر جلبتوجه میکنند. نشان گربه با زمینه قرمزرنگ در
مرکز شبکهی جلوپنجره جای گرفته است. خطوط حجیم و عضلانی از این قسمت تا
روی کاپوت و جوانب خودرو امتداد یافته و نمایی تنومند به F-Pace
بخشیدهاند. در نمای جانبی فرورفتگی متعادلی در میانهی بدنه دیده میشود
که باعث متورم به نظر رسیدن بالا و پایینِ خود شده است. رینگهای 22 اینچی
ده پر که در لاستیکهای پیرلی پیچیده شدهاند به خوبی با ابعاد خودرو
همخوانی دارند. گلگیر عقب حجیم بوده و چراغها از دل آن بیرون میزنند.
به گزارش پدال، خطی افقی چراغها را از ادامهی شیب نسبتاً تند شیشه عقب جدا کرده و زاویهای حدود 220 درجه میسازد. بین دو چراغ فرورفتگی محل پلاک است و زیر این مجموعه سپرِ ورمکرده با دو خروجی منفرد سامانه اگزوز و دو چراغ هشدار قرمزرنگ جای دارد. در بالای شیشه عقب هم بالهی نهچندان ظریفی تعبیه شده که به پایداری F-Pace کمک میکند. درمجموع نمای بیرونی متناسب، خشن، چشمگیر و بهدوراز اغراق و حجمپردازیهای گزنده بوده و بیشک چشمهای هر بینندهای را به تماشا دعوت خواهد کرد. روز آزمایش هم چه در مسیرهای عبوری و چه هنگام پارک بسیاری از مردم مشغول عکس گرفتن و بررسی بصری آن میشدند و سوالات مختلفی از ما میپرسیدند.
کابین
فضای کلی مدرن، شستهرفته، کاربردی و شبیه به دیگر اعضای خانواده جگوار است. خودروی مورد آزمایش از چرم سفارشی قرمزرنگ روی لبه صندلی بهره میبُرد که در ایجاد یک اتمسفر نشات آور واقعاً مؤثر بود، اما خود صندلیها با اینکه اسپورت بودند در حد انتظار ظاهر نشدند. بسیاری از عملکردهای خودرو در سامانه اطلاعات و سرگرمی جای دادهشده و از طریق آن تنظیم میشوند. یکی از نکات منفی همینجاست، صفحهنمایش لمسی این سامانه کند عمل میکند و واقعاً توی ذوق میزند! از طرفی اگر در حال رانندگی باشید بیشازحد توجهتان را معطوف به خود خواهد کرد که اصلا قابلقبول نیست. با روشن شدن خودرو dial مثل اهرم تعویض دنده بالا میآید. البته نحوه کار آن با انواع موجود در بامو یا آئودی کمی متفاوت است و مدتی طول میکشد تا عادت کنید. درمجموع بهعنوان راننده و سرنشین حس خوبی خواهید داشت، از سواری لذت خواهید برد و در دل خود جگوار را تحسین خواهید کرد.
قوای فنی
شاید پیشرانه 3 لیتری V6 توربو دیزل قویترین نباشد اما بسیار انعطافپذیر و
بهدردبخور است. اگر بین 2000 تا 4000 دور بر دقیقه نگهش دارید (که البته
به لطف جعبهدنده 8 سرعته خودکار مثل آب خوردن است) بسیار چابک خواهد بود.
در دورهای بالاتر و نزدیکِ محدوده قرمز در نوع خود صدای خوبی دارد (گرچه
کاملاً راضیتان نمیکند) اما عملکرد خاص یا خارقالعادهای نشانتان
نمیدهد.
بلوک V6 سوپرشارژردار اعداد و ارقام چشمگیری دارد اما در عمل به اندازه
انتظار تحت تأثیر قرارتان نمیدهد. برای دستیابی به اعداد مذکور باید
همواره به آن فشار بیاورید که زیاد برای یک شاسیبلند لوکس اسپورت خوشایند
نیست. اگر اهل کار کشیدن از این بلوک نیستید همان گونه گازوئیلی v6 برایتان
مناسبتر است. به خاطر داشته باشید این دو پیشرانه تنها با سامانه 4 چرخ
محرک و جعبهدنده 8 سرعته خودکار ارائه میشوند.
به نظر میرسد پیشرانه کوچکتر 2 لیتری توربو دیزل 178 اسب بخاری فروش
موفقتری داشته باشد. درست است که شاید ازنظر انعطاف و توانایی به 6
سیلندرها نرسد اما آنقدر جربزه و پتانسیل دارد که ناامیدتان نکند. در مورد
جعبهدنده هم اگر به سبک رانندگی "جانسخت” علاقه دارید نمونه دستی مناسب
خواهد بود، اما اگر هماهنگی آن با خودرو برایتان مهمتر است نمونه 8 سرعته
خودکار را انتخاب کنید.
حالتهای رانندگی F-Pace را فراموش نکنید. 3 نوع اقتصادی (eco)، معمولی
(normal) و پویا (dynamic) قابل انتخاب هستند. هنگام فعال بودن هرکدام
عملکرد پدال گاز و جعبهدنده تغییر کرده و بهترین تنظیم را خواهند داشت.
سواری و هندلینگ
تجربه رانندگی با F-Pace اصلاً مثل شاسیبلندهای لوکسِ باشکوهِ ردهبالا و
مثل امثال رنجروور نیست. در عوض خودرویی چابک با سواری پایدار، باثبات و
تقریباً راحت است.
در شرایط سخت مطمئن عمل کرده و آرامش خود را حفظ میکند. فرمان اگر زیاد از
حد اذیتش نکنید کم فرمانی ندارد اما فشردن پیوسته پدال ترمز کمی
ناپایداری به بخش عقب میدهد. سر پیچها دماغه کمی بالاتر میآید تا با
قدرت وارد آن شده و هنگام خروج به بیرون از آن شلیک شوید.
سامانه 4 چرخ محرک در ابتدا محور عقب را تغذیه میکند، بهطوریکه
دستوپنجه نرم کردن چرخهای عقب با گشتاور اضافی کاملاً قابللمس است.
لحظاتی بعد از فشردن پدال گاز (پیشرانه دیزل V6 اندکی زمان بیشتر برای واکنش نیاز دارد) چرخها کمکم موجب ناپایداری قسمت عقب میشوند. در پیچهای ملایمتر که شتابگیری آسانتر است چرخهای جلو به کمک آمده و با صدای جیرجیر خود که نشان از جویده شدن آسفالت دارد، مانع از خروج خودرو از خط میشوند. تمامی سامانهها را خاموش کنید تا همهچیز وابسته به چسبندگی فیزیکی و مکانیکی باشد. در این حالت علیرغم عملکرد بسیار خوب چرخهای جلو، کمکم از چسبندگی عقبیها کاسته خواهد شد. این بهترین فرصت است که افسار F-Pace را به دست گرفته و کمی هندلینگ آن را به چالش بکشید.
رانندگی این گربه جوان حس متفاوتی نسبت به رقبایش دارد. سامانه چهار چرخ
محرک آن به خوبی و پختگیِ نمونههای درجه یک و بسیار پیشرفته نیست اما وسعت
تنظیمپذیری بسیار خوبی برای یک شاسیبلند دارد و در مقابل بسیاری از
سدانها و هاچبکها قطعاً پیشتاز بلامنازع است. هنگام آزمایش سه نکته منفی
قابلذکر دیده شد: اول، هندلینگ بهاصطلاح مصالحهی خوبی با ارتفاع زیاد
بدنه دارد، اما گهگاه خلاف این نیز دیده میشود. دوم، در سرعتهای بالا وزن
زیاد خودرو را بیشتر حس میکنید، درحالیکه در حالت معمولی به چشم
نمیآید. سوم، هنگام عبور از پیچهای خیلی تند پیچش بدنه بیشتر از حد معقول
به نظر میرسد. با همهی اینها F-Pace گربهای تحت کنترل، پویا و بسیار
سریع بوده و تجربه رانندگی با آن واقعاً تأثیرگذار است.
عملکرد فنی و شتاب
قویترین پیشرانه یعنی 3 لیتری V6 سوپرسارژردارِ 375 اسب بخاری، برای رسیدن
به سرعت 62 مایل بر ساعت (100 کیلومتر بر ساعت) به 5.1 ثانیه (0.1 ثانیه
سریعتر از ماکان GTS) زمان نیاز دارد که برای یک شاسیبلند 1861 کیلوگرمی
بسیار عالی است. حداکثر سرعت آن هم محدود شده و از 155 مایل بر ساعت (250
کیلومتر بر ساعت) فراتر نخواهد رفت.
نمونه V6 دیزل 3 لیتری با دو توربوشارژرِ خود 296 اسب بخار و 699.6
نیوتونمتر تولید میکند. در نتیجه به اندازه پیشرانه قبلی سریع نیست و
F-Pace را ظرف مدت 6.2 ثانیه به 100 کیلومتر بر ساعت و حداکثر به مرز 150
مایل بر ساعت (241.4 کیلومتر بر ساعت) میرساند. نکتهای که در رابطه با آن
وجود دارد این است که به دلیل بهرهگیری از توربوشارژر در دورهای کمتر
گشتاور بیشتری تولید کرده و در رانندگی روزمره سریعتر از بقیه به نظر
میرسد.
جالبترین پیشرانه همان بلوک 2 لیتری 4 سیلندر گازوئیلی با 178 اسب بخار
قدرت است. در صورت سفارش با جعبهدنده 6 سرعته دستی شتاب اولیه آن 8.9
ثانیه بوده و بیشینه سرعتش به 130 مایل بر ساعت (209.2 کیلومتر بر ساعت)
میرسد. همچنین میتوانید سامانه 4 چرخ محرک و جعبهدنده 8 سرعته ZF را
انتخاب کنید؛ در این صورت مقادیر مذکور به ترتیب 0.2 ثانیه و 1 مایل بر
ساعت (1.6 کیلومتر بر ساعت) کاهش خواهند یافت.
مصرف سوخت و هزینهها
همانطور که انتظار میرود قُوای 4 سیلندر دیفرانسیل عقب با پیمایش 57.7
مایل به ازای هر گالن (4.07 لیتر در یکصد کیلومتر) اقتصادیترین گزینه
است. اگر سامانه 4 چرخ محرک و جعبهدنده 8 سرعته ZF را هم بدان اضافه کنید
این عدد به 53.3 مایل به ازای هر گالن (4.41 لیتر در یکصد کیلومتر) تقلیل
خواهد یافت. اما انواع V6 زیاد هم صرفهجو نیستند. نمونه گازوئیلی 5 لیتر
در یکصد کیلومتر میسوزاند، در حالی که برادر توربوشارژر دارش در همان
مسافت به 7.41 لیتر سوخت نیاز دارد.
معمولاً خریداران شاسیبلندها توجه زیادی به مصرف سوخت ندارند، چراکه در
غالب موارد چندان اقتصادی عمل نمیکنند. یکی از دیگر هزینهها مربوط به
رینگ و لاستیکهاست. اگر رینگهای 22 اینچی را سفارش دهید نمای بسیار خوبی
به خودروتان خواهد بخشید و فاق کوتاه لاستیکها تأثیر چندانی روی کیفیت
سواریتان نخواهد داشت، اما از طرف دیگر برای تعویض هر جفت پیرلی P-Zero در
ابعاد 17 اینچی 40/265 باید حدود 500 پوند بپردازید.
قیمت و رقبا
قیمتها به ترتیب مقابل اند: مدل پایه با نام پرستیژ (Prestige) از 34.170
پوند، گونه R-Sport از 36.670 پوند، پورتفولیو از 39.170 پوند و در
قویترین نسخه یعنی S (که در حال حاظر تنها با پیشرانههای V6 ارائه
میشود) برای گونه گازوئیلی از 51.450 و برای گونه بنزینی از 51.080 پوند.
جگوار همچنین تعداد 200 دستگاه مدل First Edition تولید میکند که با قیمت
65.275 پوند فقط با قلب 6 سیلندر V شکل در دسترس هستند.
این خودروساز میخواهد با F-Pace پورشه ماکان را شکست دهد. آنقدر هم برای
موفق شدن مُصر است که مهندسانش پس از اولین تجربه با ماکان نگاه دوبارهای
به طراحی آن انداختند. البته کار را به ماکان خلاصه نکردند و نگاهی تیزبین
هم به بامو X3 و آئودی Q5 داشتند، اما چون این دو زیاد با جوانِ
برومندِ پورشه همقطار نبودند ارزیابیشان این بود که برای دستیابی به رتبه
اولِ بازار باید ماکان را کنار بزنند.
پیشرانه V6 دیزل F-Pace از نمونه یکسان موجود در ماکان 5.508 پوند گرانتر
است اما در عوض 42 اسب بخار بیشتر و فضای بزرگتری ارائه میکند (ازنظر
اندازه بین ماکان و کاین قرار میگیرد). بااینحال نسخه GTS ماکان که از
دیدِ کارایی نزدیکترین گزینه به F-Pace 6 سیلندر بنزینی محسوب میشود، 20
اسب بخار کمتر داشته و با قیمت 55.188 پوند، 4.108 پوند بیشتر میطلبد.
جدای از اعداد و ارقام، F-Pace و ماکان رقبای بسیار نزدیکی هستند. هردو
سریع، جذاب و بسیار توانمند بوده و از منظر پویایی رانندگی در سطح بالایی
جای دارند. باید منتظر بود و دید که در کارزار واقعی کدامیک میتواند بهتر
عمل کند و گوی رقابت را با موفقیت از دیگری برباید.
کلام پایانی
اصلاً فکر نکنید که چون جگوار و لندروور از یک خانوادهاند، F-Pace هم یک
رنجروور اسپورت دستکاریشده و تغییریافته است. در حقیقت بیشتر DNA آن از
مدل F-Type خود کمپانی گرفتهشده و نهتنها ارتباط خاصی با لندروور ندارد
بلکه ذاتش با محصولات مشابه آن نیز متفاوت است.
F-Pace محدوده تواناییهای مورد انتظارِ گروه شاسیبلندها را جابجا کرده و
تعریف جدیدی درزمینه سرگرمکننده بودن یک خودروی قدبلند 4×4 بنیان نهاده
است. قویترین قوای محرکه را ندارد اما نمونه V6 توربو دوقلوی 3 لیتری آن
بسیار مناسب بوده و با گشتاور مهیب خود کاملاً از پس این تنومند انگلیسی
برمیآید و سربلندش میکند. همین حالا هم میتوان جگوار را بخاطر تولد
F-Pace تحسین کرد. حس رانندگیاش درست مثل F-Type طبیعی (به معنای واقعی
بودن) است و بهراحتی میتوانید سوارش شده و شروع به راندن کنید، بدون
اینکه به یادگیری قبلی یا تنظیمات خاصی نیاز داشته باشید.
منبع: evo