شتاب بالاتر نسبت به خودروهای ۴ در یا سدان، یافتن آسانتر جای پارک و پارک کردن سریعتر به دلیل کوتاهتر بودن طول خودرو، تنوع فوقالعاده کاربری و دسترسی آسان و سریع به قسمت عقب با وجود در پنجم، مزایایی است که هر فرد مجرد یا خانواده ۲ یا ۳ نفرهای را به خرید هاچبک تشویق میکند. امروزه هاچبکها با وجود آنکه تقریبا فاقد فضای صندوق عقب هستند، بازار خودرو را قبضه کردهاند.
گلفهای هاچبک
خودرو «گلف» محصول فولکس واگن هاچبک معروف، با تولید حدود ۳۰ میلیون
دستگاه ( از سال ۱۹۷۴ تاکنون) نمونه مثالزدنی همین موضوع است که در صدر ۵
خودرو پرفروش دنیا در تاریخ قرار دارد.
گلف با انواع موتورهای ۱۶۰۰ تا
۲۰۰۰ سیسی و حتی بالاتر (تیون شده) در بازار عرضه میشود و در مسابقات
مختلف خودرویی هم مقامهای خوبی ک سب کرده و همچنان کسب میکند. «نفت گران
شد، گلف آمد! » آگهی تلویزیونی معروف «گلف»، ابتدای عرضهاش را هنوز
خیلیها به خاطر دارند. این آگهی فردی را نشان میداد که درحال گذر از
پیادهرو چشمش به سویی خیره شده و بعد از چند قدم، با یک میله برخورد
میکند و به زمین میافتد. این قصه برای افراد دیگری هم تکرار میشود و
ناچار عدهای میآیند و آن میله را با وسایل اسفنجی میپوشانند تا سر و
صورت مردم پس از برخورد با آن آسیب نبیند. در نهایت معلوم میشود آنچه در
سوی دیگر خیابان، توجه همه را به خود جلب میکند (که به میله برخورد
میکنند) یک دستگاه «گلف» پارک شده است.
«پیکی» هاچبک خودمان
«رنو ۵» از دیگر هاچبکهای کوچک معروف دنیا است که ۴ دهه پس از تولد،
هنوز برای جوانها جذاب است. روزهایی را به یاد بیاورید که دانشجوها در
بسیاری از کشورها به محض ورود به دانشگاه یک «رنو ۵ » از پدر هدیه
میگرفتند یا شرکتکنندگان در مسابقات سرعت با «رنو۵» توربو جامها را یکی
پس از دیگری از رقبا میربودند. خودرویی که طراح آن «مایکل بو» قبل از
عرضهاش از دنیا رفت. از ژانویه ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۶ پیوسته با کمترین تغییرات در
انواع ۳ در و ۵ در تولید شد. برترین خودرو اسپرت دنیا در دهه ۸۰ میلادی، در
ایران البته عمرش قدری طولانیتر شد و با نامهای «سپند» و «پیکی» و با
تغییرات ظاهری و تقویت موتور تولید میشد تا اینکه در سال ۱۳۸۸برای همیشه
از خط تولید پر کشید.
گفته میشود ۵/۵ میلیون دستگاه از این خودرو در
بیش از ۲ دهه تولید شده است. «رنو ۵» یک هاچبک کوچک و فشرده بود، ساده و
کلاسیک، بدون خطوط پرپیچ و تاب طراحیهای آن روزگار و البته کم مصرف و
پرکار. «رنو۵» حتی به بازار امریکا هم رسوخ کرد، در حالی که امریکاییها به
این قبیل خودروها کمتر سوار میشوند. ۸ تیپ موتور برای نسل نخست «رنو۵»
وجود داشت که از ۸۴۵ تا ۱۳۹۷ سیسی حجم و از ۳۶ تا ۱۶۰ اسببخار توان
داشتند. نخستین موتور حداکثر سرعت ۱۲۰ کیلومتر و موتورهای بعدی ۱۳۵، ۱۴۰،
۱۵۱ و ۱۷۵ کیلومتر در ساعت را برای رنو۵ ثبت کردند. موتورهای توربو نیز ۱۸۵
و ۲۰۱ کیلومتر در ساعت سرعت داشتند و شتاب صفر تا ۱۰۰، ۶/۹ تا ۹/۱ ثانیه
را ثبت میکردند. نسل دوم «رنو۵» از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۶م تولید شد. شیشههای
برقی و ترمزهای دیسکی در این مدل کنار گذاشته شد، اما ساختار آن تغییری
نکرد و البته هنوز آلایندگی بالایی داشت. در نسل دوم، وانت کوچولوی «رنو۵»
هم ساخته شد. تولید «رنو۵» پس از ۲۴ سال پایان یافت. اکنون «رنو کلیو» را
میتوان نواده «رنو۵» دانست.
پژوهای هاچبک
«پژو ۲۰۶» بهطور قطع یک هاچبک کم نظیر در بازار ایران است که موفقیت آن
در جهان نیز زبانزد است. حدود ۶ میلیون دستگاه «پژو ۲۰۶» از سال ۱۹۹۸م در
دنیا تولید شده و البته نمونه اصلی آن ۲ در است ولی نمونهای که در ایران
پا گرفت ۴ در بود که بعدها صندوقدار هم شد. طراحی جذاب و گربهای، هندلینگ
مناسب، قیمت مناسب و تنوع تیپ، سبب موفقیت این خودرو شد. موفقیت ۲۰۶ باعث
شد پژو تولید آن را با تغییراتی با نام «۲۰۶ پلاس» (یا همان ۲۰۷ای در
ایران) ادامه دهد. پراید هاچبک یا «نسیم»، همآورد دیگر این بازار، از
همان بدو ورودش با استقبال جوانها و رالیبازها روبه رو شد و همیشه قیمتی
بیش از پراید صندوقدار داشت. هندلینگ و شتاب بهتر نسبت به مدل صندوقدار
(صبا) و قیمت مناسب آن باعث میشد، انتخاب نخست جوانها باشد. البته
خانوادهها هم به دلیل ۴ در بودناش از آن استقبال کردند. سایپا نیز تصمیم
گرفت این خودرو را با بهبود پلتفرم و با نام جدید «۱۱۱» دوباره در بازار
عرضه کند که هنوز هم جزو پرفروشترینهای بازار ایران است. نسل نخست رنو۵
هم که از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۷۷ در ایران تولید میشد، از موفقترین هاچبکهای
ایران بود. درواقع مدل ۳در که در همان سالهای اولیه تولید شد، از با
کیفیتترین هاچبکهای ایران بود. این خودرو با موتور ۹۵۰ و ۱۰۰۰ سیسی در
ایران تولید شد. در سال ۱۳۷۶ «رنو۵» با نام «سپند» و داخلیسازی بالا عرضه
شد و در دهه ۱۳۸۰مدل دیگری به نام «پیکی» نیز با شکل و ظاهر «رنو۵» اسپرت و
با موتور ۱۳۰۰ سیسی انژکتوری تا سال ۱۳۸۸عرضه شد و این سال، سال خداحافظی
«رنو۵» از بازار ایران بود.
هاچبک چشم بادامیها
بازار هاچبکها در ایران شاهد حضور تازه واردهای سرسختی شد که بیشتر آنها
از سرزمین چشم بادامیها آمدند. مهمترین این چشمبادامیها «امویام
۳۱۵» است که از سوی «مدیران خودرو» عرضه شد. نام اصلی این خودرو«fulwin»
است که در خودروسازی «چری» چین تولید شد. ابعاد «ام وی ام۳۱۵» مشابه ابعاد
پژو۲۰۶ بوده و طراحی آن ایتالیایی است.
کورسای هاچبک
«اوپل کورسا»، کوچکِ زیبا، هاچبک کوچک و سریع و کممصرف، دیگر خودرویی
است که برای ایرانیها از دهه ۷۰ شمسی شناخته شده است. این خودرو در حقیقت،
هاچبک ارزانقیمتی با موتور حدود ۱/۴ لیتری با پلتفرم «جنرال موتورز» است
که در امریکا با نشان(برند) «شورولت»، در اروپا با نشان(برند) «واکسهال» و
«اوپل» و در استرالیا با نشان(برند) «هولدن» عرضه میشود و در بسیاری از
بازارها جزو ۱۰ خودرو نخست پرفروش بوده است. در واقع «جیام» مالک ۳۵درصد
سهام «اوپل» است. «کورسا» از ۱۹۸۲میلادی تولید میشود و تا به حال ۴ بار
پوست انداخته و فیسلیفت شده اما هنوز اعتبار خود را از دست نداده است.
«کورسا»، هاچبک کوچک موتور جلو، محور جلو، ۳ در و ۵ در است که با
موتورهای یک تا ۱/۵ لیتری و در رنگهای قرمز و آبی و مشکی عرضه میشود که
رنگهایی جوانپسند است و همچون رقیب کهنهکار خود، «گلف»، جوانها برای
تیونینگ و اسپرتکردن آن رغبت زیادی داشتند و هنوز هم دارند. آنچه در ایران
به «کورسا» معروف شده مدلهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ است که هواخواه زیادی داشت و
هنوز هم اگر مالک آن بتواند برای این خودرو معاینه فنی بگیرد، قیمت خوبی
دارد. «کورسا» خودرویی بود سبک و کم مصرف (و البته با ایمنی پایین) که
میتوانست شتاب خوبی بگیرد و ظاهر اسپرتی هم داشت و همین کافی بود تا
جوانهای آن روزگار عاشقاش باشند.
۵ درهای ایرانی
پیکان ۵ در، یا «استیشن»، نخستین حضور یک ۵ درِ پرطرفدار در ایران بود که
مدل سدان آن در گذشته دلها را به چنگ آورده بود. در واقع از سال ۱۳۴۶ تا
۱۳۵۵ حدود ۴۶ هزار دستگاه پیکان در انواع «کار»، «دولوکس»، «جوانان» و
«استیشن» ساخته شده بود. اما تولید پیکان «استیشن» در سال ۱۳۵۹متوقف شد.
پیکان «استیشن» برای خانوادههای پرجمعیت ایرانی که مایل بودند دسته جمعی و
با کلی وسیله به مسافرت یا پیک نیک بروند، انتخابی کمنظیر بود.
این تجربه را «سایپا» بعدها با تولید «پراید سفری» در سال ۷۸ امتحان کرد و گرچه استقبال خوبی از این ۵ در شد، اما تولید آن را ادامه نداد و پراید «لیفت بک» یا «۱۴۱» را طراحی و عرضه کرد. این یکی تا همین امروز جزو انتخابهای خانوادههای ایرانی بوده، زیرا که تا پیش از گرانی نرخ ارز، تنها ۵ در زیر۱۰ میلیون تومان بود. «ایران خودرو» دوباره در سال ۷۸ مدل «استیشن پژو ۴۰۵» را در تیراژ پایین به بازار عرضه کرد که این مدل نیز با اقبال خوبی مواجه شد اما خیلی زود و در سال ۱۳۸۵ به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن بازار پژو ۴۰۵، آن را از خط تولید خارج کرد. البته ایرانخودرو «سمند» ۵ در را هم ساخت ولی هرگز آن را در بازار عرضه نکرد.
در بین خودروهای ۵ در ایرانی، استیشنها چندان تولید و عرضه نشدهاند، اما «لیفت بک»ها زیاد عرضه شده و پرطرفدار شدهاند. ازجمله «زانتیا»، «پروتون ویرا» و «اوپل آسترا». در دنیا، خودروسازان برای عرضه خودروهای ۵در، قدری ممسک هستند و این مدل را روی هر سدانی عرضه نمیکنند.
لیکن استقبال از ۵درها در بین خانوادههای ایرانی اعم از هاچبکها (همچون
پراید و ۲۰۶) لیفتبکها و استیشنها به گونهای است که نشان میدهد فضا
برای ورود خودروهای مشابه مساعد و بلکه تشنه است و خودروسازان برای این
سگمنت بازار میتوانند محصولات جدید عرضه کنند و نسبت به استقبال بازار
مطمئن باشند. همانطور که این اتفاق برای ۵ درهایی که گفته شد، رخ داد و
هرگز روی زمین نماندند. بدون هیچ تردیدی امروز هاچبکها در بازار خودرو
ایران حرف اول و آخر را میزنند. گستره رقابت هاچبکها در ایران از کلاس
«بی» ارزانقیمت به کلاس «سی» گرانقیمت هم کشیده شده و شاهد آن هستیم که حتی
تعداد خودروهای هاچبک جدیدی که وارد بازار میشوند از سدانها پیشی گرفته
است. در بازار هاچبکها تنوع قیمت، تنوع موتور، تنوع اندازه و تنوع
امکانات به وفور یافت میشود و برای هر سلیقه و هر کلاسی میتوان خودرو
مناسبی یافت.
مزدا کوچولوی هاچبک
«مزدا ۲»
کوچولوی باکیفیت مزدا که به وسیله «بهمن موتور» عرضه میشد، هاچبک دیگری
است که آن هم با اندازه و ابعاد کوچک و امکانات مناسباش اگر نرخ ارز ثابت
میماند، گل میکرد. موتور ۱۵۰۰سیسی با ۱۰۲ اسب قدرت و امکانات ایمنی
مناسب مزدا، اگرچه حریف رقبای قدر کلاس B در ایران نیست، اما نشان(برند)
ژاپنی «مزدا» کافی است تا هنوز هم عدهای برای این خودرو هزینه کنند.
«هیوندای ای ۲۰» اگرچه زودتر از ۲ چشمبادامی قبلی وارد این بازار شد، اما
قیمت بالای آن باعث شد هیچگاه نتواند موفقیتی داشته باشد. اما چینیها
سابقه مثال زدنی در پر کردن جای رقبا و تنگتر کردن آن دارند.
البته
هاچبکهای کلاس C هم در بازار ایران رقابت شدیدی دارند و گرد و خاک به پا
میکنند. «مزدا ۳ جدید» مرد نخست این بازار و بانوی «آلفارومئو» یعنی
«جولیتا» سعی دارد عرصه را بر این ژاپنی تنگ کند.
اکنون، تناسب قیمت،
کیفیت و کارآیی، حرف اول را در بازار داغ هاچبک ایران میزند که کمتر
گزینه وارداتی، هر ۳ این توقعات را یکجا برآورده میکند. برای همین
میتوان حدس زد که سهم اصلی بازار هاچبک همچنان در دست « ایرانخودرو» و
«سایپا» – ۲۰۶ و پراید۱۱۱میماند.
منبع: صمت