پدال نیوز: فاصله بین صنعت و دانشگاه چالشی است که نیاز به کارشناسی دارد و هریک از این دو نهاد بهطور جداگانه مسیر خود را طی میکنند بدون اینکه حاصل پژوهشهای دانشگاه به صنعت تزریق یا اینکه نیازهای صنعت به دانشگاه منتقل شود در حالی که چرایی این موضوع میتواند بسیاری از مشکلات امروز قطعهسازی را برطرف کند.
به گزارش پدال نیوز به نقل از صمت، عضو هیاتمدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعهسازی کشور گفت: البته نمیتوان گفت این دو امر بهطور کامل از یکدیگر جدا هستند زیرا فارغالتحصیلان دانشگاه وارد صنعت میشوند و فعالیت دارند اما اگر دانشگاه و صنعت با یکدیگر عجینتر شوند و دانشجوی مرتبط این حوزه یک ترم کامل در کارخانهها حضور و کار عملی داشته باشد و حتی نمره نهایی توسط مدیر کارخانه لحاظ شود بهطور قطع تاثیر زیادی در صنعت خواهد داشت. سعید صبوری درباره راهکار برداشتن دیوار بین علم و صنعت اظهار کرد: صنعتگر باید نیاز خود را به دانشگاهیان اعلام کرده و از او پاسخ بخواهد. دانشگاه نیز باید برخی از کلاسهای درس خود را در کارخانهها دایر کند. در این شرایط نخستین گام باید توسط دانشگاه برداشته شود تا زمانی که فارغالتحصیلی از محیط دانشگاه وارد محیط کار میشود، آمادگی کافی برای کار داشته باشد. او با بیان اینکه اگر دانشجویی دهها کتاب بخواند اما هیچ کار عملی انجام نداده باشد کار به شکل درستی طی نشده است، افزود: در این بستر استادان دانشگاهی میتوانند با مدیران صنعتی و کارخانهها جلسات مشورتی داشته باشند و کار مشارکتی انجام و واحدهایی تنظیم شود تا دانشجویان با آموزش آنها موثرتر واقع شوند که این روند اکنون در علوم پزشکی در حال اجراست. صبوری ادامه داد: دانشگاه باید خود را به صنعت نزدیک کند زیرا صنعت به نیروی انسانی نیاز دارد و درحالحاضر افراد باتجربه به شکل آزمون و خطا کار را میآموزند. بنابراین باید از 4سال دوره کارشناسی حداقل یک سال به صورت عملی در کارخانهها و پای دستگاهها بگذرد. این فعال صنعتی همچنین اشاره کرد: باید تورهای خارجی در دانشگاهها پیشبینی و دانشجویان برای بازدید به کشورهای بنام در این صنعت اعزام شوند که در حال حاضر جای این روند خالی است.
نیاز صنعت به اپراتور تا پژوهشگر
در همین حال عضو هیات علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت گفت: فاصله بین دانشگاه و صنعت در کشور مسئلهای عمیق است و این در حالی است که هماکنون در صنعت قطعهسازی چند اشکال اساسی وجود دارد که لازم است ابتدا پرسیده شود آیا به ارتباط صنعت با دانشگاه نیاز است؟ چرایی این امر نیز به تمرکز روی پلتفرمهای خارجی در این چند سال اخیر برمیگردد و قطعهساز برای ساخت نیازی به طراحی آن نداشته است. امیرحسن کاکایی با تاکید بر اینکه در مراحل رشد یک صنعت لازم است ابتدا بهطور معکوس حرکت شود، افزود: اما متاسفانه ما در همین مرحله باقی ماندهایم. بنابراین قطعهساز ما با وجود اینکه نیاز به طراحی دارد اما توان انجام آن را ندارد و از آنجا که برای ساخت یک قطعه جدید عجله و شتاب وجود دارد، ناگزیر است این قطعه را از طریق واردات تامین کند که این شرایط در زمینه طرحها نیز اتفاق میافتد در حالی که ساخت یک قطعه و طراحی آن نیاز به زمان دارد. وی در ادامه ضمن اشاره به مشکلات پیش رو به مسئله موتور ملی (EF7) پرداخت و گفت: موتور ملی حدود 7سال است که مطرح شده اما مسئله تجاریسازی آن هنوز حل نشده است در حالی که به لحاظ طراحی، موتور خوبی بهشمار میرود که دلیل این امر آن است که طراح موتور، یک آلمانی است و آنها با یک سلسله قطعات خود، موتور را ساختهاند و برای ساخت بهدست قطعهساز ایرانی دادند، اما قطعهساز ایرانی توان ساخت را نداشت و در همان تولید اولیه با مشکل مواجه شد. کاکایی درباره دلایل طراحی نشدن موتور ملی در داخل نیز اظهار کرد: مراحل رشد در این زمینه به درستی طی نشد. چراکه وقتی موتور یا قطعهای ساخته میشود ابتدا نمونهسازی شده و در مرحله بعد به تولید انبوه میرسد زیرا استخراج نقشههای صنعتی، تولید انبوه یک دانش است که متاسفانه در اختیار قطعهسازان ایرانی نیست.
عضو هیات علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت در اینباره افزود: در هیچ جای دنیا از دانشگاه برای حل مشکلات روزمره استفاده نمیشود و بهطور معمول از شرکتهای مشاور که از دل دانشگاهها بیرون آمدهاند، کمک گرفته میشود زیرا کار دانشگاه پژوهش است بنابراین برای ارائه کار به زمان نیاز دارد و اینگونه است که صنعت همیشه اعلام میکند دانشگاهها توان لازم برای کمک به صنعت را ندارند که این روش نیاز به اصلاح دارد. وی ادامه داد: تبدیل نقشه طراحی اولیه به نقشه تولید صنعتی به توانایی نیاز دارد که صنعتگر ایرانی در اختیار ندارد و هیچگاه نیز از دانشگاه یا شرکتهای دانشبنیان منتج از دانشگاهها کمک نخواست تا رشدی در این زمینه اتفاق بیفتد. کاکایی همچنین به نکته سومی در صنعت قطعهسازی اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر در بحث قطعهسازی مربوط به فرآیند تولید است، یکی از آمارهای واردات که توجهی به آن نمیشود، واردات تجهیزات تولید صنعتی است اما از آنجا که در لحظه آخر به این بخش و راهاندازی خط تولید این تجهیزات فکر میکنیم، بنابراین برای راهاندازی خط تولید مجبور به واردات آن میشویم که هیچگاه در کشور نیاز نشده روی طراحی یا بهبود خط تولید فکر کنیم. وی افزود: البته موارد موفقی در این زمینه وجود داشته اما هیچگاه بهطور گسترده نبوده و از آنجا که در کشور به مفهوم کامل ماشینسازی وجود ندارد تا از توان و کمک دانشگاهی استفاده کنیم، بیشتر خط تولید از خارج وارد میشود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در چنین شرایطی دانشگاهها باید به تربیت اپراتور بپردازند زیرا به پژوهشگر نیازی نیست و فرار مغزها که از آن زیاد صحبت میشود، جدا از اینکه علل زیادی دارد به این عامل برمیگردد که دانشگاه پژوهشگر تربیت میکند که در شرایط حاضر به کار صنعت نمیآید. در نتیجه این نیروها برای کار ناگزیر به مهاجرت برای استفاده از دانش خود میشوند. نیاز صنعت به اپراتور و تربیت پژوهشگر توسط دانشگاههای معتبر کشور خلأیی را به وجود آورده که عامل فاصله این دو از یکدیگر شده است. کاکایی با تاکید بر اینکه مشکل ارتباط این دو بخش به ساختار صنعت برمیگردد، اظهار کرد: وقتی مجموعهای از خارج وارد میشود طبیعی است قطعهها و طراحی آن نیز از همان کشور وارد شود. البته حرکتهای خوبی نظیر تولید موتور ملی انجامشده اما ناقص باقی مانده است.