پدال نیوز: از دید من هر خودرویی برای خودش شخصیتی دارد و همیشه وقتی به یک خودرو فکر می کنم، آن را مثل یک آدم که اخلاق خاص، تیپ خاص و شخصیت خاص خودش را دارد تجسم می کنم. اینطور باعث می شود که بهتر بتوانم یک ماشین را بفهمم و درکش کنم.....
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز، از دید من هر خودرویی برای خودش شخصیتی دارد و همیشه وقتی به یک خودرو فکر
می کنم، آن را مثل یک آدم که اخلاق خاص، تیپ خاص و شخصیت خاص خودش را دارد
تجسم می کنم. اینطور باعث می شود که بهتر بتوانم یک ماشین را بفهمم و درکش
کنم. کمی جلوتر متوجه می شوید که چرا! ماشینی که می بینید یکی از آن ماشین
هاست که اگر شخصیتش را به حساب نیاورید، یک ماشین خیلی ساده و حتی بد و پر
مشکل است اما وقتی بفهمید که این ماشین به چه منظور و برای چه کسایی ساخته
شده، متوجه می شوید که تک تک آن ایرادها خود نوعی مزیت به حساب می آیند.
تاریخچه
سال
ها پیش کمی پس از پایان جنگ جهانی، کمپانی ایتالیایی فیات یک میکرو ماشین
را به نام ۵۰۰ معرفی کرد. آن مدل که کمی کمتر از ۳ متر طول داشت و با
پیشرانه ۴۹۷ سی سی حرکت میکرد (که به همین دلیل در زبان ایتالیایی به آن
سینکوسنته یا همان پانصد خودمان میگویند) توانست مفهوم جدیدی را در صنعت
خودرو تحت عنوان ماشین شهری جا بیندازد. حالا نسل فعلی که در سال ۲۰۰۷
معرفی شده، آمده تا با تکیه به همان ارزشها نهایت کارایی را در حداقل فضا و
با کمترین وزن و کمترین مصرف سوخت ارایه دهد.
نمای بیروی
اگر
نخواهیم به این خودرو با نگاهی عاشقانه و شاعرانه نگاه کنید، چیز زیادتری
از یک دوو ماتیز که به قول ما قدیمی ها، تحت ویندوز است که تازه دو درب هم
کمتر دارد، نمی بینید. اما نمیشه این نکته را نادیده گرفت که این دوو ماتیز
را ایتالیایی هایی طراحی کردند که آلفارومئو جولیتا را هم طراحی کردند و
ضمن اینکه این کار را ۱۵ سال بعد از دوو ماتیز و با تکنیک های امروزی انجام
داده اند.
شاید
اگر ماتیز هم از این امکانات برخوردار بود از اینم بهتر می شد. ظاهر نسل
جدید کاملاً الهام گرفته از نسل طلایی سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ هست و درمقایسه
با تغییراتی که مینی جدید نسبت به نسل طلایی خودش کرده، خیلی بیشتر به
طراحی اولیه وفادار مانده است.
خطوط
صاف و طولانی و پرهیز از زاویه دادن به طراحی کمک می کند تا خودرو خیلی
بزرگتر از آن چیزی که واقعاً هست نشان داده شود. چراغ های گرد جلو و زاویه
ستون عقب قسمت هایی هستند که خیلی سریع ما را به یاد نسل قبل می اندازند.
اما
اگر این خودرو را با دیدی شاعرانه نگاه کنیم، آن را یکی از زیباترین
خودروهای تولید شده تا به امروز می بینید. این ماشین در اوج سادگی به شما
حس خاص بودن و اصیل بودن را القا می کند. سواری و رانندگی با این خودرو
شبیه حسی است که یک سلطان با لباس مبدل در کوچه بازار قدم می زند!
فراموش
نکنید که این خودرو اصلاً به منظور جلب توجه و سوژه عکاسی بودن و دلربایی
کردن طراحی نشده بلکه دقیقاً هدفش برخلاف این ها می باشد و در اوج سادگی و
در عین زیبایی، شما را در ترافیک مخفی می کند.
طراحی داخلی
اگر
با دیدن نمای بیرونی این خودرو شگفت زده نشدید مسلماً با دیدن داخل کابین
اوضاع کمی متفاوت خواهد بود. وقتی درب بزرگ خودرو که تنها کمی کوچک تر از
طول خود ماشین هست، را باز می کنید، با چنان فضای بازی مواجه خواهید شد که
باور کردن اینکه این فضا در آن بدنه جا شده برای شما سخت خواهد بود به خصوص
وقتی ببینید که ۴ نفر انسان با ابعاد بزرگ به راحتی درون آن جای می گیرند.
از
نظر امکانات هم هر چیزی که از یک ماشین اروپایی کوچک انتظار دارید محیا
است. سیستم صوتی نسبتاً خوب با امکاناتی قابل قبول، صفحه آمپری کلاسیک که
در برخی مدل ها به سرعت سنج دیجیتال مجهز است و سیستم تهویه دستی. اما در
مورد این خودرو تعداد مانیتور و کلید نیست که جذابیت محسوب می شود بلکه حس
کلاسیک و پیوندهای طراحی میان این نسل و نسل گذشته است که باعث رضایتمندی
راننده می شود و همین رضایتمندی کمک می کند تا ایراداتی مثل آینه وسط بسیار
کوچک یا کیفیت نه چندان دلچسب قطعات داخلی خیلی توی ذوق نزند.
سواری و رانندگی
موتور
کوچک فیات صدایی بسیار جالب و خاطره انگیز دارد. صدایی که چهل پنجاه سال
پیش در خیابان های تهران و دیگر شهرها زیاد شنیده می شد. البته هدف هم
تولید این صدا بوده نه اینکه موتور با همان فن آوری کار کند. موتور فیات
مورد تست ما حجمی برابر با ۱۲۴۲ سی سی داشت که ۶۹ اسب بخار تولید می کرد و
خودرو را در ۱۳ ثانیه از سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت می رساند و تا
۱۶۰ کیلومتر در ساعت ادامه می داد.
در
هر ۱۰۰ کیلومتر مصرف سوخت ترکیبی ۴.۷ لیتر را تجربه خواهید کرد که البته
باید توجه داشته باشید به دلیل حجم کم موتور در صورتی که بخواهید رانندگی
شتاب زده ای داشته باشید مصرف بنزین به مراتب بالاتری خواهید داشت و نیز با
توجه به کوچکی حجم باک بنزین، این میزان مصرف در تعدد دفعات مراجعه شما
به پمپ بنزین کاهشی ایجاد نخواهد کرد. اما بزرگترین ایراد این خودرو گیربکس
بسیار بد این ماشین بود. این گیربکس به هیچ وجه هماهنگی با موتور نداشت به
صورتی که حتی وقتی در خیابانی با شیب خیلی کم ماشین در سربالایی در حالت D
باشد و پای را از روی ترمز بردارید، خودرو به عقب می رود. نکته دیگر اینکه
این ماشین دنده P ندارد(!) و در صورتی که ماشین را روی N بگذارید و پا را
از روی ترمز بردارید و فراموش کرده باشید ترمز دستی آن را بکشید، خودرو به
عقب یا جلو (بسته به شیب خیابان) حرکت خواهد کرد.
در طول شتاب گیری هم
سرعت تعویض دنده ها به قدری کند بود که در حین تعویض دنده راننده و سرنشین
به سمت جلو خم می شوند و مجدد با درگیر شدن کلاچ به عقب بر می گردند. البته
این قضیه هم در شعله ور شدن بیشتر شوق عشاق بی تاثیر نیست چرا که این
خصیصه هم از وجوه تمایز فیات ۵۰۰ نسل قبل به حساب می آمد ضمن اینکه خود می
تواند موجبات تفریح و به چالش کشیدن راننده برای به حداقل رساندن حداکثری
این مشکلات شود.
سخن آخر
فیات
۵۰۰ پدر، از گنجینه های خودرویی تاریخ بشریت به حساب می آید. در دوره و
زمانی که پس از جنگ جهانی دوم اروپا در فقر و ویرانی به سر می برد و از
طرفی هم خودروهای آمریکایی یکی پر مصرف تر و بزرگ تر از دیگری از راه می
رسیدند. خودروهایی مثل فیات ۵۰۰ در ایتالیا یا سیتروئن 2CV )همان ژیان
خودمان) و یا مینی ماینر در انگلیس مثل آبی سرد بر آتش جان مردم شهرهای
اروپایی با کوچه های تنگ بودند.
محبوبیت کوچولوی دوست داشتنی فیات به
حدی بود که به مدت ۲۰ سال با تغییراتی اندک تولید شد و همواره هم پرفروش
ترین محصول فیات به حساب می آمد. برای اینکه دلیل محبوبیت زیاد نسل جدید
فیات ۵۰۰ را بهتر درک کنید تصور کنید که ۲۰ سال بعد سایپا نسلی نو و مدرن و
به روز بر اساس استاندارد های روز دنیا از پراید ارائه دهد. حال کودکان
حال حاضر ایرانی که اکثریت قریب به اتفاقشان در بازه ای از زمان تجربه
سواری و داشتن پراید را داشته اند چگونه ارتباطی نوستالژیکی با این خودرو
برقرار خواهند کرد؟ (البته بیایید امیدوار باشیم که تا ۲۰ سال آینده همین
پراید تولید نشده باشد.
بگذارید رک به شما بگویم. این ماشین با همه
دلبری ها و تاریخچه اش هرگز جایگاهی درخور خود در بازار ظاهرگرا و بی ذوق
کشورمان بدست نخواهد آورد. چرا که هم ارتباط تاریخی با جامعه ما ندارد و هم
فرهنگ استفاده از چنین ماشین هایی در میان مردم ما رواج ندارد. خریدارانی
که فیات برای این ماشین در نظر داشته مردم طبقه میانی و بالای جامعه با سطح
تحصیلات بالا و ذوق هنری خوب بوده که مسلماً برای این قشر از جامعه آسایش و
راحتی خیال از اولویت بالایی برخوردار است که متاسفانه شرکت وارد کننده
این خودرو به دلیل ضعف مدیریتی و محدودیت منابع مالی نتوانسته تا با
تبلیغات مناسب و گسترش شبکه خدماتی خود این اطمینان را در مشتریان خود
ایجاد کند تا به فروشی خوب دست پیدا کند و لذا بیم از آن می رود که این
خودرو هم مانند خیلی از برندهای دیگر مثل سوبارو، اپل و تا حدی ولوو که به
دلیل عدم عرضه درست توسط متولی فروش در ایران برای همیشه از یادها رفتند،
سرنوشتی شوم داشته باشد.
فیات 500 |
مثبت | کیفیت بالای ساخت، طراحی ظاهری خاص و متفاوت، مناسب برای استفاده شهری |
منفی | بازار خرید و فروش نا مشخص، خدمات ضعیف پس از فروش، موتور ضعیف، فضای کابین کوچک |
مشخصات فنی |
مدل | فیات 500 |
پیشرانه | 4 سیلندر خطی |
حجم موتور | 1242 سی سی |
حداکثر قدرت | 69 اسب بخار در 5500 |
حداکثر گشتاور | 102 نیوتن متر در 3000 |
شتاب (رسمی) | 13 ثانیه |
حداکثر سرعت | 160 کیلومتر در ساعت |
وزن | 865 کیلوگرم |
گیربکس | 5 سرعته خودکار تیپ ترونیک |
قیمت بازار | 83 تا 85 میلیون تومان |
از قسمت نتیجه گیری خیلی خوشم اومد که خیلی راحت حرفتون رو زدید و مثل خیلی از تست ها و مجله ها محافظه کارانه حرف نزدید، کلاً قسمت تجربه رانندگیتون خیلی خوب و فعاله
درسته که موتورش اون اغراق های الکی رو نداره اما یه جورایی خیلی فانتزی نیست و ماشینی می مونه که کلی بدون دردسر براتون کار میکنه
کلا قیافش برعکس رقباش خیلی مردونه هست و مثل بسر بچه های چموش میمونه منو یاد سال های 81_82 پژو206 میندازه چه دورانی بود من یدونه تیپ 2 خریدم و الان با کارکرد450 هزار دست پسرمه و جز دیسک و صفه و باتری ، لاستیک ،برف پاکن جلو و لامپ های چراغ هیچ خرجی طی این سال ها برام نداشته
موقعی که من اون ماشینو گرفتم پسرم 7 سالش بود و الان دیگه گواهی نامه داره تمام خاطراتمو باهاش نوشتم کل ایرانو باهاش چرخیدم میراژ و که میبینم یاد 206 میوفتم اسمشم (میراژ) خیلی با کلاس و ماندگاره
چه داخل چه بیرون!
اما این ماشین در اروپا یه ماشین شهری ارزونه و تقریبا در رده خودروهایی مثل کیا پیکانتو و پراید هاچبک قرار داره پس نباید خیلی ازش انتظار داشت....
داخلش هم متفاوت و جذابه
واسه داخل شهر عالی و مناسبه
من خیلی خوشم اومد
کاش دستم خالی نبود واسه عشقم یکی از اینا میخریدم
هم قيمّت پيكانتو و i20 اما اين كجا و اونا كجا
واقعا اتاق با كيفيتي داره
اسم نمايندگي اين خودرو چيه دوستان؟؟؟؟
اگه با واردات می تونستیم پیشرفت کنیم از سال 2006 داریم به کوب وارد میکنیم دیگه بزرگترین وارد کننده ی پورشه و BMW i8 شدیم خوب سایپا و ایران فرقون فقط تونستن وانت پراید و آردی رو بزنن اما تو سال های 81_82_83 که واردات صفر بود ما دوو سیلو، پرشیا ،زانتیا،ریو ،آونته،ورنا،سمند،206،مزدا،ماکسیما،سرانزا،رونیز،و.....که اون موقع با کیفیت هم بودن و یجورایی به روز هم بودن میزدیم و حتی همین الانم که یه نمه صادرات داریم یسری دیونه پیدا میشن که بابت این ماشینای قدیمی با اینکه بروز هم نشدن و خیلی خیلی خیلی ارزون میدیم هنوز پول پرداخت میکنن . جالبه تو یکی از مجلات که فکنم برا آرژانتین بود عکس پراید مارو انداخته بود که کلی تیر بهش خورده بود ولی راننده ی عربش با خنده و شادی باهاش میگازید، بعد کاربران میگفتن مگه ایرانم ماشین تولید میکنه که صادر کنه خیلی هاشون فکر میکردن ما با اسب و درازگوش جابجا میشیم نمیدونستن که بیشترین پورشه خاورمیانه تو ایرانه . پس برا معرفی و اعلام موجودیدت هم صادرات خوبه و همه جنبه هاش اقتصادی نیست. البته اینا رویاهای منه و یسری نمیزارن و به فکر جیب خودشونن نه ملت مظلوم و یسری از مدیران فقط تو فکرشون انحصار هست نه پیشرفت. این وام خودرو میتونست جمع بشه و به یسری جوان داده بشه که برن تولید راه بندازن نه دلال های ایرانخودرو بگزریم
من مخالف واردات نیستم واردات باعث شد که چشم مردم باز بشه و از خواب بیدار بشن اشتباه نشه ،اما میگم کشوری که ثروت نفت داره (که الان نداریم و همین نفت بدبختمون کرد)و کلی کشور ثروتمند و تن پرور و مصرف کننده مثل گنج بزرگ دورمونن، بعد از اونور 10م بیکار داره نباید بزرگترین وارد کننده ی پورشه باشه
بجاش یه اکسنت یا i20 ،پیکاتو ، یا یه النترا دست دوم میخرم
من نمیدونم به این شرکتای ورشکسته اروپارو چرا مجوز واردات میدن . باز این اروپایی ها سرو کلشون پیدا شده که این ملتو بچاپن ، ژاپنی ها کم خوردن اینا اومدن ،با مثلا برند بازی سر مردمو شیره بمالن. بوی کباب به دماغشون خورده ماشین اروپایی فقط بنز و بی ام وه . الان موتور EF7 هم دیگه از آلمان نمیاد و از هند وارد میشه این اگه قیمتش 25م بود میشود تحملش کرد
چون به نظرم اگر فنی به این ماشین نگاه کنید جدای از بحث برندش یک اشغال 80 میلیونی
طراحی داخلی زشت که فقط نوستالژیک
کیفیت پایین قطعات داخلی
موتور با راندمان پایین(به اندازه یک موتور یک لیتری نیرو تولید میکنه)
گیربکس افتضاح از هر نظر که نمیدونم شما چطور میتونید بگید موجبات تفریح...
اون سطح تحصیلات بالا هم که گفتید مگر اینکه در رشته تاریخ تحصیل کرده باشن که این ماشینی که توی تاریخ گیر کرده بپسندن
درسته ملت پراید 40 میلیون گرفتن ولی دیگه در این حد داغون نیستن ...
خو80زیاده.