جادههای کشور این روزها بوی مرگ میدهند و کمتر روزی است که خبری از تصادفات جادهای منتشر نشود.
به گزارش پدال نیوز به نقل از دنیایاقتصاد: جادههای کشور این روزها بوی مرگ میدهند و کمتر روزی است که خبری از تصادفات جادهای منتشر نشود. در کمتر از دو ماه گذشته، چند حادثه مرگبار در جادههای کشور رخ داده که دهها کشته و مصدوم بر جا گذاشته است. از واژگونی مینیبوس دانشآموزان کرمانشاهی با دو کشته گرفته تا فوت ۱۰ نفر از کارکنان صنعت نفت در تصادف زنجیرهای جاده اهواز-خرمشهر و نهایتا، تصادف زنجیرهای در محور بهبهان-رامهرمز که ۵ نفر را به کام مرگ کشاند. به جز اینها، سوانح زیاد دیگری نیز در جادههای اصلی و فرعی کشور طی نیمه دوم سال رخ داده که برخی از آنها نیز منجر به مرگ شهروندان شده و برای دهها نفر نیز مصدومیت به بار آورده است.
هرچند سوانح جادهای برای ایرانیها غریبه نیست و کشور سالها در صدر جدول کشتههای ناشی از تصادف خودروها قرار داشته است، با این حال طی سالجاری بهخصوص در نیمه دوم امسال، فراوانی آن بیشتر شده است. فراوانی و البته شدت سوانح، حالا این پرسش را برای افکار عمومی ایجاد کرده که دلیل رشد تصادفات چیست؟
در حالت کلی، سه عامل اصلی در بروز سوانح جادهای نقش دارند که شامل خطای انسانی، خودرو و راه میشود، هرچند مسائلی مانند بارندگی و مه آلود بودن جادهها نیز در فصول پاییز و زمستان در رخ دادن تصادفات نقش مهمی ایفا میکنند. این را هم نباید فراموش کرد که میزان تردد در جادههای کشور با توجه به حذف ممنوعیتهای کرونایی افزایش یافته، به این ترتیب این موضوع نیز میتواند در افزایش تعداد تصادفات نسبت به سال گذشته نقش داشته باشد.
در این بین اما خطای انسانی که خود را در قالب مواردی مانند سرعت و سبقت غیرمجاز، انحراف به چپ، حواس پرتی راننده و خواب آلودگی وی نشان میدهد، عاملی بسیار مهم در بروز تصادفات به شمار میرود. از آن سو، وضع نهچندان مناسب راههای کشور نیز عاملی اساسی در وقوع سوانح جادهای محسوب میشود. این در حالی است که خودروها بهخصوص مدلهای داخلی نیز نقش بسیار مهمی در تراژدی جادههای کشور دارند و حتی از دید بسیاری از شهروندان و برخی مسوولان، عامل اصلی تصادفات هستند. تردیدی نیست که خودروهای داخلی از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نیستند و ایمنی آنها به قدری نیست که معمولا بتواند اثر خطای انسانی و بدی جادهها را پوشش دهد. در همه جای دنیا خطای انسانی در رانندگی وجود دارد و جاده نامناسب هم یافت میشود، بنابراین خودروسازان سعی میکنند محصولی بسازند که تا حد امکان اثر خطای انسانی و جادههای ناامن را کمتر کند. به عبارت بهتر، آنها فرض را بر این میگذارند که خطای انسانی و جاده نامناسب همیشه هست پس باید ایمنی خودروها را تا حد امکان بالا برد و از اثر این دو عامل کاست.
در خودروسازی ایران اما معمولا کیفیت و ایمنی در اولویت نیست، بهخصوص در دوران تحریم که مساله اصلی برای دولت و خودروسازان «تولید» است و بس. در اولویت نبودن ایمنی و کیفیت خودروهای داخلی اما دلایل مختلفی دارد از جمله؛ تحریم، دور ماندن از تکنولوژی روز دنیا و قطع همکاری با شرکتهای خارجی، قیمتگذاری دستوری و البته ضعف شدید رقابت. تحریم اجازه اتصال خودروسازی کشور به جهان را نمیدهد و مانع دسترسی به قطعات اصل و مرغوب شده است. از آن سو قیمتگذاری دستوری هم خودروسازان و قطعهسازان را به سمتی برده که گاهی مجبورند کیفیت را قربانی تولید کنند و از سطح کیفی قطعات و خودروها بزنند. در نهایت اینکه با توجه به ممنوعیت واردات و وجود انحصار در بازار خودروی کشور، خودروسازان میل و انگیزهای برای بهبود کیفیت و ایمنی محصولاتشان ندارند و تنها به هر قیمتی میخواهند تیراژ را بالا ببرند. در چنین شرایطی، خودروهای تولیدی از سطح کیفی و ایمنی قابل قبولی برخوردار نیستند و طبعا توانایی چندانی در پوشش خطای انسانی و چالش جادههای نامناسب ندارند و این یعنی احتمال وقوع سوانح مرگبار جادههای همچنان هست. با آینده نهچندان روشنی که خودروسازی کشور دارد و جادههایی که معلوم نیست چه زمانی ایمن خواهند شد، شاید تنها راه برای در امان ماندن از سوانح مرگبار جادهای این باشد که شهروندان خودشان به خودشان رحم کنند.