توقع هوای پاک، یعنی توقع دارم این همه خودروی آلوده متوقف شوند. پس صاحبانش چه کار کنند؟
توقع هوای پاک یعنی اینکه این همه اداره و نهاد و دانشگاه، لازم نیست که در تهران باشد و شهرهای دیگر کشورم خالی از جمعیت بشود. پس غارتگران بیتالمال چگونه به گنج بیرنج نفت متصل شوند؟
توقع هوای پاک یعنی اینکه یک شهر مگر چند تا پاساژ، مرکز خرید، شکمسرا، قلیانسرا و بازار و بازارچه لازم دارد؟ یعنی توقع داری که این همه فروشنده و واسطه و دلال، بروند دنبال کار تولیدی و اقتصادی درست و حسابی؟
توقع هوای پاک یعنی اینکه خودروسازان باید خط تولیدشان را استاندارد کنند و با کار زیاد و رقابتی و سود کم بسازند تا خودروهایشان هوا را آلوده نکند. پس با این همه جیبها و شکمهای خو کرده به پولهای کلان و این همه دلال اتومبیل، لابد توقع داری که از این پس بروند کار کنند و مثل آدمهای معمولی به زندگی متوسط رضایت بدهند؟
توقع هوای پاک یعنی اینکه گرفتن معاینه فنی خودرو و گواهی استاندارد کارگاهها و مشاغل آلاینده، جدی بشود و با تلفن و آشنا جور کردن، حل و فصل نشود. پس توقع داری که گردنکلفتها و پارتیهای دمکلفتشان، تن به قانون بدهند و مثل بقیه مردم در نوبت بایستند و طبق روال عادی زندگی کنند؟
ببین شهروند گرامی! هوای آلوده نشانهای است از آلودگی زمین، آلودگی آدمها، آلودگی روابط اجتماعی، آلودگی اندیشهها، آلودگی لقمهها، آلودگی شکمها و آلودگی زبانها. پس جدیتر و فراگیرتر از آن است که فقط به ریهها آسیب بزند و نفسگیرتر از آن است که با ماسک و دستگاه هواساز علاج بشود.»