پدال نیوز: با گذشت یک سال از عمر مدیریتی فرشاد مقیمی در ایران خودرو این سوال مطرح است که وی چقدر توانسته در این شرکت موفق عمل کند.
به گزارش پایگاه خبری پدال نیوز؛ قضاوت در خصوص عملکرد مدیران شرکت های خودروسازی کار آسانی نیست. به طور کل چند دلیل برای این موضوع وجود دارد:
اول خودروسازی در ایران به دلیل سهامدار بودن دولت، دارای یک ساختار کاملا سیاسی و دولتی است. با تغییر دولت ها و وزرای صنعت عموما مدیران خودروسازی تغییر می کنند. از این رو مدیران همواره نگران تغییر قریب الوقوع و یکباره هستند و لذا کمتر مدیری از ابتدا می تواند برای پیشبرد اهداف خود، برنامه ریزی بلند مدت و بادوام کند.
دوم خودروسازی در ایران از هیچ شاخص مشخصی تبعیت نمی کنند. انتخاب افراد در مجموعه های خودروسازی بیشتر براساس نظر افراد پرنفوذ، روابط سیاسی و پشت پرده است و نه اصول و شاخص حرفه ای و تخصصی. لذا هیچ مبنای ارزش گذاری برای مقایسه مدیران عامل شرکت های خودروسازی وجود ندارد. ممکن است فردی از بیرون خودروسازی مدیرعامل شود ولی عملکرد خیلی خوبی داشته باشد و فرد دیگری که سال ها در خودروسازی سابقه داشته نتواند مدیریت مناسبی داشته باشد.
سوم خودروسازی در ایران به شدت مونتاژکار و به ارز وابسته شده است. شیرینی دلارهای خارجی در واردات مواد و قطعه و از طرف دیگر عدم پویایی بخش تحقیق و توسعه، شرکت های خودروسازی را سنتی و منفعل بار آورده است. از این رو هر مدیرعامل وارث یک مجموعه خودروسازی وابسته و منفعل که از مدیران قبلی به وی رسیده است. لذا همین امر، کار را برای پیشبرد اهداف سخت می کند.
چهارم خودروسازی در ایران نقطه اتصال منافع گروه و جریان های مختلف سیاسی است که هر کدام منافع مشخص خود را دارند. شاید اغراق نباشد که گفته شود رهبران اصلی شرکت های خودروسازی این گروه ها هستند. این گروه ها به راحتی می توانند در مقابل مدیرانی غیرهمسو جریان سازی کنند، در عملکرد مدیران غیرهمسو نقصان ایجاد کنند، برای آنان پرونده درست کنند. از این رو بخشی از عملکرد یک مدیر خودروسازی متاثر از این فضا است.
پنجم خودروسازی در ایران همواره به طور مستقیم و غیرمستقیم با تحریم روبرو بوده است. به دلیل وابستگی خودروسازی در ایران به ارز و واردات، تحریم پاشنه آشیل ساختار سنتی، منفعل و مونتاژکار صنعت خودرو کشور است. قطعا بخشی از عملکرد مدیران خودروسازی متاثر از این پدیده نامبارک است که از کنترل آنان خارج است.
5 عامل مذکور نشان می دهد بخشی از عملکرد خودروسازان خواسته یا ناخواسته خارج از اراده مدیران خودروسازی است. البته در این بین شاخص های مشخصی وجود دارد که می توان برای ارزیابی میزان موفقیت مدیران از آنان استفاده کرد. به طور مثال یکی از شاخص های مناسب و قابل اتکا میزان تولید است. تولید بیشتر نشان از عملکرد بهتر است. به خصوص آنکه تولید در شرایط تحریمی باشد.
اگر از این منظر، عملکرد ایران خودرو مورد ارزیابی قرار بگیرد، می توان گفت که کارنامه فرشاد مقیمی قابل دفاع است. چرا که از زمان روی کارآمدن وی در ایران خودرو هم میزان تولید و هم سهم ایران خودرو در بازار کشور به طور نسبی افزایش یافته است. این در حالی است که مقیمی در اوج تحریم بر سر کار آمد و لذا کمبود قطعه و نقدینگی به شدت به خودروسازان آسیب رساند و از طرف دیگر در سال های قبل از آن روند دو شاخص مذکور نزولی بوده است.
طبق جدول زیر سهم ایران خودرو در بازار از سال 1393 تا 1397 نزولی بوده در حالی که بعد از آن صعودی شده و تا نیمه سال 1399 به حدود 50 درصد در بازار رسیده است.
همچنین میزان تولید ایران خودرو در سال های حضور مقیمی در ایران خودرو نیز روند افزایشی داشته به طوری که در مقایسه نسبی بعد از افت در سال 1398، در 6 ماهه سال 1399 روند صعودی به خود گرفته و به عدد 425 هزار دستگاه رسیده است که این رقم در مقایسه با مدت مشابه آن(که مقیمی به تازگی عنان ایران خودرو را در اختیار گرفته بود) رشد 22 درصدی را نشان می دهد.