پدال نیوز: در خودروهایی مانند میراژ و اکسنت 60درصد از مشتریان راغب به خرید مدل سدان هستند. این قضیه در مورد فورد فسیتا کاملاً بهعکس است. در مورد هوندا سیویک و جاز فروش تقریباً مساوی است. اما خودروی سدان سونیک، محصول جنرال موتورز، تنها 8 درصد بازار فروش این مدل از خودرو را در اختیار دارد.
به گزارش پدال نیوز به نقل از پول نیوز، شاید توجه کرده باشید که بسیاری از خودروها در دو مدل سدان و هاچبک تولید
و به بازار عرضه می شوند. برای مثال تویوتا یاریس، شورلت سونیک، میتسوبیشی
میراژ، فورد فیستا، فولکسواگن پولو و حتی جیلیامگراند 7 چینی دارای هر
دو مدل سدان و هاچبک هستند.
البته بعضاً برخی شرکتها این محصولات
را با دو نام به بازار عرضه می کنند. برای مثال تویوتا یاریس سدان در
بسیاری از کشورها، بر خلاف ایران، با نام تویوتا ویوس شناخته می شود و یا
هاچبک هوندا سیویک یا سیتی با نام هوندا جاز شناخته میشود.
این
تنوع عرضه صرفاً محدود به خودروسازان تراز اول نمیشود. خودروسازان داخلی
نیز با توجه علایق خریداران خود اقدام به تولید اتومبیلهایی همچون تیبا و
پژو 206 در دو مدل کردهاند. اقدامی که به نظر با اقبال بازار نیز مواجه
شده است. اما شباهتها و تفاوت این دو کلاس خودرو چیست؟ مزایا و معایب آن
کدامند؟ و مهمتر از این دو پرسش، کدام یک ارزش خرید بیشتری دارند؟
چرا سدان بخریم؟یک
خودرو سدان با داشتن 4 درب و ظرفیت 4 یا تعداد بیشتری مسافران مشخص
میشود. این کلاس از خودروها دارای یک محفظه جهت قرارگیری بار در عقب خودرو
هستند که اصلاحاً صندوق یا صندوق عقب خوانده میشود. صندوق عقب از کابین
سرنشینان استقلال دارد.
وجود صندوق عقب معمولاً باعث افزایش قابلیت حمل بار و توشه توسط خودروی سواری میشود.
این
ویژگی باعث میشود تا افراد دوستدار سفر و یا افرادی که بر اساس اقتضای
کار یا نوع زندگی خود وسایل زیادی حمل میکنند، بدان راغبتر باشند. در عین
حال استفاده از این صندوق، رد بسیاری از مدلهای عرضه شده به بازار، برای
افراد نحیف و ذاتاً ظریف، همچون خانمها با دردسرهایی همراه است.
حریم
مناسبی که با بسته شدن در صندوق عقب ایجاد می شود نوعی احساس امنیت به
کاربر میدهد. استقلال صندوق نیز، به شرط دقت در ساخت توسط شرکت سازنده،
مانع انتشار بو، آلودگیهای ناشی از نوع وسایل در حال حمل و حتی حرارت
احتمالی آن به درون کابین میشود.
سدان این قابلیت را دارد که با
افزایش فاصله محور چرخ ها فضای بیشتری برای حمل مسافر و یا حتی استفاده از
باکهای سوخت بزرگتر ایجاد کند. در مورد دوم خودرو قادر خواهد بود
مسافتهای طولانیتر را بدون توقف طی کند. البته این افزایش طول معضلاتی را
برای راننده به همراه خواهد داشت؛ ازجمله آن که دید وی به عقب محدود
میشود. اتفاقی که در خودروهای مدرنتر با تعبیه دوربین و سنسورد عقب تا
حدود زیای مرتفع شده است.
چرا هاچبک بخریم؟خودرو
هاچبک همان خواهرخوانده خود، بدون صندوق عقب است. با این حال یک دریچه و
یا در بزرگ در عقب خودرو تعبیه شده است که فضایی هرچند محدود را برای قرار
دادن ابزار و توشه در اختیار کاربر قرار می دهد. وجود همین دریچه در عقب
خودرو باعث میشود تا این کلاس از خودروها به عنوان 5 در نیز در بازار
شناخته شوند.
علیرغم فضای محدودتر برای بار، دسترسی ساده از درون
کابین مزیت این نوع خودروها است. در مدلهای جدید قابلیت تا شدن صندلی عقب
باعث شده است تا ظرفیت توشه تا چندین برابر افزایش یابد. این قابلیت در
سدان وجود ندارد. لذا در بحث انتقال بارهای ظریف، به قیمت کاهش تعداد
مسافرین، هاچبک از سدان پیشی میگیرد.
دید از بیرون به وسایل قرار
گرفته در محفظه هاچبک، ضمن جلب توجه ناخودآگاه عابران، باعث افزایش بروز
سرقت می شود. خوشبختانه این موضوع نیز در خودروهای روز حل شده است.
شرکتهای سازنده با تولیدی پوششهایی که با خودرو ارایه می شود و یا در
بازار قابل خرید است، امکان دید به دورن خودرو را محدود می کنند.
خودرو
هاچبک با دریچه عقب باز میتواند در نقش یک تخت، مبل و یا حتی جایگاهی
برای پخت و پز، البته با استفاده از وسایل ایمن، در مسافرتها، تفریحات و
گردشها عمل کند. این خودرو جوانپسندتر، اسپرتتر، دارای قدرت مانور بیشتر
به نظر میرسد.
با این حال به دلیل طول کوتاه این کلاس از خودروها،
بسیاری از افراد آنها را در تصادفات آسیبپذیرتر میدانند. عقیدهای که
با در نظر گرفتن قوانین سختگیرانه صنعت خودرو، حداقل در مورد خودروهای با
برند جهانی صادق نیست.
برتری از آن کیست؟شاید نوشتار بالا بتواند نوعی تعادل را در میان مزایا و معایب این دو نوع خودور نشان دهد. در عمل نیز همین گونه است.
باید
پذیرفت که بیشتر آنچه به عنوان مزیت شاخص هر این دو نوع خودرو معرفی می
شود به نوعی نادرست و یا حداقل قدیمی است. برای مثال عنوان شد که مزیت
خودورهای سدان نسبت به انواع هاچبک خود در مدلهای روز مورد تردید است.
به
علاوه تحقیقات انجام شده در فیلیپین نشان میدهد که برتری خودرو هاچبک در
ترافیکها پایینتر از آن چیزی است که بتواند باعث اقبال بیشتر به آن شود.
به
نظر میرسد با تغییر نسل به تدریج خودروهای هاچبک در جامعه مشتریان
بیشتری پیدا میکند. جذابیت ظاهری مدلهای ارایه شده به بازار نیز از شروط
اصلی اقبال عمومی به خرید خودرو است.
برای مثال در خودروهای مانند
میراژ و اکسنت 60 درصد از مشتریان راغب به خرید مدل سدان آنها هستند. این
قضیه در مورد فورد فسیتا کاملاً به عکس است.
در مورد هوندا سیویک و
جاز شرایط برابر و فروش آنها تقریباً مساوی است. اما با کمال تعجب خودروی
سدان سونیک، محصول جنرال موتورز، تنها 8 درصد بازار فروش این مدل از خودرو
را در اختیار دارد.
در ایران نیز وضعیت به همین گونه است. در حالی
که مشتریان بیشتری راغب به خرید تیبا هاچ بک هستند، پراید صندوقدار طالبان
بیشتری دارد.
در پایان باید عنوان داشت که شاید علایق و حتی
پایبندی شما به یک برند میتواند مؤثرترین دلیل خرید و یا رد خرید نوعی از
این دو کلاس خودرو باشد. پس لازم نیست در مسایل فنی چندان باریک بین باشید.