پدال نیوز: آن گونه که گزارشها نشان میدهد، التهابات بنزینی در کشور فروکش کرده و اوضاع رو به آرامش است، اما اگر تصور کنیم که معنای فروکش کردن التهابات، پایان اعتراض هاست، سخت در اشتباهیم. البته تداوم قطع اینترنت نشان می دهد که مسئولان به این مهم واقفند،هرچند نکات کلیدی دیگر مورد غفلت ایشان قرار گرفته که بهتر است گوشزد شوند.
به گزارش پدال نیوز؛ آن گونه که گزارشها نشان میدهد، التهابات بنزینی در کشور فروکش کرده و اوضاع رو به آرامش است، اما اگر تصور کنیم که معنای فروکش کردن التهابات، پایان اعتراض هاست، سخت در اشتباهیم.
به گزارش «تابناک»، از جمله پیامهایی که برقرار نشدن اتصال ایرانیان به اینترنت به فاصله یکی دو روز از فروکش کردن التهابات در کشور دارد، درک این مهم است که اعتراضات پایان نیافته و نگرانی از سوق یافتن آن به التهابات و حواشی و به وجود آمدن فضا برای فعالیت اشرار و اراذل کماکان وجود دارد.
اما آیا راه پایان دادن به اعتراضات، همین است که تا کنون طی شده؟ بی شک حتی مسئولان هم به این پرسش، پاسخ منفی میدهند، به ویژه که میدانند پیش از غائله بنزینی اخیر، دو سال پیش اعتراضات پردامنه، اما پراکنده دیگری در کشورمان به وقوع پیوسته بود که مواجهه ناصحیح با آن نیز منجر به بروز خساراتی شد.
رویدادی که قرار بود از آن درس گرفته شده و به کار بسته شود، اما حوادث اخیر ثبت کرد که این گونه نشده است. بر این اساس جا دارد که برخی درسهای برآمده از آن رویداد را بار دیگر برای مسئولان مرور کنیم تا برای عبور از شرایط فعلی پیش رو قرار داده و به کار گیرند:
بسترسازی کنید
نخستین نکتهای که میبایست مورد تاکید قرار گیرد، ضرورت فراهم آوردن فضای برگزاری تجمع و اعتراض است. ضرورتی که بعد از وقایع سال ۹۶ به طور جدی مطرح شد و مورد وثوق همگان قرار گرفت، اما به محاق رفت و در حد حرف باقی ماند تا آسیبهای آن در این روزها به وضوح خودنمایی کند. اینجاست که باید به مسئولان توصیه کرد هر چه سریعتر و با قید فوریت بستر برگزاری تجمعهای مردمی را فراهم آورند.
تریبون بدهید
البته توصیه به تریبون دادن به معترضان را میتوان در زیرمجموعه فراهم آوردن بستر بروز اعتراض هم قرار داد، اما از این رو جداگانه بدان میپردازیم که بر این باوریم تریبون دادن به معترضان میتواند راهی میان بر و سریع برای رفع نقیصه فوق هم باشد. به این معنی که وقتی محل برگزاری تجمع و اعتراض فراهم نیست، میتوان تریبونهای رسمی را در اختیار معترضان قرار داد تا صدایشان شنیده شود و احساس خفقان به وجود نیاید.
بشنوید
توصیه مهم بعدی به مسئولان، شنیدن است. ایرادی که ظاهرا بسیاری از مسئولان بدان مبتلا هستند، فقدان گوش شنواست. اینکه در ادارات و نهادها صندوق «انتقادات و پیشنهادات» را نصب میکنند، اما چون گوش شنوایی برای انتقادات ندارند، ایده انتقاد پذیری در حد حرف باقی میماند و به هیچ تغییری منجر نمیشود تا صندوق خاک بخورد و گاه، انتقادات اوج گرفته و به اعتراض برسد و آسیب آفرینی کند. اینجاست که باید از مسئولان خواست شنونده، آن هم از نوع واقعی باشند.
درک کنید
البته شنیدن بدون درک معترضان و خواسته هایشان بسیار کم فایده است و تنها میتواند موجب سبک شدن گوینده و معترض به صورت مقطعی شود. البته درک معترضان کار سادهای نیست چراکه لازمه اش لمس مشکلات ایشان و تلاش برای حل مشکلات وسیعی است که ایشان را به ستوه آورده و موجب شده به دنبال یافتن هر مجرایی برای بروز اعتراضشان باشند. از مشکلات معیشتی گرفته تا کمبودهایی که اگر رفعشان ساده هم نباشد، درکشان دشوار نیست، به شرطی که مسئولان بخواهند.
حرف بزنید
توصیه مهم دیگری که میبایست به طور ویژه در حوادث اخیر به مسئولان کرد، ضرورت حرف زدن و سخن گفتن با مردم است، به این معنی که توضیح دهند چرا بنزین را گران کردند، چرا میبایست گران میکردند، چرا این میزان افزایش قیمت را در نظر گرفتند، چرا زمان افزایش قیمت را اعلام نکردند، چرا سهمیه را بیشتر در نظر نگرفتند و انبوه چراهای دیگری که در ذهن مردم شکل گرفته و برای پاسخ دادن به آنها باید حرف زد، در حالی که ظاهرا بسیاری از مسئولان ترجیح داده اند سکوت کنند.
دروغ نگویید
این توصیه هم میتواند زیرمجموعه توصیه قبلی قرار گیرد، اما از آنجایی که اهمیت بسیار زیادی در شرایط فعلی دارد، بهتر است جداگانه بدان پرداخته شود. البته همه میدانیم که دروغ عمل مذمومی است و از آن فراتر، در دین مان در زمره گناهان بزرگ قرار دارد، اما با این وجود باز هم ضرورت دارد که به مسئولان توصیه کنیم مراقب باشند برای عبور از شرایط فعلی دروغ نگویند؛ چه دروغهایی مانند اینکه از گرانی بنزین بی اطلاع بوده اند و یا قطع اینترنت کار ایشان نیست و چه وعدههای دروغ برای آینده.
تغییر کنید
آخرین توصیه هم توصیهای برای بلند مدت است، بر این اساس که قابل قبول نیست هر دو سال یکبار اعتراضاتی پراکنده، اما وسیع در کور به وقوع بپیوندد و بسیاری به ضعفهای کلیدی و اساسی مسئولان در بروز اعتراضات اذعان داشته باشند. ضعفهایی که یکی دیگر از آنها، ثابت قدمی مسئولان بر برخی اشتباهات و مقاومت شان در مقابل تغییر است. اینکه میبایست به مردم تریبون دهند، بستر نشان دادن اعتراضشان را فراهم آورند، اعتراضشان را بشنوند و درک کنند و با ایشان سخن بگویند اما...