پدال نیوز// در ماههای اخیر سوالی به کرات در رسانههای مختلف مطرح شده است، این سوال که: چرا صنایع دفاعی ما پیشرفت کرده است اما صنعت خودرو کشور نتوانسته پیشرفت قابل ملاحظهای داشته باشد؟
▪️در سال 1500 میلادی قریب به 500 میلیون انسان در دنیا سکونت داشتند. ارزش کل کالاها و خدمات تولیدشده انسان در سال 1500 میلادی چیزی در حدود 250 میلیارد دلار امروزی بود. امروز ارزش یک سال تولیدات انسانی نزدیک به 60 تریلیون دلار در سال تخمین زده میشود. در سال 1500 بشر هر روز 13 تریلیون کالری مصرف میکرد، امروزه ما در روز 1500 تریلیون کالری مصرف میکنیم (یعنی جمعیت 14 برابر شده، تولید 240 برابر شده و مصرف انرژی 115 برابر). این انفجار توانمندی بشر بر پایه اتکای بشر بر علم محقق شده است تداوم رابطه متقابل میان علم، امپراتوری و سرمایه مهمترین موتور محرک تاریخ در 500 سال اخیر است. از اینرو آدرس اشتباهی دادهایم اگر بگوییم رشد و گسترش علم در فلان منطقه جغرافیایی به سختکوشی یا هوش بیشتر دانشمندان آن مرز و بوم ربط داشته است . اگر ثروتمندترین افراد جامعه آمریکا از توسعه محصولات جدید با استخدام دانشمندان به ثروت بالا دست یافتهاند و از آن ثروت به عنوان سرمایهای برای بهکارگرفتن دانشگاههای بیشتر در مسیر خلق ایدهها و نوآوریهای جدید در عرصه فناوری استفاده کردهاند، اینها همه از ایمان صاحبان ثروت به توانمندسازی مبتنی بر علم، حکایت دارد.
▪️در برخی از صنایع نظیر صنایع دفاعی کشور تکلیف روشنتر است یعنی به دلیل ماهیت آن صنعت کسی انتظارِ دخالت سرمایهگذار بخش خصوصی را ندارد و طبیعی است که برای کشوری مانند ایران که در طول تاریخِ بشر چندینبار امپراتور بلامنازع دنیا بوده است، شرایط محیطی حاکم بر منطقه و جهان، نیروی محرک قدرتمندی برای توسعه صنایع نظامی در اختیار دانشمندان عرصه نظامی قرار میدهد،اما موضوع صنعت خودرو (و به طور عامتر توسعه صنعتی کشور) بسیار متفاوت است
▪️اگرچه خودروسازی کشور از سوی بخش خصوصی شکل گرفت اما پس از انقلاب با توجه به ماهیت کالای خودرو و کارکرد آن در نمود شعارهای سیاسی مرتبط با توان تولید و غرور ملی، دولت یا قدرت سیاسی، صاحب و همچنین موتور محرک تحولات این صنعت شد اما مساله اینجاست که همیشه منافع قدرت سیاسی با منافع یک بنگاه اقتصادی همراستا نیست! بنابراین در روزهایی که افتتاح پیاپی مراکز طراحی و توسعه محصولِ خودروسازان از سوی بالاترین مقامهای دولتی انجام میشد تنها میشد این پیام واضح را درک کرد که صنعت خودرو کشور با قوای محرکه قدرت سیاسی، پیش میرود چراکه در همان زمان که داعیهدار طراحی محصول پیچیدهای چون خودرو در کشور شدیم از طراحی و توسعه سیستمهای سادهتری نظیر اسباببازی کودک، ناتوان بودیم و بازار داخل کشور را به محصولات خارجی واگذارکرده بودیم. بدین جهت میتوان گفت عبارتی نظیر «خودرو ملی» به جای آنکه کارکردی اقتصادی برای بنگاه اقتصادی خودروساز داشته باشد کارکردی سیاسی برای برآوردن آرزوهای دولتمردان وقت را داشت.
▪️صنعت خودرو ایران را میتوان به مثابه کودک لوس و بیهنری دانست که اگرچه رفتارش محصول کردار والدین در سالیان دراز است، اما اکنون با بیمهری شدید والدینِ مقصر روبهرو است! صنعت خودرو ایران از جدال و آشتی زیرپوستیِ هردو محرکِ قدرت سیاسی و سرمایهداری در صنعت خودرو، رنج میبرد هر دو به یک میزان کمصبرند که بهره زودگذری از این صنعت نصیبشان شود و شوربختانه در تلاطم و بلاتکلیفی کنونی، نه صنعت خودرو آنقدر سیاسی است که شعارهای رنگ و لعابدارِ تولید ملی نزد عوام خریدار داشته باشد و نه آنقدر سودآور است که بخش خصوصی را به سمت خود بکشاند، آن هم در شرایطی که سیاستگذاری پولی و فضای کسبوکار کشور بهگونهای است که دلالی بهتر از تولید صرفه دارد.
▪️آدرس بسیار اشتباهی دادهایم اگر بهکار نگرفتن علم متخصصان و دانشمندان مرزوبوم را به بد بودن خودروسازان نسبت دهیم! مساله اصلی در ریشههای عدم رغبت در تولید داخل است وگرنه تصاحب دانش لازم برای این کار آسانترین قسمت ماجراست. اگر برای بخش خصوصی بصرفد، دانش را از هر کجای دنیا که باشد میآورد و در خدمت تولید بهکار میگیرد. اینکه قطعه ساده پلاستیکی از خارج از کشور وارد میشود دلیلش عدم احاطه به دانش فنی آن قطعه نیست بلکه دلیلش را باید در فضای کسبوکار کشور جست که تولید در آن ارزشآفرین نیست و بهتبع آن مهندسی و فناوری مورد نیاز نیستند! /تجارت فردا