به گزارش پدال نیوز به نقل از تسنیم، همواره شاهد صحنههایی هستیم که در آنها هموطنان موتورسوارمان به دلیل بیاحتیاطی حوادثی را رقم میزنند که منجر به تلفات جانی و یا نقص عضو میگردد. طبق آمارهای منتشرشده سالانه 5000 موتورسوار در ایران جان خود را از دست میدهند که یکسوم آنها در بازهٔ سنی 18 تا 24 سال قرار دارند. همچنین علت اصلی مرگ 50 تا 70 درصد از این افراد ضربه به سر است و این یعنی آمار مرگومیر موتورسواران میتوانست با استفاده از کمی پلاستیک و یونولیت (کلاه کاسکت) کاهشی چشمگیر داشته باشد. متأسفانه شاهدیم که موتورسواران با علم به اینکه قرار است موتور خود را بهطور غیرمسئولانه بتازانند باز هم از گذاشتن کلاه کاسکت امتناع میکنند. حال آنکه این کلاه میتواند آنها را از مرگ، ضایعات مغزی و دفرمه شدن چهره که همگی فاجعه محسوب میشوند، حفظ کند. تخمین زده میشود که در 90 درصد این تصادفات موتورسوار مقصر باشد.
این آمارها مخصوص ایران نیست و در کشورهای غربی نیز نتایج مشابهی ثبت شده است طبق تحقیقی که توسط اداره نظارت بر حمل و نقل امن بزرگراههای آمریکا (NHTSA) در سال 2013 انجام شده، میزان تلفات موتورسواران به ازای مسافت پیموده شدهٔ یکسان 26 برابر (!) رانندگان خودروهای سواری بوده است که بسیاری از آنها را موتورسواران تازهکار و کمتجربه تشکیل میدهند. اوج فاجعه وقتی آشکار میشود که این نکته را در نظر بگیرید که تعداد سرنشینان خودروها هنگام تصادف از موتورسیکلتها بیشتر است و این بدان معنی است که خطر موتورسواری از 26 برابر خودرو سواری هم بهمراتب بیشتر است. یکی از عوامل میزان بالای این تصادفها در دسترس بودن موتورسیکلتهای سوپر اسپرت با قیمتهای ناچیز است بهطوری که با مبالغی نزدیک 30 میلیون تومان میتوان موتورهایی با سرعت بالای 300 کیلومتر بر ساعت و شتاب صفر تا صد 3 ثانیه تهیه کرد! یکی از نتایج قابل توجه این تحقیق هم این است که کلاه کاسکت بهطور متوسط احتمال مرگ راکب را نزدیک به 40 درصد کاهش میدهد. متأسفانه بسیاری از موتورسواران به کلاه کاسکت به دید وسیلهای حیاتی نگاه نکرده و از نمونههای بسیار بیکیفیت آن استفاده میکنند که نه جنس مناسبی دارند و نه از تمام صورت محافظت میکنند. در صورت استفاده از کلاههای با کیفیت امید آن میرود که نرخ کاهش تلفات آن از این هم بیشتر شود. کلاه کاسکت باید همواره از نوع کامل، با محافظ فک ثابت و جنس مناسب تهیه شود.
در شکل زیر نمونه یک کلاه کاسکت مناسب را میبینید:
کلاه کاسکت استاندارد موتورسیکلت
اگر شما یک راکب موتورسیکلت هستید ناراحت نباشید. دنیا آنقدر تیرهوتار نیست! راههایی هستند که میتوانید از بسیاری از حوادثی که در مسیر زندگیتان کمین کردهاند در امان بمانید. علاوه بر کلاه ایمنی، یکی از چیزهایی که باعث میشود صدمات ناشی از تصادف کاهش یابد لباس موتورسواری است. این لباسها مجهز به ضربهگیرهایی هستند که آسیب را به حداقل میرسانند و همچنین با رنگهای متنوع کمک میکنند که رانندههای کم-حواس شما را ببینند. موتورسیکلتها اندازهٔ کوچکتر، زاویه دید 180 درجه، قدرت مانور بیشتر و ترمزهایی قویتر (به غیر از موتورهای طرح هوندا کلاسیک) از اتومبیلهای عادی (خصوصاً خودروهای وطنی) دارند که همگی نکات بسیار مثبتی در پیشگیری از تصادف هستند.
این را بدانید که وظیفه سالم به مقصد رسیدن به عهدهٔ شماست زیرا این موتورسوار است که در هرگونه تصادفی بیشترین خسارت جسمی را دریافت میکند. بگذارید رازی را با شما در میان بگذارم: جان شما برای هیچ غریبهای بیشتر از خودتان ارزش ندارد. اگر شما حاضر نباشید برای نجات جان خود نکات ایمنی را رعایت کنید، از هیچکس انتظار نداشته باشید برای نجات جانتان این کار را بکند. میخواهیم در سایت پدال به 10 مورد از حوادث متداولی که جان موتورسواران را میگیرد پرداخته و راه جلوگیری از آنها را در طول روزهای آتی بررسی کنیم. امید است با رعایت این نکات حوادث کمتری گریبان موتورسواران آیندهنگر را بگیرد.
قفل شدن چرخ جلو:
در حال شکستن آخرین رکورد ثبتشدهٔ سرعت موتورتان هستید که ناگهان یک عابر پیاده یا یک اتومبیل راه شما را سد میکند، بلافاصله با چنگ و دندان به جان دستهٔ ترمز بینوا افتاده و تا به خود بیایید میبینید که روی زمین افتادهاید، مقداری پوست انداختید و موتورتان هم در حال تمرین اسکی روی آسفالت است. دلیل آن این است که بهمحض لیز خوردن چرخ، نیروی اصطکاک که تا این لحظه وظیفهٔ نگاهداشتن موتور در مسیر حرکت را به عهده داشت از این لحظه به بعد تنها صرف کاهش سرعت موتور شده و دیگر از لغزش چرخ در جهت عمود بر حرکت جلوگیری نخواهد کرد که این دقیقاً همان مکانیسم دستی کشیدن با خودرو است با این تفاوت که دیگر خبری از تعادلِ حاصل از وجودِ چهار چرخ نیست.
راه پیشگیری: خیابان پیست سرعت نیست و شرایط لازم برای رانندگی سرعتی را ندارد. حتی اگر فرض کنیم که مهارت فردی در موتورسواری بسیار زیاد و بیمانند باشد باز هم عملکرد وی به قوانین فیزیک محدود است و این یعنی در سرعتهای بالا برای جلوگیری از برخورد، نه میتوان مانوری داد و نه ترمزی گرفت. به همین دلیل کسانی که چنین عاداتی در رانندگی دارند در حال قمار کردن روی جان خود بوده و دیر یا زود شانسشان تمام میشود. به یاد داشته باشید اینکه در شرایط عادی تصادفی نداشته باشید وظیفهٔ شماست و هنر خاصی ندارد. هنر رانندگی در این است که در شرایط غیر ایده آل و زمانی که شخص دیگری اشتباهی مرتکب شده با پیشبینی و تبحر از بروز حادثه جلوگیری شود.
هر موتورسواری باید قبل از هر چیز نحوهٔ صحیح ترمز گرفتن را بیاموزد. اگر هنوز هنر ترمز گرفتن را یاد نگرفتهاید مکان امنی پیدا کرده و با سرعتی نزدیک 40 کیلومتر بر ساعت ترمز چرخ جلو و عقب را بهطور همزمان بگیرید. از ترمز آرام شروع کرده و کمکم شدت آن را بیشتر کنید تا جایی که چرخها شروع به لیز خوردن کنند. از لحظهٔ آغاز قفل شدن چرخ کمتر از یک ثانیه وقت دارید تا ترمز را رها کنید در غیر این صورت احتمال دارد زمین بخورید. بنابراین باید آماده باشید تا در صورت لیز خوردن موتور پای خود را روی زمین بگذارید. از آنجا که سرعتتان پایین است نباید کنترل موتور از دستتان خارج شود. یک تکنیک کاربردی این است که ابتدا فقط با انگشت سبابه ترمز بگیرید که گشتاورش محدود است سپس با دو انگشت سمت چپ و پس از آن با سه انگشت تا جایی که موتور در آستانهٔ لغزش قرار گیرد. پس از آن باید همواره ترمزهای شدید خود را مانند تمرینهایتان بگیرید بهطوری از 80 تا 90 درصد ظرفیت ترمزتان استفاده شود و بر غریزهٔ خود که میخواهد ترمزها را تا آخر بگیرد غلبه کنید زیرا این کار باعث قفل شدن چرخها، لیز خوردن موتور و درنهایت زمین خوردن راکب میشود که در سرعتهای بالا وضعیت را از آنچه که هست وخیمتر میکند.
اگر بودجهٔ شما محدود نباشد میتوانید موتورسیکلتی برای خود تهیه کنید که دارای تکنولوژی ترمز ABS باشد و کلک این قضیه را یکبار برای همیشه بکنید. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که عملکرد ترمز برخی از موتورها تا حدی قوی است که در هنگام ترمز گیری با آنها باید وزن خود را تا جای ممکن عقب بیندازید تا از واژگونی و معلق زدن آنها جلوگیری کنید.
قفل شدن چرخ عقب
به طور کلی عملکرد یک چرخ آزاد به این صورت است که حرکت را در یک راستا ممکن کرده و در راستای عمود بر آن از حرکت جلوگیری میکند. اگر به هر نحوی این چرخ قفل شود دیگر برایش اهمیتی ندارد که در چه جهتی حرکت میکند و نیروی اصطکاک مستقل از راستای قرار گیری چرخ به طور کامل صرف متوقف کردن آن میشود. این بدان معنی است که در هنگام قفل شدن چرخ عقب، نیروی اصطکاک فقط رو به عقب وارد شده و دیگر از لیز خوردن چرخ و انحراف آن به طرفین جلوگیری نمیکند که در نهایت منجر به زمین خوردن موتورسیکلت میشود.
به طور کلی مکانیزم آن مانند قفل شدن چرخ جلو است با این تفاوت که در صورت گرفتن ترمز شدید در این حالت به دلیل پایداری بیشتر تا 2 الی 3 ثانیه (نسبت به حداکثر 1 ثانیه مربوط به قفل شدن چرخ جلو) فرصت دارید تا از کردهٔ خود پشیمان شده و ترمز را رها کنید. قفل شدن ترمز عقب خطر کمتری نسبت به قفل شدن چرخ جلو دارد. زیرا در هنگام ترمز گرفتن، چرخ عقب در حال کشیدن موتورسیکلت به سمت عقب و چرخ جلو در حال هُل دادن به سمت عقب هستند. در فیزیک سیستمهایی که در حال کشیده شدن هستند از سیستمهایی که در حال هُل داده شدن هستند بسیار پایدارترند. به همین دلیل است که اتومبیلهای دیفرانسیل جلو در پیچها پایداری بیشتری دارند. همچنین دلیل اینکه قطارهای مترو دارای دو کشنده در دو طرف خود هستند به جای اینکه یک کشنده داشته باشند که گاهی اوقات واگنها را هُل بدهد هم همین پایداری بیشتر است.
راه حل: روش اصولی ترمز گرفتن را بیاموزید و همواره نکات کلیدی آن را به یاد داشته باشید و آنها را در وجود خود نهادینه کنید. به محض هر گونه لیز خوردن ترمز را رها کرده و مجدداً آن را با فشار کمتری نسبت به قبل بگیرید.
بسیاری از موتورسواران به اینجا که میرسند میگویند کنترل همزمان دو ترمز و توجه به قفل شدن آنها کار سختی است و در نتیجهٔ آن عطای ترمز عقب را به لقایش میبخشند. حتی من دیدهام که افرادی معتقد بودهاند که ترمز عقب تنها 5% بر عملکرد موتور تأثیر دارد اما باید بدانید که یک ترمز حرفهای که در آن از هر دو ترمز به خوبی استفاده شده باشد میتواند ترمز را تا 30% نسبت به حالت ترمز جلو تقویت کند. بدانید که مواردی بسیار کوچکتر از این به تنهایی مرز بین مرگ و زندگی را تعیین میکنند. فرض کنید با سرعت 80 کیلومتر بر ساعت در حرکتید که ناگهان مانعی راهتان را سد میکند. با استفاده از ترمز جلو تا لحظهٔ برخورد سرعت خود را به 50 کیلومتر بر ساعت رساندهاید و برخورد کردهاید که سرعت زیادی محسوب میشود. در این حالت اگر از دو ترمز به طور همزمان بهره برده بودید در همان مسافت سرعتتان به 35 کیلومتر بر ساعت رسیده و انرژی تصادفتان نصف میشد. به طور کلی گفته میشود که نسبت شدت ترمز جلو و عقب در روزهای خشک باید 75% جلو و 25% عقب باشد و در روزهای بارانی به صورت 50-50 تقسیم شود. بنابراین تنبلی را رها کرده، ساعاتی را برای یادگیری ترمز گرفتن کنار گذاشته و از حوادث دلخراش تا جای ممکن پیشگیری کنید.
در شکل زیر میتوانید تفاوت بین ترمز فقط جلو، فقط عقب و ترکیبی را به زبان اعداد ببینید.