پدال نیوز- سیاست نهادهای رسمی در برخورد با موضوع بدحجابی یا بیحجابی، حدود دو ماه است به شکل محسوس و واضحی تغییر کرده و تشدید شده است؛ از ارسال پیامکهای کشف حجاب در خودرو که از چندی پیش ارسال آنها شروع شده و خیلیها را به پلیس امنیت اخلاقی خیابان وزرا در تهران کشانده تا پلمب تعداد زیادی از کافهها و رستوران ها.
به گزارش پدال نیوز به نقل از روزنامه شرق، همین طور جدیدترین خبری که روز گذشته منتشر شد و بر اساس آن سردار حسن مهری، فرمانده پلیس فرودگاههای کشور، از برخورد با کشف حجاب در محیط فرودگاهها خبر داد و حتی اعلام کرد از سفر افراد بدحجاب جلوگیری خواهد شد. برای خیلیها این پرسش ایجاد شده است گه در شرایط کنونی کشور، علت اصلی تشدید برخوردها در این زمینه چیست؟ آیا در وضعیت پوشش زنان اتفاق جدیدی رخ داده یا پای دلایل دیگری در میان است؟ این پرسش بهویژه از آن جهت واجد اهمیت است که خیلیها معتقدند در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور به دلیل تحریمها و مسائل داخلی ازجمله فساد و ناکارآمدی، مناسب نیست و مردم به همین دلیل تحت فشارهای شدید معیشتی هستند، چرا موضوعی مثل حجاب به اولویت اصلی نهادهای انتظامی تبدیل شده است؟ یا اینکه در شرایطی که کشور به دلیل دشمنیهای برخی کشورهای خارجی مانند آمریکا تحت فشار است و در این وضعیت لزوم اتحاد و همبستگی داخلی برای مقاومت در برابر فشارهای سنگین خارجی واجد اهمیت و ارزش است، چرا باید با اتخاذ چنین سیاستهایی، شکافهای اجتماعی را گسترش داد و به برخی اقشار جامعه به شکل فزایندهای سخت گرفت؟ بر همین اساس، گروه اجتماعی «شرق» این پرسشها را با چند نفر از کارشناسان و فعالان حوزه زنان مانند نیره توکلی، جامعه شناس، مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان و آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب و فاطمه رهبر، نماینده اصولگرای پیشین مجلس، در میان گذاشته که پاسخهای آنها در ادامه آمده است.
آذر منصوری: گفت و گو به جای تعمیق شکاف
به اعتقاد من دلیل رفتارهای اخیر با مسئلهای که بدحجابی خوانده میشود، این است که کسانی که مدیریت این رفتارها را بر عهده دارند، اساساً با مناسباتی که در جامعه ایران وجود دارد و تحولاتی که در حال رخ دادن است و همچنین نگاهی که نسبت به این تحولات وجود دارد، ناآشنا هستند و به نظر میرسد با نوع نگاه مردم به سبک زندگی و حق شهروندی نیز آشنایی ندارند. همین مسئله باعث میشود که آنها تصور کنند که همچنان بعد از 40 سال با اصرار و پافشاری بر یک روش میتوانند جامعه ایران را به جامعه مطلوب مورد نظر خود نزدیک کنند. بهویژه درباره مسائل مربوط به زنان و حجاب، اتفاقی که در عمل افتاده این است که ما باوجود تأکید قانون اساسی و پیشبینی آن با یک شکاف و تبعیض آشکار علیه زنان مواجه هستیم. در این شرایط بیتوجهی برای ترمیم این شکاف و رفع این تبعیضها باعث شده که برخی از زنان، به پوشش مورد رضایت حکومت هم واکنش منفی نشان بدهند و متأسفانه جنبش ضد زنان چهارشنبههای سفید به عنوان نماد اعتراضی زنان معرفی شود؛ درحالیکه مشخص است سازندگان آن بهدنبال چه چیزی هستند و چه هدفی را دنبال میکنند. از سویی دقیقاً رفتارهایی که در داخل اتفاق میافتد، مطلوب همین گردانندگان جنبشهای ضد زنی است که مرکز فرماندهی و ساماندهی آن بیرون مرزهای ایران است و نمادش از سوی آنها تعیین میشود. علیالقاعده من فکر میکنم این موضوع نیاز به گفتوگوی بیشتر در فضای داخلی کشور و تبدیل آن به موضوع بحث داخلی در حوزه عمومی دارد.
اگر از این مسیر واقعیتها به گوش مسئولان برسد، شاید بشود امیدوار بود در رفتارها و رویکردها تغییری حاصل شود. بههرحال اتفاقی که در حال رخدادن است، این است که بیشترین مناقشهای که امروز در ایران با آن مواجه هستیم و روزبهروز به ابعاد آن دامن زده میشود، مناقشه درباره حق انتخاب سبک زندگی شهروندان است. برای مثال چه در برخوردی که هفتههای گذشته با نوازندگان موسیقی خیابانی شد و چه در برخوردی که در مواجهه با پوشش زنان میشود، همان مناقشه مذکور است که هر روز خود را بازنمایی میکند و در شبکههای برونمرزی نمایش داده میشود و خودش عامل دامن زدن به این شکاف شده است. قاعدتاً واقعبینی نسبت به شرایط کشور و شکلگرفتن گفت و گوهایی که بتواند این واقعبینی را ایجاد کند، شاید راهکاری باشد که کشور را از این مناقشه نجات دهد. در غیر این صورت با مجموعه اتفاقات اخیر چشمانداز روشنی برای پرکردن این شکاف و حل این مناقشه وجود ندارد.
مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان: راهکارهای طبیعی قانون گذار
برخوردهای اخیر انجامشده در رابطه با ناهنجاریهای کشف حجاب است. رعایت حجاب در کشور ما یک قانون است و با اعتقادات و امنیت خود خانمها و اینکه چه آثار و پیامدهایی برای تحکیم و تقویت بنیاد خانواده دارد مرتبط است. بههرحال قانونی در کشور ما وجود دارد که مطابق آن پوشش اسلامی جز قوانین است و کسی که قانون را رعایت نکند، مورد مؤاخذه قرار میگیرد. قانونگذار هم راههایی را برای این قانون شکنی پیش بینی کرده است. اگر ما این را بپذیریم که بهعنوان یک کشور پیشرفته و قانونمدار باید حرکت کنیم، پس باید قوانین را رعایت کنیم، از جمله قوانینی که درخصوص پوشش و حجاب وضع شده است. بنابراین اگر توسط عده قلیلی این ناهنجاری و کشف حجاب صورت بگیرد، طبیعتاً قانونگذار با راهکارهایی که برایش در قانون در نظر گرفته شده است با آن برخورد میکند. طبیعتاً قانون باید در کشور رعایت شود، بهخصوص که موضوع پوشش برای بیش از 90 درصد مردم کشور مهم است و خود آن را رعایت میکنند. این موضوع مختص به الان نیست، مسئله حجاب و پوشش پایههای فرهنگی و اعتقادی جامعه ماست؛ اساساً حجاب میراث و هویت ملی کشور ماست، بهویژه چادر که بهعنوان میراث ایرانی ما شناخته میشود که مباحث اعتقادی آن را تقویت کرده و به سبک زندگی ایرانی اسلامی تبدیل شده است. ما ایرانیان حتی در تاریخ و دورانهای کهن هم این پایبندی به حجاب و پوشش را داشتهایم. اما درواقع انقلاب اسلامی به این موضوع ارزش بیشتری داد و برای حفظ کرامت انسانی زن ارزش قائل شد و آن را تبدیل به قانون کرد. این یک بحث جدی است و بهعنوان قانون در کشور مطرح است و علاوهبر اینکه مردم آن را بهعنوان یک قانون میپذیرند، پشتوانههای اعتقادی و ملی هم دارد.
نیره توکلی: دور باطل
برخوردهایی که با مسئله حجاب میشود، برخوردهای صرفاً دولتی نیست. اینها همان کسانی هستند که با هر نوع تغییری مخالفت میکنند و مردم و خواستههایشان را نمیبینند. هر زمانی که قرار است تصویری از زن و دختران و مردم به طور کلی در رسانهها نشان داده شود، تصویری غیرواقعی است. آنها گویی با عرف مردم سروکار ندارند. عرف یعنی چیزی که در جامعه جریان دارد و فراتر از قانون و بخشنامه عمل میکند. واقعیت فرهنگی که در جامعه وجود دارد، همان عرف ماست. این عرف پوشش یا حرکات و رفتارها چیزی نیست که در خواست عده محدودی بگنجد؛ همانهایی که نگاه مهربانانه به واقعیتهای موجود در سطح جامعه ندارند و تصمیم میگیرند عرف را نادیده بگیرند. وقتی که عرف نادیده گرفته میشود، در شرایطی که بحران داریم و پرنده شوم جنگ بالای سر ما پرواز میکند و ما در محاصره دشمنانی هستیم که وجود واقعی دارند، انرژی و بودجه صرف مبارزه و برخورد با پوشش بخشی از مردم میشود. من از کسانی صحبت میکنم که همیشه نگران هستند تحریمها علیه ایران رفع شود و همواره خواستهاند ایران را سیاه نشان بدهند. یعنی واقعاً خواستهاند تصویری سیاه از ایران نشان بدهند. کسانی هم که در داخل زندگی میکنند، گویی تلاش میکنند این تصویر سیاه را بسازند که اگر قرار است دشمنی از این تصویر سیاه استفاده کند، وجود داشته باشد؛ درحالیکه دقیقاً بر خلاف واقعیتهای جامعه حرکت میکنند. چون در جامعه ما از ابتدای انقلاب به آن صورت که همیشه از سوی دشمنان تأکید شده بود، فقری وجود نداشته است؛ آنها مدام در تمام این سالها گفتهاند همه رفتهایم زیر خط فقر. درست است که حالا بعد از این تحریمهای شدید روزبهروز وضع در حال بدترشدن است، اما هنوز هم با وضعیت بسیاری از کشورهایی که فقر مطلق دارند فاصله داریم. به هر صورت این افرادی که سیاهسازی میکنند تا دیگران به واسطه آن سیاهنمایی کنند، بودجه مملکت را صرف معروفکردن کسانی میکنند که یا بسیار عادی هستند یا اصلاً در این سطح نیستند که اسمشان سر زبانها بیفتد.
چه اتفاقی میافتد که ساسی مانکن میشود تیتر یک یا تمام بودجه فرهنگی را صرف جمع کردن سگ گردانی میکنند؟ بودجههای دولتی برای مسائلی صرف میشود که نتیجهاش سیاهن مایی و نفرت پراکنی است و باعث میشود مردم عادی فکر کنند طرد شدهاند. این طرد شدگی زمانی اتفاق میافتد که رسانه ملی به مردم نگاه مهربانانه ندارد، وقتی زنهای معمولی ما در سریالها بهعنوان جاسوس معرفی میشوند، چون فعال محیط زیست هستند، همه اینها باعث نفرتپراکنی میشود. انگار به مردم نگاه منفی وجود دارد و این نگاه منفی اتفاقاً آب به آسیاب کسانی میریزد که ما آنها را دشمن صدا میکنیم. بههرحال واکنشهایی بهخصوص بعد از قهرمانکردن افرادی که در خارج زندگی میکنند اتفاق میافتد. آنها میشوند قهرمان مردم و مردم را تحریک میکنند و ما انگار در دور باطلی افتادهایم که کسی نمیخواهد متوجه آن شود.
فاطمه رهبر، نماینده پیشین مجلس: چند برخورد اشتباه را به همه پلیس تعمیم ندهیم
در چند هفته اخیر، شاهد برخوردهایی سلبی درباره حجاب از طرف پلیس بودیم که به واسطه آن حتی مسئولان نیروی انتظامی از مردم عذرخواهی کردند؛ بنابراین ما نمیتوانیم یک یا چند برخورد اشتباه را به همه نیروهای پلیس تعمیم بدهیم. من اینجا توجیه یا تأیید ندارم؛ اما دیدیم که قرار شد با آن نیروها برخورد شود و شاید همین اتفاق زمینهای بشود که لزوم آموزش به پلیس، مرکز توجه قرار گیرد و ما بعد از 40 سال، نیروهای کارآزموده را وارد کادر پلیس کنیم. برای ورود به مسائلی نظیر بدحجابی، نیازمند حضور پلیس زن هستیم. در هر حوزهای، نیاز داریم نیروهای حرفهای همان حوزه وارد شوند. ما نیازمند نیروهای متخصصی مانند پلیس زنان و کودکان در کادر نیروی انتظامی هستیم.
سؤالی که اینجا مطرح شده، این است که چه اتفاقی در ماههای اخیر رخ داده که باعث تغییر رفتارها در بحث حجاب شده است؟ در اینجا من میخواهم بپرسم چه اتفاقی در آن طرف افتاده است؟ به نظر میرسد ما شاهد سطح جدیدی از پوشش در کشور هستیم. سالهای گذشته با شروع فصل تابستان که پوششها سبکتر میشود، همیشه شاهد کمحجابی به بهانه گرم شدن هوا بودیم. مانتوهای کوتاه و نازک و شلوارهای کوتاه به بازار میآمدند و صحنههای خوبی را نمیدیدیم؛ اما حالا همهچیز فرق کرده و ما در مسیرهای هرروزه عبور و مرور در محل محیط کار افرادی را میبینیم که کاملاً کشف حجاب کردهاند. اگر قبلاً در محلات میدیدیم، الان در مسیرها، معابر و اماکن عمومی شاهد این صحنهها هستیم. مسئله کشف حجاب را در محیطهایی مثل دانشگاه، سر کلاسهای مختلط، در هواپیما و حتی در پارک نیز میبینیم. این موضوع را نمیشود به گرما تعمیم داد. این ماجرا را اگر نگوییم نافرمانی مدنی، ناهنجاری اجتماعی است که طبیعتاً برازنده کشوری اسلامی که مدیون خون شهداست، نیست.
درباره حجاب گاهی اظهارنظرهای مختلفی میشود که میخواهم به آن پاسخ دهم. برخی عنوان میکنند حجاب قانون نیست و قرآن به حجاب تأکید نکرده است؛ درحالیکه اینطور نیست؛ کسانی که این ادعا را میکنند، اطلاع کافی از قرآن ندارند. ما آیات زیادی داریم که به صورت مشخص درباره حجاب صحبت کرده اند و تأکید بر رعایت حجاب دارند. مثلاً آیه 59 سوره احزاب میفرماید ای پیامبر به زنان، دختران و همسران بگو حجابهای خود را رعایت کنند. در این آیه از کلمه جلباب که معنایش پارچه سراسری است، استفاده شده که میتوان از آن همان تعبیر چادر را کرد؛ اما ما نمیخواهیم همه را الزام به داشتن حجاب چادر بکنیم، بلکه مسئله ما رعایت است. از طرف دیگر، جدا از قرآن، مگر همه اقدامات کشور ما در قرآن خلاصه شده است؟ مگر قوانین راهنمایی و رانندگی در قرآن ذکر شدهاند؟ قرآن مجید نظم را ایجاب میکند و بر اساس آن قوانین تنظیم میشوند. علاوه بر این، در سال 1362، ماده 102 قانون تعزیرات اصلاح شد و به تبصره ماده 141 قانون مجازات اسلامی الصاق شد و در سال 1375 به تصویب مجلس رسید که مطابق آن هرکس در انظار و معابر عمومی تظاهر به عمل حرامی بکند، جرم کیفری انجام داده است. در تبصره این قانون آمده است: زنانی که بدون حجاب شرعی در انظار ظاهر میشوند، مشمول مجازات میشوند (من این مطالب را برای کسانی شرح دادم که ادعا میکنند قانونی برای حجاب وجود ندارد).
از طرف دیگر، در سال 1384، مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، قانون گسترش عفاف و حجاب به تصویب رسید. لازم به ذکر است در جمهوری اسلامی قوانین شورای عالی انقلاب به منزله قانون بوده و لازم الاجرا است و بر اساس آن 28 نهاد باید در حوزه حجاب کار تشویقی و ایجابی بکنند؛ یک دستگاه نیروی انتظامی است که عملاً وظیفه سلبی و برخوردی دارد و در موضوع حجاب نقش سلبی انجام میدهد. وظیفه نیروی انتظامی، دادن شاخه گل و کتاب نیست و این کار از وظایف نهادهایی است که از کار خود غفلت کردهاند. ما فشارهای وارده به واسطه تحریم را روی مردم قبول داریم، ولی این دلیل نمیشود چون فشار اقتصادی وجود دارد از فردا مردم نماز نخوانند. مسئولان نهادهای ذیربط نیز باید هرکدام سر جای خود عمل کنند. باید مسائل اقتصادی مردم حل شود. متأسفانه زمان انتخابات طیفهای مختلف سیاسی حرفهایی میزنند و وعدههایی میدهند که اجرایی نیست. مردم عموماً در حال زندگی عادی هستند و فشاری هم روی خود از نظر حجاب احساس نمیکنند. ما به تنوع اعتقاد داریم. من جز کسانی بود که در مجلس هفتم پیگیر قانون مد و لباس بودم و با پیگیری در کمیسیون فرهنگی، توانستیم آن را در صحن علنی به تصویب برسانیم؛ چراکه اعتقاد داریم مد باید جاری و ساری باشد و دختران جوان مشتاق استفاده از مد هستند؛ لباسهای زیبای متناسب از الزامات است و باید به آن توجه کرد.