پدال نیوز: خودروسازی ایران روزهای خوبی را سپری نمیکند؛ التهابهای فراوان و آسیبهای روزافزون. بحرانهای ارزی کشور و تحریمهای روزافزون امریکا مشکلات صنعت خودرو را چند برابر کرده است......
به گزارش پدال نیوز به نقل از کارگر نیوز، خودروسازی ایران روزهای خوبی را سپری نمیکند؛ التهابهای فراوان و
آسیبهای روزافزون. بحرانهای ارزی کشور و تحریمهای روزافزون امریکا
مشکلات صنعت خودرو را چند برابر کرده است. مشکلاتی که خود را در قیمت
تمامشدهی خودرو، خود را به رخ تولیدکننده و مصرفکننده کشیده است. اما در
میان همهی مشکلات، که میتوان با همدلی و مدیریت و حمایت، آن را از سر
گذراند، برخی سودجوییها و فرصتطلبیها وضعیت را بغرنجتر و شرایط را
دشوارتر کرده است. به نظر میرسد در شرایط ناعادلانهی جنگ اقتصادی در
مقابل قدرتهای تمامیتخواه جهانی، صنعت خودرو به نوعی از یک جنگ درونخیز
آسیب بیشتری را متحمل شده باشد. واقع امر این است که جنگ اقتصادی در صنعت
خودرو، یک جنگ داخلی است.
درست در حالی که
خودروهای بسیاری در کف کارگاههای صنعت خودروسازی به خاطر نبود قطعات
زمینگیر شدهاند، خبر میرسد که برخی قطعهسازان بزرگ، به جای تمرکز بر
تولید قطعه و رساندن و تزریق آن به قلب صنعت خودروسازی، ترجیح میدهند از
نقدینگی خود به نحو دیگری استفاده کنند. برخی انرژی مالی خود را بر این
گذاشتهاند که کارگاههای نیمهتعطیل قطعهسازی را به قیمت پایین به تملک
خود درآورند. این افراد با این ذهنیت که باور دارند دولت مجبور است به خاطر
استاتژیک بودن این صنعت، به هر طریق بار مالی آن را تامین نماید، ریالها و
دلارهای موجود را به زمینههای سودجویانهی دیگر سوق دادهاند و برای
تزریق مالی به این صنعت، منتظر دولت ماندهاند.
درحالی
تقاضای تزریق چند هزار میلیاردی از طریق تسهیلات بانکی مطرح میشود که
معلوم نیست تزریق بعدی قرار است خرج تولید و توزیع قطعه شود و در صنعت
خودروسازی باقی بماند یا دوباره خرج خرید کارگاههای محتضر برای حضرات و یا
حتی در اختیار گرفتن بلوکهای سهام غولهای خودروسازی و گرفتن صندلیهای
هیات مدیره در این شرکتها گردد.
روز گذشته،
نشستی تبلیغاتی با عنوان «هماندیشی اصحاب رسانه برای رونق صنعت
قطعهسازی» برگزار شد و در آن، رییس هیات مدیرهی هلدینگ رایزکو که یکی از
بزرگان صنعت قطعهسازی (آن هم به شیوهی مونوپل) است، در حالی برای
«بسیجیان زمان جنگ و آنها که دلشان برای ایران میسوخت» اظهار دلتنگی کرد
که بیش از همه، جای این عزیزان و تفکر جهادی و بسیجی، در مسندی که خود
ایشان متصدی آن هستند، خالی مینماید.
جناب
دکتر صمدی، رییس هیات مدیرهی هلدینگ رایزکو، اذعان میکند که «دورهی
فعلی، احتمالا بهترین دوران صنعت قطعهسازی کشور است. گردش مالی صنعت
قطعهسازی کشور ما در سال 96 بیش از 150 هزار میلیارد تومان بوده است،
بنابراین گردش مالی این صنعت همراه با پسابازار خود در حال حاضر باید حدود
300 هزار میلیارد تومان باشد. برای رسیدن به این عدد جنگ لازم نیست، بلکه
لازم است با "همدلی"، در یک کشتی کنار یکدیگر نشست و این امر باید از جانب
ناخدای ایران خودرو و سایپا اتفاق بیفتد.»
اما
ظاهرا برخی در این میان، برای رسیدن به این عدد، و حتی اعدادی به مراتب
پایینتر این، از جنگ هم ابایی ندارند و برای تامین منافع و مصلحت خود،
حاضرند (و ظاهرا بنا بر انحصارهایی قادرند) هر چرخی را از حرکت بازدارند.
جناب
دکتر صمدی، که تولید انحصاری قطعات سیستم سوخترسانی در مجموعهی ایشان
انجام میگیرد، با اشاره به 100 هزار خودرو ناقص در کف کارخانجات هر یک از
دو خودروساز بزرگ کشور نزدیک که سرمایهای بزرگ نزدیک 10 هزار میلیارد
تومان را شامل میشود، درخواست همدلی در شرایط جنگ اقتصادی را دادهاند؛
همدلیای که احتمالا با تزریق مالی و ارزی نامحدود حاصل خواهد شد.
اما
پرسش مهم این جاست که آیا این همدلی، صرفا از این جهت تامین میشود؟ آیا
تفکر بسیجی این است که بنشینیم و منتظر بلعیدن وجوه دریافتی و ارزهای ارزان
و تسهیلات تخصیصی باشیم؟
دکتر
صمدی در حالی خودروساز و قطعهساز را یک خانواده مینامد که مطابق شواهد و
قراین، گروه ایشان، یک خانوادهی مجزا را داخل این خانواده تشکیل دادهاند
و در پاری اوقات، منافع خانوادهی کوچک را به این خاندان بزرگ ترجیح
میدهند.
باید
پرسید که جناب آقای صمدی بزرگوار! آیا عدم ارسال محصولات به سايتهاي
توليدي عليرغم وجود محصولات در كارگاههاي توليدي شما و عدم تامين قطعات
در بخش سيستم سوخترساني كه شركت ايشان به صورت تامينكننده اصلي مونوپل
فعاليت ميكند که نتيجهی آن توقف خطوط توليد شركتهاي خودروسازي است و خود
شما نیز به آن اشاره کردهاید، در شرایط جنگ اقتصادی رواست؟ آیا به واقع
شما با خانوادهی صنعت خودروسازی در یک جبهه شمشیر میزنید؟
بر
اساس ادعاي دکتر صمدي، گروه ايشان در تامين به موقع قطعات همكاري و
«همدلي» زيادي با خودروسازان داشته است! خوب است برای روشن شدن اذهان عمومی
و شفافیت اقتصادی که گمان میکنم در شرایط جنگ اقتصادی سخت بدان نیاز
داریم، درصد دقیق تامين ام.آر.پي و يا كانبان تخصيصي توسط اين گروه مشخص
اعلام شود و این ارقام و اعداد به خوبی نشاندهندهی سطح همكاريها در اين
بخش است. چنانچه ميزان درصد تامين ایشان مشخص شود، به خوبی ميزان پشتيباني و
همدلی و همکاری ایشان نیز مشخص خواهد شد.
باید
پرسید که آيا واقعا درخواست نرخ ارز خارج از همهی اعداد رسمي و به
بالاترين قيمت ارز ممكن نشاندهندهی همدلي است؟ چرا باید صنعت بزرگ
خودروسازي به دليل عدم تامين قطعات انحصاري گروه ايشان متوقف شده باشد؟ اگر
واقعا این قطعات در انبارها وجود ندارند، که گمان من بر این نیست و شواهد
نیز این را نشان نمیدهد، خوب است در این انبارها را برای بازدید همین
اصحاب رسانه که در نشست هماندیشی شما حاضر بودند باز کنید تا واقعیتها
آشکار شوند.
طرفه این که اگر خودروساز به
سمت استفاده از تامينكنندگان كمتر انحصاري برود، همین داعیهداران همدلی و
خانوادهمداری در صنعت، برمیآشوبند که چرا برای ما رقیب میتراشید و چرا
از تامینکننده و تولیدکننده حمایت نمیکنید. اما آیا در این شرایط و با
وجود تمام این کارشکنیها عاقلانه است که این حصرها و انحصارها در اختیار
برخی دانهدرشتها باقی بماند؟
در همین نشست، و
در خلال شعارهایی که داده شد و حرفهای زیبایی که زده شد، یک جملهی جناب
صمدی بسیار کلیدی بود. ایشان به رغم تمام همدلیهایی که انجام دادهاند و
توصیه کردهاند، عصارهی خواستهها و تمایلات خود را چنین بازگو کردهاند:
«صنعت خودرو در اختیار دولت است و ضرر و زیان این بخش نیز باید از سوی دولت
پاسخ داده شود.» و این جاست که باید دوباره به ابتدای همین متن برگردیم.
در رزوهایی که خودروسازی ایران روزهای خوبی را سپری نمیکند و دستخوش
التهابهای فراوان و آسیبهای روزافزون قرار گرفته، برخی سودجوییها و
فرصتطلبیها وضعیت را بغرنجتر و شرایط را دشوارتر کرده است. به نظر
میرسد در شرایط ناعادلانهی جنگ اقتصادی در مقابل قدرتهای تمامیتخواه
جهانی، صنعت خودرو به نوعی از یک جنگ درونخیز آسیب بیشتری را متحمل شده
باشد. واقع امر این است که جنگ اقتصادی در صنعت خودرو، یک جنگ داخلی است.
سپهر ساداتی کارشناس حوزهی خودرو